سایه اضطراب و خطر آلودگی در آسمان ایران پس از بمباران فردو

یکشنبه, 1ام تیر, 1404
اندازه قلم متن

ناصر اعتمادی

متخصصان تقریباً مطمئن‌اند که هیچ «ابر رادیواکتیو»ی مثل چرنوبیل یا فوکوشیما پس از بمباران تأسیسات فردو در کار نخواهد بود. خطر، اگر هست، در همان دیوارهای بتونی سایت‌های زیرزمینی محصور است. اما همان‌ها هم نیاز به بازرسی بی‌طرفانهٔ کارشناسان آژانس دارند تا در هفته‌های پیش رو معلوم شود چه میزان نشت داخلی رخ داده و آیا مناطق مسکونی اطراف واقعاً بی‌خطرند.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، بامداد یک‌شنبه از پشت تریبون کاخ سفید، حملهٔ هوایی نیروی هوایی آمریکا به سه تأسیسات کلیدی برنامهٔ هسته‌ای ایران را «بسیار موفق» خواند. او با افتخار گفت «یک محمولهٔ کامل بمب‌های ضد سنگر» GBU-57 را بمب‌افکن‌های پنهان‌کار B2 بر سر فردو ریختند؛ همان مرکز زیرزمینی که تا همین دیروز هم یکی از دست‌نیافتنی‌ترین نقاط در زرادخانهٔ هسته‌ای ایران بود.

اما پرسشی که از همان نخستین ساعات ذهن تحلیلگران محیط زیست و کارشناسان هسته‌ای را مشغول کرد این بود: آیا ترامپ در مقام یک «دکتر استرنج‌لاو» تازه، خطر ریزش‌های رادیواکتیو گسترده را به جان خریده است؟ آیا خاورمیانه در انتظار چرنوبیلی تازه است؟

نه، خبری از چرنوبیل نیست

دوشنبه گذشته، تدروس آدهانوم، مدیر کل سازمان جهانی بهداشت، هشدار داد که «هدف گرفتن سایت‌های هسته‌ای می‌تواند تبعات فوری و بلندمدت برای محیط زیست و سلامت ساکنان منطقه داشته باشد». اما با وجود این هشدارها، باید خاطرنشان کرد که نه اسرائیل و نه آمریکا تا این لحظه به سراغ رآکتور نیروگاه بوشهر نرفته‌اند که یک گیگاوات برق تولید می‌کند و اگر زیر بمب‌های سنگین برود، بعید است پوستهٔ حفاظتی روسی‌اش جان سالم به در ببرد. در آن صورت، احتمال پخش مواد پرتوزا تا شعاع صدها کیلومتری قطعی می‌بود. همین چند روز پیش، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، هشدار داده بود که حمله به بوشهر، چنان تبعاتی دارد که حتی قیاس آن با بحران زاپوریژیا در اوکراین هم ساده‌انگاری است.

چالش «نشت موضعی»، نه فاجعه سراسری

آنچه آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها هدف گرفتند، رآکتور نبود، بلکه «ماشین‌های چرخان» بود: هزاران سانتریفیوژ که در دل زمین، گاز اورانیوم را با روش «آبشار» غنی‌تر می‌کنند تا درصد ایزوتوپ ۲۳۵ را از ۳.۶ درصد –که برای تولید برق کافی است– به ۶۰ درصد و بالاتر برسانند؛ رقمی که اگر به ۹۰ درصد برسد، مادهٔ لازم را برای تولید یک کلاهک اتمی آماده می‌سازد.

فردو با سه هزار سانتریفیوژ زیر هشتاد متر سنگ کمتر از نطنز  با شانزده هزار سانتریفیوژ دستگاه غنی‌کنندۀ اورانیوم دارد، اما در قیاس با نطنز به‌مراتب سخت‌تر قابل نفوذ است. تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهند که سطح فردو سیاه‌شده است، اما میزان خسارت واقعی به تأسیسات زیرزمینی هنوز در پرده است. مقامات ایران و سازمان بحران استان قم به مردم وعده داده‌اند «هیچ خطر آلودگی در قم و حوالی وجود ندارد». مرکز ملی ایمنی هسته‌ای هم همین را تکرار کرده و گفته نشانه‌ای از نشت به بیرون دیده نشده است. حتی سعودی‌ها هم در پیامی رسمی روی «ایکس» اعلام کردند هیچ اثری از مواد رادیواکتیو در خاک عربستان یا دیگر همسایگان خلیج فارس دیده نشده است.

خطر پنهان کجاست؟

با همهٔ این اطمینان‌خاطرها، هنوز یک نگرانی جدی پابرجاست: اورانیوم حتی پیش از شکافت هسته‌ای، یک عنصر شیمیایی پرتوزاست، هرچند میزان تابش آن در حالت پایدار زیاد نیست. اگر همین پودر یا گاز اورانیوم داخل تأسیسات بمباران‌شده در فضای بسته پخش شود، برای کارکنان فنی یا نظامیان بی‌ماسک و بدون ‌لباس حفاظتی خطرناک است؛ چرا که ذرات آلفا اگر وارد ریه شود، دردسر درست می‌کند.

رافائل گروسی بارها گفته مشکل اصلی «شیمیایی» است: گازهای اورانیوم داخل این ماشین‌ها اگر نشت کنند، آلودگی موضعی ایجاد می‌کنند.

متخصصان تقریباً مطمئن‌اند هیچ «ابر رادیواکتیو» مثل چرنوبیل یا فوکوشیما در کار نخواهد بود. خطر، اگر هست، در همان دیوارهای بتونی سایت‌های زیرزمینی محصور است. اما همان‌ها هم نیاز به بازرسی بی‌طرفانهٔ کارشناسان آژانس دارند تا در هفته‌های پیش رو معلوم شود چه میزان نشت داخلی رخ داده و آیا مناطق مسکونی اطراف واقعاً بی‌خطرند.تا آن روز، خاورمیانه یک نفس حبس‌شده دیگر در سینه دارد؛ بمب‌ها، سانتریفیوژها را از کار انداخته‌اند، ولی سایهٔ غبار خاکستری و اضطراب، از آسمان ایران نرفته است.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.