زندگی در دنیای مجازی، مردن در دنیای واقعی؛ درباره مرگ بلاگرهای جوان

پنجشنبه, 12ام تیر, 1404
اندازه قلم متن

در ماه‌های  گذشته، خبر جان باختن بلاگرهای جوان برای بسیاری سوال‌برانگیز شده است. رفتن ناگهانی آدم‌هایی که از صبح تا شب روزمرگی‌ها، آشپزی‌ها و حال و هوایشان را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند، بسیاری را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

ایران وایر

 

خبرگزاری «رکنا»، ۴ خرداد۱۴۰۴، از یک حادثه گازگرفتگی در خانه‌ای در محله نارمک تهران خبر داد و نوشت در جریان این حادثه ،دو خواهر به نام‌های «تینا» ۲۲ساله و «تانیا» ۲۹ساله جان باخته‌اند و خواهر سوم به نام «تارا» ۲۶ساله، با حال وخیم به بیمارستان منتقل شده و در کماست.

«ایران‌وایر» در این گزارش، مروری دارد بر مرگ‌های مشکوک بلاگرهای جوانی که در دو سال گذشته یا با حوادثی پر ابهام یا به صورت خودخواسته، جان خود را از دست داده‌اند.

***

تانیا و تینا محسنی‌کیا؛ علت مرگ: گاز گرفتگی

در اخبار اولیه مشخص شد تینا، تانیا و تارا، بلاگرهای جوان و شناخته‌شده‌ای هستند که سال قبل از حادثه مشابهی در منزل پدر و مادرشان در بومهن، جان به در برده بودند. به گفته تارا، آن‌ها والدینشان را به دلیل «مسمومیت ناشی از نشت گاز مونوکسید کربن» از دست داده‌اند.

چند روز پس از گذشت این حادثه در حالی که پیکرهای دو خواهر جان‌باخته به عمو آن‌ها به‌عنوان تنها قیم تحویل داده شده، یکی از دوستان آن‌ها در صفحه شخصی خود اعلام کرده است که حال عمومی تارا رو به بهبود است.

خبرگزاری «تسنیم» در خصوص این حادثه نوشته است که حوالی ساعت ۵ عصر شنبه۳خرداد، ماموران کلانتری ۱۴۸ گلبرگ در تماسی تلفنی با قاضی «محمد جواد شفیعی»، بازپرس ویژه قتل شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران اعلام کردند مردی به مقر انتظامی مراجعه کرده و مدعی شده است که علی‌رغم تلاش‌های مکرر، موفق به برقراری تماس با سه تن از دوستانش نشده است و درِ خانه آن‌ها نیز به‌رویش باز نمی‌شود.

تانیا و تینا محسنی‌کیا

این در حالی است که رکنا ادعا کرده فردی که با کلانتری تماس گرفته، تارا، خواهر به کما رفته بوده است.

تانیا و تینا محسنی‌کیا

از سوی دیگر، عکس‌های منتشر شده از تلاش آتش‌نشان‌ها برای باز کردن در ورودی خانه این سه خواهر را، یکی از دوستان دخترشان منتشر کرده و نوشته که آتش‌نشان‌ها برای ورود، مجبور به شکستن در شده‌اند.

این تناقضات، موجب شده بسیاری از کاربران رسانه‌های اجتماعی و دنبال‌کنندگان این سه خواهر، وقوع این حادثه را با فاصله اندکی از آنچه سال گذشته برای این خانواده رخ داد و منجر به مرگ پدر و مادر آن‌ها شده، مشکوک توصیف کنند.

محدثه باقریان؛ علت مرگ نامعلوم

«محدثه باقریان»، بلاگر شناخته شده با صفحه‌ای پرمخاطب در اینستاگرام، در فروردین۱۴۰۴ به‌ طور ناگهانی درگذشت. او با انتشار ویدیوها و پست‌های طنزآمیز از زندگی روزمره‌ خود توانسته بود محبوبیت زیادی در میان کاربران رسانه‌های اجتماعی به‌دست آورد.

طبق اطلاعات منتشر شده توسط «فرهاد محمدی»، همسر محدثه که او هم بیش از هشتصد هزار دنبال‌کننده دارد، این زن جوان در روزهای پایانی زندگی به شکلی ناگهانی به دلیل بیماری نامعلومی در بیمارستان بستری شده بود.

برخی منابع، بیماری محدثه را «نارسایی کبد» توصیف کرده و شماری هم می‌گویند آثار کبودی روی بدن او را پیش و پس از مرگ مشاهده کرده‌اند که مشخص نیست ناشی از همان بیماری بوده، یا به دلیل دیگری همچون خشونت خانگی ایجاد شده است.

یک منبع آگاه به ایران‌وایر می‌گوید: «مشکل کبد داشته، ولی کسی از خانواده این آقا نپرسید چطور با روح و روان او بعد از بچه‌دار شدن بازی کردند که بدون آرامبخش نمی‌توانست زندگی کند؟»

همسر محدثه در یک برنامه به شکل تلویحی، عادی بودن خشونت فیزیکی در خانواده‌ خود را تایید می‌کند و می‌گوید: «وقتی چیزی می‌شد، برادرم می‌گفت زن من را بزن و بکش، اما دست روی محدثه بلند نکن.» این نوع حرف زدن می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که احتمالا ارتکاب خشونت فیزیکی توسط او دور از انتظار نبوده است.

رفتار همسر محدثه باقریان بعد از مرگ او، مورد انتقاد شمار زیادی از دنبال‌کنندگان آن‌ها قرار گرفت. آن‌ها فرهاد محمدی را متهم کردند که با انتشار لحظه به لحظه آنچه بعد از مرگ همسرش رخ داده، به دنبال دیده شدن است.

ویدا افشار؛ علت مرگ: فروپاشی روانی

زن جوان بلاگری به نام «ویدا افشار»، تیر۱۴۰۳ در شمال تهران با مصرف قرص برنج، به زندگی خود پایان داد. او همسر سابق «پیمان کوچکی»، معروف به «پیمان آدیداس»، بلاگر و خالق کلیپ‌های طنز «سوسماس» بود که دوسال پیش از این اتفاق دردناک براثر سکته قلبی، جان خود را از دست داد.

ویدا افشار یک‌ سال پس از مرگ همسر اولش، با یکی از دوستان او به نام «آبراهام» ازدواج کرد؛ ازدواجی که او را در معرض قضاوت‌های تعداد زیادی از دنبال‌کنندگانش قرار داد و موجب شد او از نظر روحی و روانی توان، مقابله با آن را نداشته باشد.

او پیش از پایان دادن به زندگی خود، استوری‌هایی در اینستاگرام منتشر کرده بود که در آن‌ها به صراحت گفته بود قصد دارد به زندگی خود پایان دهد.

یک منبع آگاه به ایران‌وایر می‌گوید: «یکی-دو روز قبل از این اتفاق، ویدا همراه با آبراهام یک سفر شمال رفتند، اما اختلافاتشان به قدری بالا گرفت که ویدا سفر را نیمه‌کاره رها کرد و به تهران برگشت. او اصلا قصد نداشت واقعا خودکشی کند، هدفش ترساندن همسرش بود، اما آنقدر وضعیت روحی بدی داشت که در یک لحظه قرص را خورد و با اینکه خیلی زود به بیمارستان منتقل شد، اما جان باخت.»

طلا شجیعی؛ علت مرگ: مشکلات زناشویی

خبر جان باختن «طلا شجیعی»، زن جوان و بلاگر محبوب لوازم آرایشی، اردیبهشت۱۴۰۳در رسانه‌ها منتشر شد. برخی رسانه‌ها این اتفاق را مرگی خودخواسته اعلام کرده و برخی آن را حاصل  کشمکشی خانوادگی و قتل دانستند.

بر اساس آنچه در رسانه‌ها منتشر شده، غروب روز ۱۸اردیبهشت، طلا سجیعی از طبقه هفتم یک برج لوکس در منطقه هاشمیه مشهد به پایین پرت شده و در دم جان باخته است.

در گزارش‌های اولیه گفته شد طلا شجیعی و همسرش با هم «اختلافات خانوادگی» داشتند و همسر او آن روز با استفاده از یک ردیاب متصل به خودرو، او را تعقیب کرده است.  

در جریان این رویداد، مرد جوان دیگری هم دستگیر شد که گفته می‌شد در برج محل وقوع حادثه «پنهان» شده و با خانواده طلا شجیعی روابط نزدیکی داشت.

او اختلافات زناشویی طلا و همسرش را در اعترافات اولیه تایید کرده و مدعی شد: «وقتی طلا به من زنگ زد و گفت با شوهرش به مشکل خورده و با هم دعوا کرده‌اند، من در این خانه بودم و از او خواستم تا اینجا بیاید و صحبت کنیم. وقتی رسید، هنوز چند دقیقه نگذشته بود که شوهرش زنگ زد و گفت او را تعقیب کرده و الان جلو ساختمان است. طلا از پنجره بیرون را نگاه کرد و مطمئن شد که همسرش آنجاست و بلافاصله از خانه بیرون رفت که فکر کردم به پارکینگ رفته تا با خودرو از ساختمان خارج شود. اما چند لحظه بعد صدای سقوطش را شنیدم و فهمیدم خودش را از روف‌گاردن به پایین انداخته است.»

آیلار غلامپو؛ علت مرگ: ایست قلبی

رسانه‌های محلی گیلان، مرداد۱۴۰۳، خبر فوت بلاگری به نام «آیلار غلامپور» را منتشر و علت مرگ او را، ایست قلبی اعلام کردند.

بر اساس گزارش‌ها، آیلار غلامی ۲۵ساله، یک بلاگر طنزپرداز اهل شهر سنگر در نزدیکی رشت بود. او به زبان گیلکی ویدیوهای طنز می‌ساخت و از رستوران‌ها، کافه‌ها و مشاغل دیگر تبلیغ می‌گرفت.

آخرین تبلیغ سفارش داده شده به آیلار، مرتبط با یک صفحه آموزش پرواز با پاراگلایدر و پاراموتور بود.

یک منبع آگاه به ایران‌وایر می‌گوید: «آیلار برای تبلیغ این صفحه پول نگرفت، گفت به من آموزش پرواز بدهید. روزی هم که این اتفاق افتاد، برای تمرین رفته بود. چند تا استوری هم گذاشت که تمرین‌ها قرار است فعلا روی زمین باشد. خیلی هم حالش خوب نبود، چون چند ساعت برق رفته بود و تلفنش خاموش شده بود.»

یک روز بعد از انتشار این استوری‌ها، دوستان آیلار غلامی و صفحه اینستاگرامی کلاس پاراگلایدر اعلام کردند که این زن جوان در جریان تمرین دچار ایست قلبی شده و جان باخته است.

منبع آگاهی که با ایران‌وایر گفت‌وگو کرده است می‌گوید: «خانواده آیلار درخواست کالبد شکافی دادند، ولی نتیجه ایست قلبی اعلام شد. همه فکر می‌کردیم پرواز کرده و ترس ناشی از ارتفاع باعث این اتفاق شده، اما شاهدانی که روز تمرین آنجا بودند گفتند همان‌طور که آیلار در استوری‌ها گفته، تمرین‌ها روی زمین بوده و فقط تمرین آمادگی جسمانی انجام شده است.»

 وقتی حال او بد شده، او را به نزدیک‌ترین بیمارستان، یعنی بیمارستان کوثر آستانه اشرفیه رساندند، اما قبل از رسیدن به بیمارستان، او جان خود را از دست داده است. 

دوست آیلار در درباره آنچه از لحظه مرگ دوست خود شنیده، به روزنامه «هفت‌صبح» می‌گوید: «ما ابتدا فکر می‌کردیم آیلار در حال پرواز بوده و سقوط کرده، اما بعد متوجه شدیم اصلا برای پرواز نرفته بوده و قرار بوده آن روز روی زمین تمرینات آمادگی جسمانی انجام دهند. بعضی‌ها هم گفتند آیلار ضربه خورده، اما پلیس اصلا اظهارات شهود را صورت‌جلسه نکرد.»

یکی از دلایلی که پذیرش حادثه بودن مرگ آیلار غلامپور را برای دوستان و نزدیکانش دشوار کرده، این است که او در سال آخر حیاتش قصد داشته عمل «باز‌تایید جنسیت» انجام دهد و با خانواده خود به دلیل آشکارسازی در این مورد، با مشکلاتی مواجه شده بود.

پرونده این مرگ مشکوک همچنان در حال بررسی است و مختومه نشده است.

متخصصان چه می‌گویند؟

بلاگری به عنوان یک شغل تمام‌وقت، می‌تواند به افراد فرصت ایجاد درآمد، ارتباط با دیگران و افزایش اعتماد‌ به‌ نفس بدهد. در عین حال اما، مقایسه با سایر بلاگرها، ترس از انتقادها و فشارهای مرتبط با کسب‌و‌کار آنلاین، می‌تواند به سلامت روان  افرادی آسیب برساند. همچنین موضوع پایان دادن به زندگی یا مرگ براثر ایست قلبی بدون داشتن بیماری زمینه‌ای، در میان بلاگرها تکرار شونده است.

«مستوره نجات»، روان‌درمانگر ساکن ایران به ایران‌وایر می‌گوید: «کار کردن در فضای مجازی هم به بلاگر حس ناواقعی بودن می‌دهد هم به مخاطب‌. آدم‌ها به عنوان مخاطب و کامنت‌گذار، گاهی در حدی خشن و غیر‌حساس می‌شوند که بعید است در دنیای واقعی چنین باشند. بلاگرها هم گاهی محتوایی تولید می‌کنند که آسیب‌زا و خطرناک است. هر دو طرف در معرض خطرند. بنابراین، هر دو طرف باید مراقب سلامت روان خودشان باشند و این فقط با آگاه بودن به این وضعیت ممکن می‌شود.»

به باور این روان‌درمانگر، افزایش آگاهی بلاگرها و کاربران رسانه‌های اجتماعی، نکته مهمی است که باید در دستور کار همکاران او باشد: «من اگر مراجع بلاگری داشته باشم، ابتدا داینامیک‌های عمیق‌تر را بررسی می‌کنم، که چرا این کار را انتخاب کرده. بررسی اینکه وقتی توجه منفی و ناخوشایند می‌گیرد، چه بر او می‌گذرد؟ میزان تاب‌آوری او بسته به سازمان روانی و تجربیات زیسته‌اش چقدر است؟ این‌ها همه در مراقبت و محافظت از آسیب‌های برآمده از این شغل، حائز اهمیت است.»

مستوره نجات در ادامه تاکید می‌کند که مردم و مخاطب بلاگرها هم باید «تمیز دادن واقعیت و نمایش‌های فضای مجازی» را آموزش ببینند: «باید بتوانند تشخیص دهند و از تاثیرات منفی آن بر روحیه و زندگی‌ خودشان آگاه باشند. باید به مسوولیت اجتماعی خود آگاه باشند و به جای نظرات بی‌رحمانه، انتخاب کنند چه محتوایی ببینند. به این صورت هم خودشان سلامت می‌مانند، هم سلامتی دیگری را به خطر نمی‌اندازند.»

 

 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.