تا زمانی که به نکات زیر و ابعاد فاجعهآمیز آن توجه نشود، به گفتهای معترضانه: سمینارها، مصاحبهها، جلسات و تعیین گروههای مختلف تجسس و تحقیق به وسیلهی جریانات، سازمانها و نهادهای عدیده در مسیر کشف و رفع مسائل مربوط به فساد در کشور ما که در مقایسه با دیگر کشورها در رتبههای اول قرار داریم … راه به جایی نخواهد برد …! و هر هزینهای که برای برگزاری این گونه نشستها پرداخت شود، در شرایط فعلی سودی بر آن عاید نیست و تا زمانی که روابط بینالمللی حول منافع ملی به حالت عادی برنگردد و روابط تجاری و سیاسی بر مبنای اصول نباشد، سرمایهگذاران بینالمللی با توجه به ثبات سیاسی و اقتصادی که منتجه آن تثبیت قوانین است در ایران سرمایهگذاری نکنند، موازین حقوق بشر و آزادیهای مصرح در قوانین بینالمللی در جامعهی ما رعایت نشود و بسیاری نکات دیگر، در بر همان پاشنه خواهد چرخید….
تا زمانی که :
بسیاری از نهادهای حکومت و نظام تابع اصول و موازین شناخته شده مدیریت علمی واقتصادی وکنترهای مالی از جمله پرداخت مالیات قرار نگرفته و کنترلی بر عملکرد آنان وجود نداشته باشد و در موارد مختلف حق دخالت و نظارت بر آنان از طریق منابع غیر مسئول منع و مسدود نشود وهر نوع قوانین ومقرراتی که مخل وبازدارنده است از میان بر داشته نشودو مقرراتی که تسهیل کننده تصویب نگردد
تا زمانی که به قول آقای روحانی قدرت اسلحه وپول وامکانات عدیده در یک نهاد جمع گردد لزوماهر نهادی ولوتحت مدیریت سلمان وابوذر هم به فساد آلوده میشود .
وتا زمانی که حکومت رابطهها بدون ضابطه از کشور ریشه کن نشود .
تا زمانی که شهرداری به فروش تراکم بپردازدو این رکن خدمتگزار شهری به جریانات سیاسی وابسته شودنتیجه آن تبدیل مکرر فضاهای سبز به فضاهای بایر و در پی آن تبدیل بخشی از این فضاها به آپارتمانهابدون در نظر گرفتن اصول وموازین و پارامترهای شهری وشهر سازی و همین طور تغییر و تبدیل فضا های شهری به گل و گیاه، نیمکتها، صندلیها، گلدانها و آنچه که باصطلاح به زیباسازی شهر کمک میکند ولی فاقد ضوابط علمی جانمایه سازی و کیفیت و عمر حداقلی مفید است ومتاسفانه این اقدامات از طریق در آمدهای کلان شهرداری و شرکتهای درونی این نهادبدون ضوابط ورعایت اصول مهندسی ورعایت موازین اقتصادی و مالی…
تا زمانی که افت معیارها و ارزشها عالماً و عامداً ادامه دارد و قوانین خاص و در مواردی عجیب حسب ضرورت به تصویب میرسد و متخصصین در جایگاه خود قرار ندارند و مطبوعات یعنی رکن چهارم مشر طیت وچشم و چراغ جامعه از درج حقایق ممنوع ودر هول و هراس این هستند که به آنها تهمت سیاه نمایی وکش دادن موضوع بزنند و بدین گونه دائما در نگرانی و واهمه بسر ببرند.
تا زمانی که دفاتر خاص نهادهای مختلف مجاز به هر گونه تصمیمگیری و طرح توصیههای مختلف سرمایهگذاری و حضور و ورود به بخشهای پردرآمد اقتصادی کشور میباشند.
تا زمانی که مسئولین درون نظام به حفظ و ادامهی وضع موجود که مورد وقوف همه میباشد اصرار می ورزند و اقلام میلیونی و کلان با یک تلفن و به بهانههای مختلف جابجا میشود.
تا زمانی که کلیهی نهادهای معاف از رسیدگی و کنترل و بررسی عملکرد و چگونگی بازده، با عناوین انقلابی کماکان در صحنههای مختلف حضور دارند.
تا زمانی که ارکان مختلف حکومت حسب ضروت با هر گونه خلاف شرع و خلاف قانون به دلیل مصلحت با تعاریف خود ساخته میتوانند مماشات کنندو یا در برابر خیانتها و سوء استفادهها سکوت پیشه کنند و در مصاحبهها و تریبونها سخنانی مردم پسند ارائه دهند.
تا زمانی که ائمهی جمعه و جماعات و نمایندگان و نهادهای گوناگون برآمده از تشکیلات نظام که هر یک در حد توان خود و بیاوبرویی و اعوان و انصار، محافظان، مجیزگویان، حقوقبگیران و دنبالهروانی داشته و در پی آنان روان باشند… تا زمانی که دولتمردان سابق حسب حال وشرایط و مقتضیات تغییر منش و روش داده و از گذشتهی خوددر پیشگاه ملت اعتراف به خطاهای خود ننمایند وبخواهند از فراموشی تاریخی ملت سوء استفاده کنند.
تا زمانی که صدا و سیما از میلی به ملی بار نگرددوجز حق وحقیقت حول صرفا منافع ومصالح ملی نه اشخاص در هر رده ومقامی در آن جاری و ساری نشود.
تا زمانی که از وجود و فعالیت احزاب فاقد امکانات، اما دلسوز و میهن دوست جلوگیری میشود و آنان را ایادی بیگانه میشمارند.
تا زمانی که سازمانهای مختلف اسلامی اعم از تبلیغات، احزاب، بانکها، صندوقها و … بدون رعایت ضوابط علمی و رعایت عدم تبعیض در مسائل امور مختلف حضور فعال و مقتدرانه دارند.
تا زمانی که هر یک از ایرانیان به دلیل نان شب و دغدغهی معاش فرصت تفکر و مطالعه از آنان سلب شده و بایستی به دلیل نیاز به حداقل درآمد واعاشه زندکی، ادامه دهندهی راه قدرتمندان باشندد.
تا زمانی که حقیقتگویی، جهاد، شهادت و واژههای مقدسی از این قبیل در غیر جای خود به کار میرود …
و هزاران تا زمانی که … دیگر از قبیل : پرداخت سوبسید، طرحهای مختلف غیرقابل اجرا، سهمیههای دانشگاهی، اعطای بورسها، احراز پستها و مسئولیتها بدون شایستگی و سوابق تجربی و … با همین حال و احوال ادامه یابد و … در بر همین پاشنه خواهد چرخید.
حال که مشخص شده است که بسیاری از ارکان حکومت از ریز و درشت از این مبحث مصون نمانده اند…. بیانصافی است اگر اشاره نشود که تا حیات بنیانگذار انقلاب و نخستوزیری سیدحسین موسوی و تا پایان جنگ هشت ساله این خطاها بسیار کمتر مشتری داشت و در آن شرایط خاص اجتماعی، احساسی، ملی، میهنی و … فرصت پرداخت به آن کمتر فراهم میشد.
با داستانی کوتاه که وصف الحال است سخن را کوتاه می کنیم :
بر حاکمی بعد از مدتها سلطه در دیاری بر او شوریدند و او را از ولایت تحت امر و تسلطش راندند …
او جان به سلامت برد و اعتراض را اجابت کرد و در گوشهای دیگر بساط حکومت برپا کرد … و چون آبها از آسیاب افتاد به رهبران مخالفینش در دیار قبلی پیام داد و آنها را به مهمانی در مقر حکومت جدید فرا خواند و پس از پذیرایی مفصل آنان را به سالنی هدایت کرد که در گرداگرد آن خمهای بزرگی پر از طلا و جواهر بود و به آنان گفت:
من آنچه را که دیدید در دوران حکومتم بر شما برداشتم و هر چه خواستم کردم و حال که مستغنی شدهام مرا از دیارتان اخراج کردید … حواستان باشد که آنان که به جای من آمدهاند با همین تعداد خم خالی در ولایت شما حی و حاضرند … ؟!