یکی از کارشناسان ارشد و خبره مانده از نسل قبل وزارت امورخارجه، میگوید: کارشناسان میز ایران در کشورهای غربی از خوش شانس ترین کارمندان بشمار میروند زیرا با حداقل صرف وقت و انرژی، بیشترین اخبار و تحلیل هائیکه از سراسر گیتی در مورد کشورمان میرسد، ملاک گزارش آنان به مدیران، جهت تنظیم برنامه های مربوط قرار میگیرد، در این رابطه بگفته مطلعین، در تصاحب میز ایران
(اصطلاحی که در این تعریف متداول میباشد) رقابت شدید وجود دارد…! و ار تقاء مقام انان نیز فراهم تر و سر یعتر؟!
چگونگی رخ دادهای اجتماعی، سیاسی اغلب، بر اساس عملکرد متولیان نظام فعلی است که بندرت آگاهانه و در بیشتر موارد بر اساس تعاریف موجود، غیراصولی، باعث و بانی تحولات، تفاسیر، اخبار متنوع و کلان در مقایسه با دیگر کشورها، میشوند. در داخل:
آنانکه در این وادی آگاهیهائی با لنسبه عمیق بر امده از تخصص ومطالعات مستمر دارند، بطور موردی و ضرورت، نوشته ها و گزارشاتی مستند، مفید و موثر همراه با پیشنهاد های کار ساز، ارائه و در مسیر منافع ملی و با نیت یادآوری های لازم به دست اندر کاران و…اظهار نظر میکنند.
پیشنهاد اینکه: عزیزانی که برسم وظیفه و احساس مسئولیت پس از بررسیهای کافی، مطالبی را که مناسب و قابل طرح و نقد میبینند تنظیم و همراه با راه حل ارائه میدارند و منتشر میگردد، به جای تذکر؟! مورد ستایش قرار گیرند و سمینارهائی در این رابطه، جهت ارزیابی و تقدیر آنان، که به حق منادیان آزادی بر اساس قانون اساسی میباشند، برگذار شود.
در این رابطه باید گفت: که وانفسای موجود چنین احساس وظیفه و مسئو لیتی را بشدت میطلبد، در حالیکه هستند بسیاری صاحبنظران که جامعه از دیدگاههای مفید و پیشنهادات ارزنده آنان به دلایل مشخص، محروم اند.
عدم ورود یا اظهار نظر نکردن بخردان، مبتنی بر ادله عینی و قابل لمس در مورد مسائل مبتلی به مملکتمان، برآمده از ایده آنانی میباشد که گفتار، پندار و کردار شان مغایر منافع ملی و تکیه زدنشان بر مسئولیتها ی کلان کشور بدون شرایط احراز و صلاحیت بوده و چنین محصولی را در همه زمینه ها ببار آورده اند.،و در توجیه شرایط پیوسته، داد سخنها داده،. و حقایق را وارونه جلوه میدهند.
این طایفه خواهان آنند که به اشتباهات مکرر و غیر قابل گذشت آنها کاری نداشته، به خیل بی تفاوتها بپیوندیم، که مباد آنروز که دیگر ذکر مصیبتی نیز غیر ممکن خواهد شد و شدیدتر از امروز، قوانین لازم راجهت غلبه ترس بر همه، به تصویب می رسانند.
دلیل این نکته بعنوان نمونه، فرمایشات اخیر قاضی القضات است که:
اگر محصورین را محاکمه کنیم آنان در دادگاه حرف خواهند زد! و جدیدتر از آن ممنوع الکلام، خبر و تصویر کردن سید بزرگوار و صادق محمد خاتمی این شخصیت معتبر جهانی، است. ..که بدون هیچ مستند قانونی، با ایجاد اینگونه موانع ارتباط مردم مخصوصا جوانانرا با این چهر ه ای خادم کشور قطع، با این عملکرد بزعم خود بر خر مراد سوار وبه استقبال انتخا بات مجلس دهم رفته اند (حضور انبوه بخردان در جلسه یاد بود خواهر گرامی این انسان وارسته در مسجد میدان صنعت، پاسخ جالبی به این گونه تصمیمات دور از منطق میباشد).
چنانچه هر کس در جای خود قرار گیرد، یعنی مدیران و کار شناسان بر اساس سیستم شایستگی که در علم مدیریت به آن شرایط احراز میگوئیم و در شرایط مساوی، رقابت اصولی، حتی آزمون و سپس انتخاب در مصاحبه، بدون هرگونه سلطه رابطه، و بر مبنای علم مدیریت انسانی، که رافع تمامی مشکلات است گزینش و منصوب شوند… هیچگونه نارسائی و سوء استفاده از حضور و ایفای نقش در مسئولیت ها، رخ نخواهد داد.
در اینجاست که نقش و اهمیت اندیشمندان این مکتب، همفکران، دل واپسان واقعی، وطن دوستان و همه خیرخواهان در این عرصه، مطرح میشود که با تحلیل ها، انتقادها، توصیه ها و. .. با قبول همه مخاطرات، ایفای وظیفه مینماید.
زیباترین تعریفی که در مورد انتخاب بهتر ین ها داریم، فرمایش مولا علی(ع) میباشد:
(عدل و حق یعنی هر چیز در جای خود. ..) که توجه به آن رافع هرگونه نابسامانی، در هر مقوله ای میباشد و امروز متاسفانه آثار بی توجهی به این اصل علمی، در بدترین حالت ها، اثر سوء خود را نشان میدهد که بدون اغراق عارف و عامی به آن واقفند.
امید اینکه دولت دلسوز و نسبتا آگاه، فرصت پرداختن به چرائی نقدها و چگونگی دردها که در مطبوعات با همه محدودیت ها، کم و بیش درج میشود را یافته، به آن توجه کامل و لازم را بنماید و سازمان مدیریت و برنامه ریزی به این مهم واقعا همت گمارد که هرگو نه انتصابی بر مبنای شایستگی و پرهیز کامل از رابطه ها که آثار مخرب آنرا در همه جای سیستم میتوان دید، صورت پذیرد.
بر دوستان محافظه کارمان نیز، این تکلیف اجتماعی برآمده از توجه به منافع ملی شرط و واجب است که عافیت را به عاقبت اندیشی تبدیل کنند.
ناگفته نماند: مطالعه و تحلیل، عملا طرح سئوال و نقد امور حاکم بر جامعه ای که اکثریت عافیت طلب، شاهد، کنار گودنشین، مصرف کننده، از سوئی هشیارانه حامیان مبارزه منفی شده اند.
در این شرایط ویژه بسیار ضروری و نگارش دردها، نقد و ارائه راه حل در هر مورد وظیفه ای اجتماعی میباشد و به هیچ وجه نبایستی ورود به این نقش آفرینی را خطرآفرین بدانند.
که کلکم راع و کلکم مسئول و بعبارتی: بجز از کشته ندرویم. . و از همه گویا تر: کل نفس بما کسبت رهینه
در صورت دوری از مسئولیت فردی در قبال اجتماع، همنوعان و نسل های بعد. همه شریک جرمیم.
به امید حضور مستمر، آرام و قانونمند روشنفکران، با رعایت ادبیات کلامی مناسب.
اشاره به امنیت و آرامش نسبی غیرقابل انکار موجود نیز در این شرایط. که مصداق هنرش نیز بگوی در این مبحث، واجب مینماید.
همه آنانیکه علاقه مند به سرافرازی میهن میباشند، از همه مهمتر جوانان شجاع، متفکر، آگاه، حافظان واقعی منافع ملی، دلسوز، تحصیلکرده، حاضر و ناظر، حسب ضرورت معترض و در وضعیت فعلی، بایستی پیشنهاد دهنده و عملگرا بوده در صحنه اجتماع: مسئول، پیگیر و تعقیب کننده تحولات، برنامه ریزی ها و… بوده، بسهم خود کمک کننده باشند تا مشکلات کاهش یابد.