دوشنبه ۰۹ آوریل ۲۰۱۲
دبی-العربیه. نتسخنان مصطفی پورمحمدی رئیس سازمان بازرسی کل کشور که زمانی از مسئولان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران بود ، درباره قتلهای زنجیرهای و متهم کردن اصلاح طلبان به دست داشتن در این قتلها، جدال برسر این پرونده حل ناشده را زنده کرده است.
قتلهای زنجیرهای ماجرایی است که طی آن تعدادی از نویسندگان و فعالان سیاسی کشته شدهند. در دوره ریاست جمهوری خاتمی پس از کشته شدن چهار شخصیت سیاسی و فرهنگی یعنی داریوش فروهر وزیر مسکن دولت موقت در اوایل انقلاب به همراه همسرش پروانه فروهر ، محمد جعفر پوینده و محمد مختاری دوتن از نویسندگان ایرانی تحقیقات گستردهای به دستور رئیس جمهور وقت آغاز شد. پس از آن وزارت اطلاعات در بیانیهای “عوامل خودسر” در این وزارتخانه را به عنون مسئولان قتلها معرفی کرد.
پس از چندی اعلام شد که سعید امامی معاون امنیتی وزیر وقت اطلاعات و متهم ردیف اول این قتل ها با خوردن داروی نظافت در زندان خودکشی کرد.
اصلاح طلبان در محافل سیاسی و رسانه ای پیگیر پرونده قتلهای زنجیرهای بودند.
پس از حمله عوامل لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۸، محمد خاتمی رئیس جمهور وقت گفت هرگاه پرونده قتلهای زنجیرهای به سرانجام خود نزدیک شد، عوامل آن بحرانی در کشور به پا کردند.
اکنون مصطفی پورمحمدی، از نیروهای قدیمی وزارت اطلاعات و قوه قضائیه که در دوره اول ریاست جمهوری احمدینژاد وزیر کشور بود، نیروهای اصلاح طلب که در آن هنگام به ” نیروهای جناح چپ ” شهرت داشتند را عاملان قتلهای زنجیرهای دانستنه است. این اظهارات واکنش مصطفی تاجزاده معاون سابق سیاسی و امنیتی وزارت کشور در دوره نخست ریاست جمهوری خاتمی و از اعضای ارشد احزاب اصلاح طلب جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که در زندان اوین به سر میبرد را برانگیخته است.
او با نگاشتن نامه ای سرگشاده به پورمحمدی چند سوال در خصوص قتلهای زنجیرهای مطرح کرد.
پورمحمدی: چپیها عملان قتلهای زنجیره ای
بارها نام مصطفی پورمحمدی به عنوان یکی از عوامل قتلهای زنجیرهای مطرح شده است. او در روزهای اخیر در مصاحبه با سایت “مشرق” این اتهام را رد کرد و گفت: “این داستان جزو پروپاگانداها و جو سازیهایی است که جریان چپ در کشور راه انداخت. جریان چپ وقتی میخواست کسی را بکوبد باید یک بهانه و اتهامی برایش مطرح میکرد.”
او همزمانی کنار گذاشتنش از وزارت اطلاعات در دوره خاتمی را با اعلام دست داشتن عواملی از وزارتخانه در قتلها بهانهای برای متهم کردنش دانست و خاطرنشان کرد: “کنار گذاشتن من هم همزمان شد با رفتن آقای دری نجف آبادی.
خب طبیعی بود که برای اینکه راحت بتوانند این قضیه را در افکار عمومی جا بیندازند استفاده از همزمانی و استفاده از قرینه زمانی بود تا به اهداف سیاسی و به اصطلاح خودشان حذف رقبای خودشان بپردازند.”
دری نجف آبادی نخستین وزیر اطلاعات در دولت خاتمی بود که پس از کشف قتلهای زنجیرهای از سمت خود کنار گذاشته شد.
پورمحمدی در ادامه گفته است:” چپیها هم اگر از من و امثال من سندی داشتند آن را در بوق و کرنا می کردند و چیزهایی هم رویش می گذاشتند.”
او با متهم کردن اصلاح طلبان به دست داشتن در قتلها اظهار داشت: ” نکته جالب هم این است که افراد اصلی ای که در این قتلها مسئول مستقیم بودند، مشهورترین نیروهای چپ وزارت اطلاعات بودند و ما به خاطر اینکه نمیخواستیم به این جدال دامن بزنیم و این را به مصلحت کشور نمیدانستیم در آن مقطع روی این موضوع مانور ندادیم. آدمهایش هم موجودند. افرادی که اعتراف کردند که این حرکتهای ناروا و ناصحیح و خلاف قانون و شرع و مضر برای مملکت را انجام دادند، چهرههای مشهور چپ در وزارت اطلاعات بودند.”
تاجزاده: نام صادرکنندگان احکام قتلها را اعلام کنید
مصطفی تاجزاده، با نگارش نامه ای سرگشادهای، پورمحمدی را متهم کرد که یک طرفه و در غیبت اجباری مطبوعات آزاد ، به ایراد اتهام علیه اصلاح طلبان پرداخته است.
او همچنین دلیل زندانی کردن بسیاری از چهرههای اصلاح طلب در سالهای اخیر را، جلوگیری از پی گیری پرونده قتلهای زنجیرهای دانسته و در این باره خاطرنشان کرده است: “به باور من اساساً به دلیل بسته شدن پرونده قتلهای مخفی، پروژه زندانی کردن اصلاح طلبان در دستور کار اقتدارگراها و ستاد قتلهای زنجیرهای قرار گرفت.
روشن است که بازداشت شدن و در زندان به سر بردن ولو غیرقانونی و غیرعادلانه به مراتب از فرستاده شدن فلهای هنرمندان و نویسندگان و منتقدان به ته دره یا مرگ با آمپول هوا، قابل تحملتر است و شاید بتوان آن را گامی به سوی مدنیت و به سود استقرار مناسبات دموکراتیک در ایران به حساب آورد.”
او همچنین خطاب به پورمحمدی سوالاتی مطرح کرده و اظهار داشته است: ” امیدوارم با توجه به سوابق امنیتی و حضور هم زمانشان در دستگاه قضایی و دفتر رهبری و دسترسی کامل به اطلاعات کشور، به آنها پاسخ داده موجب تنویر افکار عمومی شوند:
۱-قتلهای زنجیرهای یعنی محکوم به اعدام کردنهای غیابی شهروندان و اجرای مخفیانه احکام صادره از چه سالی و به دستور چه کسی یا کسانی آغاز شد؟
۲- آقایان فلاحیان و سعید امامی احکام مرگ را با چه توجیهاتی و از کدام فرد یا افرادی اخذ میکردند؟
۳- چند ایرانی در طول فعالیت ستاد قتلهای زنجیرهای به اتهام ارتداد یا افساد یا دیگر جرایم غیاباً به اعدام محکوم شدند و حکم صادره علیه آنان اجرا شد؟
۴- دولت آقای خاتمی دیه چند نفر از قربانیان را به خانوادههایشان پرداخت کرد؟
۵- چرا قوه قضائیه به پرونده قتل آقایان پیروز دوانی و حمید شریف واقفی که در همان سال ۱۳۷۸ به قتل رسیدند، رسیدگی نمیکند؟
۶- آیا آقای پورمحمدی مانند آقای حسینیان و دیگر مریدان آقای مصباح یزدی مقتولان را مهدورالدم و سعید امامی را شهید میداند؟ ”