شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی
هر لحظه به دام دگری پابستی
گفت شیخا؛ هر آنچه گویی هستم
آیا تو چنان که می نمائی هستی ؟!
محمود خادمی
مقدمه: از آنجا که رژیم اجازه کار پژوهشی جدید و مستقل در باره روسپیگری و تن فروشی را نمیدهد و خود نیز بشدت اخبار و گزارشات در این زمینه را تحریف و سانسور میکند؛ در این مقاله به ناچار به آمار و ارقام دهه ۸۰ که از سوی پژوهشگران نسبتا” مستقل تهیه شده؛ استناد کرده ام. طبعا” ابعاد و گستردگی این فاجعه انسانی در حال حاضر در کشور ما بسیار فراتر از این میباشد
خانم ” للوید روبرتز ” خبرنگار بی بی سی که برای تهیه گزارش در مورد آسیب های اجتماعی مدتی در ایران اقامت داشته در مصاحبه با فرستنده تلویزیون بی بی سی گفته بود “… .. در هیچ یک از کشورهای خاورمیانه چون ایران نمی توان به این اندازه عریان؛ شاهد امر خودفروشی بود. جا به جای شهر در مسیرهای پر رفت و آمد؛ دختران و زنان با چادر یا روسری با آرایش غلیظ و چشمانِ جستجوگرِ مشتری؛ قابل رؤیت هستند… . … در قسمت های فقیر نشین؛ جنوب شهر یا شهر های مذهبی چون مشهد و قم برای تماس با آنها بایست به قبرستان رفت “.
امروزه دیگر بسیاری از مقامات و کارگزاران خود رژیم هم ناچارا” به شکست اخلاقی جمهوری اسلامی اعتراف کرده و اذعان دارند که ابعاد و گستردگی فحشا و تن فروشی با دوران حکومت بقول آنها ” فاسد طاغوت ” قابل مقایسه نمیباشد و بسیاری از کارشناسان آسیبهای اجتماعی در ایران هم معتقدند که اگر راه حلی برای این معضل پیدا نشود؛ دیری نخواهد گذشت که کشور ما به بزرگترین بازار سکس و ترافیک ” جنس لطیف ” در خاورمیانه تبدیل خواهد شد.
فقر و محرومیت؛ بیکاری و نا امیدی از آینده؛ اعتیاد و… … در کنار سلطه مذهبی آخوندها و تحمیل قوانین شرعی مربوط به عهد عتیق بر جامعه ایران؛ جامعه ای به مراتب غیر اخلاقی تر از زمان شاه ساخته است. زنان توسط قوانین موجود بویژه قوانین تبعیض آلود مربوط به زنان و از جمله طلاق و حق صیانت اولاد و… ..؛ بدون هیچگونه حقوقی و حمایتی از جانب دولت از همسر خود جدا میشود و بدون شغل و در آمدی برای ادمه زندگی؛ یا باید بمیرند و یا به ناچار برای تآمین مایحتاج زندگیشان به تن فروشی روی آورند.
فقر روز افزون و ناتوانی خانواده های ایرانی از تأمین مایحتاج زندگی شان؛ باعث شده است که روزانه شاهد رشد و تداومِ غارت حریصانه عفت و عصمت زنان و دختران درمانده میهن مان باشیم. و تازه این وضعیت فاجعه بار در کشوری رخ میدهد که آیت الله ها و صاحب عله های دین بر آن حاکم اند و شب روز از ارزشهای باصطلاح اسلامی و انسانی صحبت میکنند.
در مصاحبه ای که یکی از گروههای تحقیق در زمینه علت تن فروشی با یکی از زنان تن فروش داشته؛ وی گفته است ” هنگامی که با این پول مقداری غذا خریداری کرده و به خانه ام بازگشتم؛ فرزندانم فریاد شادی سر دادند و آنگاه بود که فهمیدم « شرف و آبرو » در مقایسه با گرسنگی فرزندانم اهمیتی ندارد ”
اما از آنجا که استبداد دینی نمی توانست معضل روسپیگری را حل نماید و همچنین نمی توانست در کشور امام زمان اجازه دائر شدن فاحشه خانه های رسمی را بدهد؛ فاحشگان برای عرضه خود؛ بساط کار را در خیابانها پهن نمودند و تن فروشی به معضلی عریان در جامعه ایران تبدیل گردید.
پس از نزدیک به ۴ دهه از عمر ننگین این رژیم؛ اکنون ایران بیکی از بزرگترین فاحشه خانه های پیدا و پنهان جهان تبدیل شده است. اگر چه رژیم از کار پژوهشی مستقل در زمینه فحشاء در ایران جلوگیری میکند و حتی منابع رسمی حکومتی از بکار بردن واژه ” روسپیگری و تن فروشی ” خود داری میکنند و به جای آن از واژه ” زنان خیابانی ” استفاده میکنند. اما از همین تحقیقات محدودی هم که صورت گرفته می توان به ابعاد این فاجعه پی برد.
نتایج تحقیقات آماری در مورد فحشاء نشان میدهد؛ سن فحشاء به دختران ۹ ساله هم رسیده است و ۳ درصد فحشاء بوسیله دختران ۹ تا ۱۳ سال و ۴۴ در صد بوسیله دختران ۱۳ تا ۱۶ سال صورت می گیرد. یعنی کودکان و دختر بچه های ایرانی بجای برخورداری از حق ” تأمین اجتماعی “؛ تحصیل رایگان؛ کودکی کردن با دیگر کودکان و بازی و نشاط و داشتن زندگی انسانی؛ گذرشان به بازار سکس و تن فروشی افتاده است. وا مصیبتا؛ لعنت خدا و مردم ایران بر بنیانگذار این نظام تباهی و فساد؛ که این وضعیت را در کشور ما بوجود آورده است.
حسینعلی زاهدی کارشناسِ جامعه شناسی در دانشگاه تربیت مدرس؛ میگوید ” ۱۱ در صد روسپیان شهر تهران با اطلاع همسرانشان دست به روسپیگری میزنند “. در گزارشاتی از گروههای تحقیق آمده است که ۵۰ در صد روسپی ها زنان متأهل هستند ( فرهیختگان آن لاین ۲۲ آذر ۱۳۹۰ ).
در مستندی بنام ” خانه های سکس در تهران ویژه زنان شوهر دار ” که در یوتیوپ انتشار یافته است؛ خانمی که به کار تن فروشی مشغول است میگوید ” از دختران ۱۰ ساله در این کار کاسب هستند تا زنان ۵۰ ساله؛ متأهل و مجرد ندارد. فقط نیاز است؛ فقر است. آدم شاید از خواسته های خود بگذرد… .. ولی در مورد بچه که نمی توانیم اینطور باشیم. در مورد او مجبورم خواسته هایش را بر آورده کنم ــ نیاز به تحصیل دارد؛ غذا و خوراک میخواهد؛ نیاز به رخت و لباس دارد و… .. ــ “.
زن دیگری میگوید ” هستند کسانیکه متأهل هستند؛ شوهر دارند؛ بچه دارند. اما چون نمی توانند امرار معاش کنند؛ مجبورند خود فروشی کنند. دوستان خودم شوهر دارند؛ بچه دارند و بخاطر اینکه بچه شان گرسنه است تن فروشی میکنند “.
یکی دیگر میگوید ” خانمی را می شناختم که مبگفت هر وقت اینکار را میکنم؛ تا اندازه ای که احتیاج دارم. یعنی باندازه اجاره خانه و خرج بچه هایم پول در می آورم و دیگر بیشتر از آن نمی کنم. احساس میکنم اگر بیشتر از نیازم کار کنم؛ گناهی کرده ام “. یعنی تن فروشی و فاحشگی به شکلی از تأمین زندگی و امرار معاش؛ در این رژیم تبدیل شده است.
پدیده خود فروشی و رشد روز افزون آن قطعا” نمی تواند و نباید از چگونگی اوضاع سیاسی؛ اقتصادی؛ فرهنگی واجتماعی ایران جدا بررسی شود و نمی توان و نباید آن را به مثابه امری شخصی ــ هرزگی درون و ضعف های اخلاقی؛ طمع ورزی اقتصادی؛ تنوع طلبی جنسی و… … ــ و بدور از رابطه زنان تن فروش با جامعه و چالش های سیاسی؛ اقتصادی و فرهنگی بررسی کرد.
آیا کشور ایران سرزمین فقیری است که زنانش مجبور باشند برای تأمین زندگی تن به خود فروشی بدهند ؟! آیا فسادهای نهادینه شده در کشور؛ خودکامگی دینی؛ تحمیلات و اجباراتِ فرهنگ دینی که اینهمه تبعات اجتماعی؛ سیاسی؛ فرهنگی و اقتصادی در بر داشته است؛ در اشاعه و گسترش فحشاء بی تأثیر بوده است ؟!
وقتی ثروت ملی کشور که متعلق بهمه مردم است بوسیله دزدان و غارتگران حاکم چپاول میشود و یا هزینه تروریسم و بنیادگرائی رژیم میگردد. وقتی نهادهای نظامی و امنیتی رژیم با همکاری باندهای قاچاق مواد مخدر خود در ترویج و گسترش اعتیاد شریک هستند. وقتی آزادیهای اجتماعی و سیاسی سرکوب میشود؛ وقتی زندان و شکنجه و اعدام پاسخ عدالت خواهی مردم است و… … مگر غیر از این است که ریشه بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی و از جمله فحشا را در این مسائل باید جستجو نمود ؟! مگر چهره معصوم زنان و دخترانی که به فحشا و اعتیاد روی می آورند؛ خبر از واقعیت هول انگیز و غمناک فقر؛ تحقیر و درماندگی زنان را؛ در این حکومت نمی دهد ؟
سران؛ ایادی و کارگزاران این نظام ــ در کلیت آن و از هر باند و جناحی ــ در همه فسادها و ناهنجاری های کشور؛ غوطه ورند. در همه دزدی و چپاول های نجومی تا قاچاق و توزیع مواد مخدر بین جوانان تا صدور زنان و دختران به شیخ نشینهای خلیخ فارس و تا ترویج علنی فحشای اسلامی تحت عنوان ” صیغه ” و… …؛ دست دارند. مگر دست آوردهای این رژیم در امر مبارزه با فحشاء بعد از ۳۷ سال حکومت؛ جز محجبه کردن زنان تن فروش و دایر کزدن ” فاحشه خانه های اسلامی و ترویج صیغه به جای فحشاء بوده است ؟!
متأسفانه فسادی ــ فحشا و تن فروشی ــ که در گذشته و در دوران حکومت شاه در پشت دیوار های محصورِ ” شهر نو ” ــ فاحشه خانه رسمی زمان شاه در تهران ــ جا خوش کرده بود؛ امروز و در جمهوری اسلامی مثل طاعون و وبا؛ در تمام شهرهای کشور گسترش یافته است و در بیشتر خانه ها و زندگی ها رسوخ کرده است.
الف ــ سابقه روسپیگری و تن فروشی:
روسپیگری به کار زنانی اتلاق می شده و می شود که در ازاء دریافت مبلغی و یا اجناس و کالائی؛ تن خود را در اختیار مردان قرار میداده اند؛ تا آنان حریق شهوت شان را فرو بنشانند. و باین اعتبار؛ از حرفه های قدیمی در تاریخ حیات بشری است که عمدتا” انگیزه اصلی آن؛ تأمین هزینه برای امرار معاش و نیازهای خود و خانواده بوده است
معمولا”این حرفه و آسیب قدیمی؛ در جوامع مذهبی و نظامهای دینی که همواره با مرد سالاری و تبعیض علیه زنان در آمیخته هستند ــ بدلیل آنکه زنان از موقعیت اجتماعی پائین تری نسبت به مردان برخوردارند ــ؛ بیشتر رواج داشته است تا نظامهای سکولار و غیر دینی. بطور مثال در گذشته؛ بعضا” خانواده های هندی بعنوان انجام یک فریضه دینی و ثواب بردن؛ دختران باکره خود را به همحوابگی با مردان خاص؛ ترغیب میکرده اند.
اما روسپیگری رسمی و پذیرفته شده بعنوان یک حرفه؛ اولین بار در اواخر دوره قاجار و در محله ای بنام ” قجرها ” در تهران رواج گرفت. بعدها در سال ۱۲۹۸ توسط شخصی بنام ” زال محمد “؛ محله ای در جنوب تهران بنام ” شهر نو ” به این کار اختصاص یافت.
البته در کنار فحشا خانه رسمی شهر نو؛ زنانی نیز در گود نشین ها ــ کوره پز خانه های متروکه؛ زاغه ها و حلبی آبادها ــ با رقت بار ترین نحوه زندگی به کار تن فروشی مشغول بودند. مشتری این زنان هم عمدتا” از فقیرترین اقشار جامعه مانند کارگران کوره پز خانه ها بودند. مشابه شهر نو در تهران؛ در شهرهای بزرگ ایران؛ ساختمانها و محله های شناخته شده ای باین کار اختصاص یافته بود و زنان فقیر و محروم شهر و روستا که عمدتا” بیسواد بودند؛ فریب خورده و در سودای زندگی بهتر به این محلها کشانده می شدند.
ب ــ جمهوری اسلامی و روسپیگری:
در سال ۱۳۵۸ و تنها چند ماه بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران؛ به تحریک آخوندها و حزب اللهی های وابسته؛ مردم به شهرنو ــ محله ای در شهر تهران که به روسپیگری اختصاص داشت ــ حمله کردند و آنجا را ویران نمودند. سه نفر از روسپیان شناخته شده و معروف شهر نو دستگیر و پس از بازجوئی ی کوتاه و احراز هویت؛ بلافاصله بدستور آخوند خلالی جلاد ــ حاکم شرع آن زمان دادگاههای انقلاب ــ در ملاء عام اعدام شدند.
از سایرِ زنانِ تن فروشِ ساکنِ این محله هم؛ بجز تعداد معدودی که با ریختن آب توبه بر سر آنها و باصطلاح تواب کردن شان؛ در ارگانهای سرکوب و شکنجه رژیم بخدمت گرفته شدند؛ مابقی آنها بهمراه قوادان و پا اندازهای شهر نو که عمدتا” مرد بودند؛ بدون هیج آموزش و باز پروری و بدون هیچ حمایتی از طرف دولت در جامعه به حال خود رها گردیدند و باینوسیله زمینه تدریجی رواج فحشا در جامعه فراهم گردید.
ویران کردن ” شهر نو ” بدون توجه به علل فحشا و هیچ برنامه ریزی برای از میان برداشتن زمینه های آن؛ باعث شد که فقط ظواهر فحشا از جامعه حذف شود و فحشا در عمق جامعه و در خفا همچنان ادامه داشته باشد. مدتی بعد از ویران کردن ” شهر نو “؛ بتدریج شهر نو جدیدی در محله ” خاک سفیدِ ” تهران پارس براه افتاد و این محله به پاتوق اصلی خلافکاران ــ فروشندگان مواد مخدر؛ فروش مجلات و فیلم های سکسی؛ فاحشگی و انواع بزه کاری حتی فروش انواع سلاح ــ تبدیل گردید. در این شهر نو جدید که پاسداران رژیم از ترس خلاف کاران آن؛ جرآت نزدیک شدن و خراب کردن آنرا نداشتند؛ کار روسپیگری مدتها ادامه داشت.
سرانجام در سال ۱۳۷۹ در اثر بارها اعتراضات گسترده مردم به خلاف کاریها و وقایعی که در این محله روی میداد؛ این محله ابتدا به محاصره نیروهای انتظامی رژیم در آمد و بعد از بیرون کردن ساکنان آن؛ آنجا را با بولدوزر ویران نمودند. با ویران شدن این محله بار دیگر ساکنان آن ــ خلاف کاران؛ پا اندازان و تن فروشان ساکن در این محله ــ در سطح شهر تهران پراکنده شدند و فحشاء را با خود به درون جامعه بردند.
بعدا” گروهها و باندهای حزب اللهی که عمدتا” از جانب آخوندها تحریک می شدند با شقاوت و بیرحمی تمام؛ تعدادی از این زنان بی پناه را که دیگر وارد جامعه شده بودند و به ” زنان خیابانی ” شناخته می شدند؛ بطرز فجیعی به قتل رساندند تا جامعه اسلامی مورد ادعای آخوندها پاک بماند. یعنی راه حلی جنایتکارانه و ضد انسانی برای معضلی که خود این رژیم در بوجود آمدنش بیشترین سهم را داشته است ــ کشتار وحشیانه؛ سوزاندن و سنگسار ــ.
اقدام دیگری که رژیم بعد از ویران کردن این محله ها ــ شهر نو و خاک سفید ــ برای مبارزه با فحشا انجام داد؛ در نظر گرفتن خانه های باصطلاح امن با نام های مختلف برای اسکان؛ باز پروری و کنترل زنان و دختران فاحشه بود. این اقدام اگر چه ظاهرا” برای کمک به زنان تن فروش صورت گرفته بود ولی در واقع راه را برای دست اندازی و سوء استفاده های غیر انسانی و چند جانبه از قربانیان فحشا ــ بهره برداری مالی؛ سیاسی؛ جنسی و… . ــ؛ توسط کارگزاران و مقامات رژیم هموار نمود.
بر اساس اخبار انتشار یافته در روزنامه های خود رژیم؛ رئیس سابق دادگاه انقلاب اسلامیِ کرج و ۷ تن از مقامات بالا در ارتباط با یک باند خرید و فروش دختران ۱۲ تا ۱۸ سالِ مقیم در یکی از خانه های امن بنام ” مرکز هدایت اسلامی ” دستگیر شدند. و یا در خبر دیگری بعد از کشف یک ” باند فروش زنان ” در شهر قم؛ اعلام شد که برخی از دستگیر شدگان از افراد نهادهای حکومتی از جمله قوه قضائیه شهر قم بوده اند. یعنی بخش بزرگی از تجارت سکس با مشارکت و اطلاع مقامات رژیم صورت میگیرد و بعضا” مقامات حکومتی مستقیما” در خرید و فروش و سوء استفاده جنسی از زنان و دختران دست دارند.
این رژیم ضمن سوء استفاده های گوناگون از زنان تن فروش؛ به ضد انسانی ترین شیوه ها ی برخورد با بخش بزرگی از آنان ــ که خارج از کنترل آنان کار میکنند ــ و پا اندازان خرده پا؛ متوسل میشود. از آنجا که بعضا” کارگزاران رژیم و آخوندها با تشکیل ” خانه های عفاف ” و ترویج فحشای اسلامی ــ صیغه ــ؛ بازار اصلی فحشای قانونی را در اختیار دارند؛ برای اینکه درآمدهای حاصل از پا اندازی ــ صیغه کردن توسط آخوندها ــ در انحصار آنان بماند؛ تلاش میکنند دایره عمل باندهای قاچاق سکس و فحشای خارج از کنترل خود را هر چه بیشتر محدود کنند.
در طول ۳۷ حاکمیت پر از فساد و جنایتکارانه جمهوری اسلامی؛ برخورد با تن فروشان در مواردی با قربانی گرفتنِ بیرحمانه از این زنان بی پناه همراه بوده است. از قتل های زنجیره ای زنان تن فروش در مشهد و اصفهان؛ یزد و… توسط اوباش حزب اللهی ــ که همواره هم مورد حمایت آخوندها بوده و جنایت آنان بدون عقوبت مانده است ــ تا مجازاتهای بیرحمانه زندان و اعدام و سنگسار. ولی علیرغم اینهمه قساوت و سنگدلی در حق این زنان؛ نه تنها معضل زنان خیابانی حل نشده است بلکه روز به روز بر دامنه آن؛ افزوده شده است.
رئیس پلیس بین المللی معتقد است؛ امروزه تجارت سکس و تن فروشی یکی از پر سودترین فعالیتهای اقتصادی در ایران میباشد. بر اساس آماری که از سال ۸۱ موجود است؛ تعداد تقریبی زنان و دخترانی که در کار فحشا هستند؛ فقط در تهران ۸۴ هزار نفر است که بسیاری از آنها در خیابانهای شهر و بقیه در ۲۵۰ فاحشه خانه مخفی مشغول به کار میباشند.
مجید ابهری پژوهشگر و جامعه شناس که در باره تن فروشی در ایران تحقیق کرده است میگوید ” بین ۳۰۰ تا ۶۰۰ هزار فاحشه در شهرهای عمده ایران مانند تهران؛ مشهد؛ شیراز؛ اصفهان و… … کار میکنند ” که این آمار را آقای معینی کار شناس آسیب های اجتماعی هم در سال ۱۳۸۸ تائید کرده و گفته است ” هم اکنون ۳۰۰ هزار تا ۶۰۰ هزار زن خود فروش در جامعه قابل ردیابی هستند “. و بر اساس همین گزارشات ” تنها در سال گذشته ــ سال ۱۳۸۵ ــ در سراسر کشور ۶۷ فاحشه خانه کشف و تعطیل شده و بیش از ۵۰ هزار نفر در ارتباط با جرائم جنسی دستگیر شده اند “.
آمار دیگری هم در مورد زنان تن فروش توسط ” خبر آنلاین ” منتشر شده که بر اساس آن تعداد تقریبی زنان تن فروش در سال ۱۳۸۵ رقم ۳۰۰ هزار بوده است ( خبر آنلاین ) و این در حالی است که آمار از ازدواج های موقت ــ صیغه ــ هم که نوع دیگری از فحشا است اعلام نمی شود.
دکتر مقدم ــ آسیب شناس ــ که در مورد ۵۳ هزار زنِ خود فروشِ زندانی تحقیق کرده است میگوید ” دختران بین ۱۲ تا ۲۵ سال بیشترین تعداد را تشکیل میدهند “.
پدیده فاجعه بار فخشا و روسپیگری در ایران اما تنها محدود به تن فروشی در خیابانها و فاحشه خانه های داخل نمی باشد بلکه دامنه آن تا فحشای شرعی ــ صیغه ــ و فاحشه گری زنان ایرانی در خارج ــ شیخ نشین های عربی و بعضا” در کشورهای آسیائی و اروپائی ــ گسترش یافته است. در ادامه مقاله در این باره خواهم نوشت… . ……. ادامه دارد
۲۱٫۱۰٫۲۰۱۵ ( ۲۷ مهر ۱۳۹۴ )