حمله به سفارتخانه دولت عربستان سعودی و تکرار زنجیره بار بی احترامی و تخریب نمایندگی های کشور های خارجی در ایران که با حمله و گروگانگیری در سفارت آمریکا شروع و با حمله به سفارت کشور پادشاهی سعودی ادامه دارد، تنها نشانه ایدئولوژی و بربریتی است که هستی نظام ولایت مطلقه فقیه از آن است.
بنیانگذار جمهوری اسلامی، که با “هیچِ بزرگ” به ایران بازگشت، رژیمی را بنیان نهاد، که بنای آن بر ستیزِ با ایرانیت است و تخریب و حذف هر آنچه نشان از گذشته با شکوه ایران و تشکیل دهنده هویت ایرانی داشت را در صدر برنامه های خود قرار داد.
رژیم ناسازگار با ایرانیت، پس از حمله عراق به ایران و از پس تجربه جنگ هشت ساله با امکان بهره گیری و به خدمت خود در آوردن نوعی از ناسیونالیست ایرانی – شیعی آشنا شد، که در سالهای اخیر و در پی سیاست های منطقه ای خود که در راستای صدور انقلاب اسلامی به کشورهای دیگر است، دستگاه های امنیتی و تبلیغاتی جمهوری اسلامی می کوشند از آن به نفع برنامه های ایدئولوژیک منطقه ای خود استفاده کرده و بخشی از مردم را با خود همراه کنند.
نظام ولایت فقیه نشان داده است که نه تنها منافع ملی ایران جایگاهی نزد رهبران آن ندارد بلکه به موضوعی بغیر از تحکیم و گسترش قدرت خود و چپاول بیشتر مردم نمی اندیشند.
باز هم نظام ولایت فقیه به تجربه نشان داده است، که بحران بخش جدا نشدنی تداوم آن است. بحران گروگانگیری، بحران جنگ هشت ساله، بحران هسته ای و حال نیز گسترش بحران منطقه ای و جنگ های فرقه ای که همه و همه به زیان ملت ایران و منافع ملی ایران و آزادی خواهان منطقه تمام شده و می شوند.
مقابله با بحران جدید و دامن زنندگان به جنگ های فرقه ای منطقه ای از مجری آن سردار کذایی قاسم سلیمانی تا ولی فقیه و عبور از جمهوری اسلامی تنها راه رهایی از بحران و بربریت حاکم است، که هر آنکس که دل در گرو ایران، عدالت اجتماعی و حاکمیت ملی دارد باید در این راستا بکوشد.
امیررضا امیربختیار
جاوید باد ایران
پاریس