بررسی گزارش کمیسیون اصل ۹۰/ بخش چهارم
پدرام قائمی، شهروند خبرنگار
گزارش کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ایران در پرونده «فساد در فوتبال» بیش تر شبیه یک تسویه حساب شخصی میماند. اعضای این کمیسیون ابتدا گروههای سیاسی اصلاحطلب، سپس منتقدان رسانهای و بعد گروه حاکم بر فدراسیون فوتبال را مورد نقد قرار دادهاند. منهای اینکه در بررسی چندباره این گزارش، نشانهای از فساد بهصورت آشکار وجود ندارد و ایرادهایی نوشتاری و ماهوی بسیاری را میتوان در سطور آن پیدا کرد.
فساد چیست؟
شاید برای مجلس ایران و نمایندگانش، فساد مالی آنقدر مقولهای ناشناخته و گنگ بوده که در این گزارش به صورت اساسی ماهیت فساد به شکلی متفاوت ارایه شده است.
اولین و بزرگترین ابهامی که به گزارش فساد در کمیسیون اصل ۹۰ وارد میشود، تعریف فساد است؛ بهعنوان مثال، این که فلان باشگاه مدرک حسابدارش کشاورزی است، شاید تخلف یا اشتباه باشد اما فساد محسوب نمیشود. این را میتوان یک اشتباه مدیریتی دانست نه فساد مالی!
مجلس شورای اسلامی در گزارش خود در مورد چرایی بروز فساد در فوتبال ایران مینویسد: «در پرونده رییس فعلی فدراسیون فوتبال، بههیچعنوان سابقه ورزش فوتبال دیده نمیشود و با توجه به تغییر، تاکنون باقیمانده است و با توجه به ساختار تغییریافته اساس نامه مذکور – که غیرقانونی است – تا هر زمان اراده کند، به شکل ظاهراً دموکراتیک میتواند در این جایگاه باقی بماند.»
مورد نخست، اینکه کمیسیون اصل ۹۰ اساس نامه فدراسیون فوتبال را در حالی غیرقانونی میداند که فوتبال ایران بیش از یک سال برای رسیدن به چنین اساس نامهای که حتی به تایید وزارت کشور هم رسیده، در حالت تعلیق قرارگرفته بود.
مورد دوم، اشاره به سابقه «علی کفاشیان» به عنوان رییس فدراسیون فوتبال است. او از دیدگاه نمایندگان مجلس، سابقه لازم برای ریاست فوتبال ایران را ندارد چون پیش از این «قهرمان دوومیدانی» بوده، نه یک فوتبالیست. همین نشانهای میشود از وجود فساد در فوتبال ایران!
در همین گزارش میخوانیم: «علاوه بر ورود مدیران سیاسی غیر فوتبالی و به دنبال آن، چهرههایی بدون هیچگونه سابقه مدیریتی و فوتبالی، ازآن جاکه اکثر تیمهای حاضر در لیگ برتر از بیتالمال یا شرکتهای وابسته به دولت ارتزاق میکنند، لاجرم اعضای هیات مدیره و مدیران عامل این باشگاهها یا توسط وزارت ورزش و جوانان (در باشگاههای پرسپولیس و استقلال) و یا توسط شرکتها و مؤسسات مرتبط با دولت (تیمهای صنعتی و تیمهای نظامی) انتخاب میشوند.»
خبرگزاری «مهر» به نمایندگان مجلس کنایه زده است: «تا جایی که ما میدانیم، هستند نمایندگانی که با تیمهای ورزشی و فوتبالی به سفرهای مختلف میروند اما در این رابطه نکتهای در گزارش کمیسیون نیست.»
دقیقاً فساد چیست؟
فساد شاید براساس گزارش کمیسیون اصل ۹۰، قاعده دیگری را یادآوری میکند که برای «نمایندگان» خانه ملت نمیجوشد.
پیشازاین، «مجید منصوری»، نماینده مردم لنجان در مجلس شورای اسلامی، در کنار عضویت در هیات مدیره باشگاه «ذوبآهن» اصفهان، نایب رییس مجمع نمایندگان استان اصفهان، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس، دبیر کمیته ورزشهای همگانی فراکسیون ورزش مجلس و عضو هیات رییسه فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی کشور بود.
«عشرت شایق»، نماینده اصول گرا تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس هفتم، در سال ۸۴ عضو هیات مدیره باشگاه استقلال بود. همینطور «امیدوار رضایی»، دیگر نماینده اصول گرای مجلس هم بیش از پنج سال سابقه عضویت در هیات مدیره این باشگاه را دارد.
«محمدحسین نژادفلاح»، نماینده تندرو اصول گرایان در مجلس هفتم و هشتم (از شهرستان ساوجبلاغ و طالقان) نیز پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد بهعنوان رییسجمهور، حضوری دایمی در هیات مدیره باشگاه پرسپولیس داشت. نژادفلاح از بهمنماه سال ۹۳ تا پایان خرداد سال جاری هم قائممقام این باشگاه بود.
بزرگترین نام البته «مقداد نجف نژاد» است که سابقهای طولانی در دو جبهه مجلس و هیات مدیره باشگاه استقلال را در کارنامه خود دارد. او سال گذشته در آستانه انتخاب اعضای هیات مدیره باشگاه استقلال، وزیر ورزش را تهدید کرد که در صورت قرار نگرفتن نامش در میان اعضای هیات مدیره، او را در مجلس استیضاح خواهند کرد.
این سیاهه البته کمی قطورتر از این نامها است اما در گزارش کمیسیون اصل ۹۰ هیچ اشارهای به این چهرهها و مردانی که از مجلس وارد ورزش و به ویژه فوتبال میشوند، نشده است.
اردیبهشتماه سال قبل، «امیررضا واعظ آشتیانی» به «ایسنا» گفته بود: «برخی از نمایندگان مجلس و سیاسیون با حضور دریکی از این باشگاه های استقلال و پرسپولیس، با لابیهای انجامگرفته، به دنبال کسب اعتبار و شهرت از طریق رسیدن به عضویت هیاتمدیره هستند.»
«خبرآنلاین» هم در اردیبهشتماه سال جاری نوشت: «در نشست خبری نمایندگان مجلس شورای اسلامی کرج، اشتهارد و آسارا مطرح شد که پی گیری نمایندگان در خصوص ماندن تیم سایپا در کرج، منجر به حضور یکی از نمایندگان استان البرز در هیات مدیره این تیم خواهد شد.»
حالا دوباره باید به سراغ این سؤال رفت که دقیقاً معنی فساد چیست؟ آن چه کمیسیون اصل ۹۰ میگوید، هر جا نمایندگان این مجموعه در آن حضور نداشته باشند، به مفسده می افتد!
داستان یک تماس
حیرتانگیزترین قسمت گزارشی که مجلس در مورد فساد در فوتبال ایران منتشر کرده است؛ دربند «الف-۸» دیده میشود؛ جایی که «عبدالرحمن شاهحسینی» برای اعضای این کمیسیون نوشته است: «دربند “۱-۱” ماده ۱۶ بر تبعیت کامل اعضا از مفاد اساس نامه اشاره شده و رییس فدراسیون را مجری تصمیمات هیات رییسه دانسته است. اما در موارد متعددی، علیرغم تصویب هیات رییسه، رییس فدراسیون خود را ملزم به انجام آن ندانسته است؛ به عنوان نمونه، میتوان به مخالفت اعضا با مربی گری “افشین قطبی” یا حفظ سرمربی تیم ملی “امید” اشاره کرد.»
افشین قطبی طی سالهای ۸۸ و ۸۹ سرمربی تیم ملی ایران شد. او را «حسین علیآبادی»، رییس وقت سازمان تربیت بدنی، سرمربی تیم ملی کرد، همانطور که خود علیآبادی، «علی دایی» را نصب و بعد عزل کرده بود.
افشین قطبی در حالی سرمربی تیم ملی بود که کم ترین حمایتی را از سوی علی کفاشیان نداشت. او در دیدار با «علی سعیدلو»، پیش از سفر برای شرکت در «جام ملتها» در دوحه قطر، در اتاق رییس فدراسیون فوتبال گریست و از بی پشتوانه بودن خود در فدراسیون گلایه کرد؛ رفتاری که باعث خشم معاون محبوب محمود احمدی نژاد در اتاق علی کفاشیان هم شد.
افشین قطبی چرا سرمربی تیم ملی ایران شد؟ علی دایی چه گونه درحالیکه میان گزینههای سرمربی گری تیم ملی ایران قرار نداشت، با یک مصاحبه در برنامه ۹۰ و این ادعا که هرکس لابی قویتری داشته باشد، سرمربی تیم ملی ایران خواهد شد، در ۱۲ اسفند سال ۱۳۸۶ خورشیدی به عنوان سرمربی تیم ملی معرفی شد؟
چه کسی او را اخراج کرد؟ چه کسی با چه فشارهای سیاسی «محمد مایلی کهن» را جای او نشاند و چه جریانهایی هرلحظه «امیر قلعهنویی» را بهعنوان آلترناتیو مربیان ملی زنده نگه داشتهاند؟
پاسخ تمام این سؤالات به «سیاست» میرسد!
ادامه دارد…