سگ در فرهنگ ایران باستان

یکشنبه, 6ام تیر, 1395
اندازه قلم متن

gorgi

ایرانیان از قدیم ارزش سگ را دریافتند. و سه سگ خانگی، شبانی، و شکاری ستوده شده اند.

ایرانیان از زمان بسیار کهن ارزش سگ را دریافتند و در زندگی یار و انباز خویش ساختند.

آن چنان که در دین آنان به نگاهداری سگ فرمان داده شد و اوستا و دیگر نامه های دینی گواه آن است.

در متن های دینی ایرانی سه سگ خانگی، شبانی، و شکاری ستوده شده است.

اینک چند بند برگزیده از متن های دینی ایران باستان در باره سگ:

۱٫ وندیداد. فرگرد ۱۱: یکی از پنج گناه بزرگ که هیچ تاوان ندارد آن است که کسی به سگ استخوان درشت و سخت دهد

آن چنان که دندان او را بیازارد و در گلویش بماند یا خوراک بسیار گرم دهد آن چنان که پوزه و زبانش را بسوزاند.

و دیگر آن که کسی سگی را بزند که تازه توله ای پس انداخته است.

۲٫ وندیداد. فرگرد ۱۳: اهورامزدا گوید: اگر سگ شبانی یا سگ خانگی نبود در روی این زمین آفریده من، خان و مانی پایدار نماندی.

۳٫ همان جا: از اهورامزدا پرسیده شد در این گیتی کدام سرزمین شادتر؟ اهورامزدا گفت: آن جا که مرد پارسا خانه بر پا کند و

آن خانه از گاو و خورش و سگ و زن و فرزند و آتش برخوردار باشد.

۴٫ همان جا: اگر کسی سگ را بکشد روانش در روز پسین به هراس و بیم افتد و هیچ کس به فریادش نرسد.

۵٫ همان جا: سزای کسی که سگ شبانی را چنان بزند که جان سپارد هشتصد تازیانه است.

سزای کشتن سگ خانگی هفتصد تازیانه و سزای کشتن سگ شکاری ششصد و سزای کشتن توله سگ پانصد تازیانه.

۶٫ همان جا: گناه خوراک ندادن به سگ شکاری با ندادن خوراک به مهمان برابر است.

۷٫ همان جا: کسی که خوراک از توله سگ دریغ کند چنان است که بچه آدمی را از خورش بی بهره بدارد.

۸٫ همان جا: سگ به هشت کس همانند است: از چیز کم خشنود شود و زود رنج است، مانند پیشآهنگ است، برای چهار پایان می جنگد، در پس و پیش خانه می گردد مانند یک رزمی و بیدار و سبک خواب است، خدمتگزار و مانند چاکر است، شبگرد است، بی باک است، شیرین کار است و مانند بچه به این جا و آن جا می دود.

۹٫ نامه پارسی صد در:

سگ نباید آزردن، چه از فروتنان هیچ کس فروتن تر از سگ نیست. به سگ، نان دادن ثوابی است بزرگ.

۱۰: همان جا: اگر سگی را در راهی خفته دیدید آهسته گام بردارید تا بیدارش نسازید.

از این مختصر پیداست که این جانور تا چه اندازه نزد ایرانیان گرامی و ارجمند بوده و از مهر و دل سوزی ایرانیان برخوردار بوده است.
می توان گفت که هیچ یک از اقوام روی زمین به اندازه ایرانیان به این جانور سودمند غمخوار نبوده است. اما امروز ایرانیان بر خلاف آیین هزاران سال پیش این سرزمین رفتار می کنند.

ابراهیم پورداوود. «فرهنگ ایران باستان». دانشگاه تهران. چ سوم. ۱۳۵۶٫ کوتاه شده از برگ های ۲۰۹ تا ۲۱۹٫

سگ در فرهنگ ایران باستان – ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

منبع: احترام آزادی
be kanal site Melliun Iran bepeyvandid


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

۲ نظر

  1. نکاتی در مورد جایگاه محیط زیست و حیوانات و جانوران در میان فارس های قبل از اسلام :
    ۱- تمام حیوانات بجز “سگ” در دین “زرتشت” ، اهریمنی و شیطانی بودند و کشتن آنان نتنها گناهی نداشت ، بلکه بسیار ثواب بود … !!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟
    ۲- در عقاید زرتشتیان قدیم بخشی از پدیده های جهان را از منشأ بد و یک سری را از منشأ خوب می دانستند، برای مثال جاندارانی که از داخل زمین بیرون می آمدند (مانند موش کور، مورچه و حتی برخی جانداران آبی مانند وزغ و….) را پلید خوانده و همگی را از اهریمن می دانستند که باید از بین بروند و نابود شده، کشتنشان واجب بود و حتی کفاره گناهان به شمار می آمد.
    ۳- جشن خرفستران !!! در بین فارس های باستان روز های خاصی بود که به کشتار جمعی حیوانات و جانوران می پرداختند این مراسم تا هشتاد سال پیش در کرمان و یزد و… میان زرتشتیان رواج داشت. (پورداوود، خرده اوستا، ص ۱۹۵)
    ۴- هرودوت مورخ یونانی می نویسد: مغان به جز سگ و آدمی هر جنبنده دیگری را می کشتند!! (تواریخ هردودت،کتاب اول، ۷۶ ـ ۷۷ ترجمه وحید مازندرانی)
    ۵- یکی از وظایف عمده ی موبدان و پیشوایان دینی، کشتن این جانوران و حشرات موذی بوده است. جانورانی چون: مار، مورچه، وزغ، موش، ملخ، مگس، زنبور، عنکبوت، کرم، سوسک، پشه، بید، شپش، گرگ و… . اینان همانگونه که برای کفاره گناه گناهکاران و اجرای حد شرعی، همواره دو نوع شلاق با خود حمل می کردند تا گناهکاران را شلاق بزنند، ابزاری نیز همراه داشتند و بدان مار و جانوران موذی را می کشتند. در وندیداد و به ویژه منابع دینی پهلوی، ملاحظه می کنیم که کفاره ی برخی گناهان، کشتن هزارها مورچه، وزغ،‌ کرم مدفوع، پشه و… است. (ر.ک: وندیداد، ج ۲، ص ۷۶۳ ـ ۷۶۳، شرح)
    ۶- وندیداد (بخشی از اوستا) مجازات و کفاره ی کشتن سگ آبی را اینگونه تعیین کرده است:
    ده هزار ضربه ی محکم با شلاق اسب رانی.
    ده هزار ضربه با شلاق چرمی.
    جمع آوری و بردن ده هزار پشته از هیزم های سخت خشکیده برای آتش اهورامزدا.
    جمع آوری و بردن ده هزار پشته از هیزم های نرم برای آتش اهورامزدا.
    ده هزار از دسته های برسم را ببندد.
    ده هزار پیمانه شربت آمیخته با هوم و شیر برای آبهای نیک.
    کشتن ده هزار مار. کشتن ده هزار مارهای سگ صورت
    کشتن ده هزار لاک پشت. کشتن ده هزار وزغ. کشتن ده هزار مورچه ی دانه کش.
    کشتن ده هزار مورچه ی گزنده ی کوچک زیان رسان.
    کشتن ده هزار جانور سرگین گردان. (جانوری کوچک شبیه کفش دوزک که فضولات انسان را به اندازه ی چندین برابر جثه ی خود روی زمین می غلتاند و به لانه می برد)
    کشتن ده هزار مگس تخریب ده هزار سوراخ حیوانات زمینی و… (وندیداد، ج ۳، ص ۱۴۲۹ ـ ۱۴۳۰ ف ۱۴، ش ۱ ـ ۶)
    ۷- مورخان و نویسندگان باستان نیز در این زمینه مطالبی نوشته اند. هرودوت جایی که از مراسم ویژۀ مغان یاد کرده ، آورده است که :
    ۸- « بنابر رسم و شعار طبقۀ روحانی در مصر (و هند) هیچ حیوانی را مگر به قصد نذر و قربانی نمی کشند، اما مغان غیر از سگ و آدم ، حیوانات دیگر را نه فقط به دست خود می کُشند بلکه در کار کُشتن خزندگان ، مورچه، مار و پرندگان از هر قبیل بدون تفاوت پافشاری دارند و بر یکدیگر سبقت می گیرند و وانمود میکنند که آن رسمی قدیم است» تواریخ هردودت ،کتاب اول۷۶-۷۷ترجمه وحید مازندرانی+ تاریخ مطالعات دین های ایرانی تالیف هاشم رضیص۱۶ .:
    ۹- آگاسیس می گوید یکی از جشن های بزرگ ایرانیان ، جشنی است که در آن روز مردم جانوران موذی و خزندگان زیان آور را می کشند و کشه ها را نزد مغان می آورند . هرکسی که بیشترین از این جانوران را بکشد ، بیشتر ثواب کرده است و نشانۀ تدین او محسوب می شود که بدین کار اهورمزد را تقویت و اهریمن را تضعیف کرده اند.

  2. کبوتر با کبوتر باز با باز! سگ باید با سگان باشد و انسان هم با انسانها.