اردوغان در سخنرانی شنبه ۱۶ جولای خود گفته است:” کودتا هدیه ی الهی بود”. به یاد بیاوریم که خمینی هم در آغاز جنگ ویرانگر و خونین ایران ـ عراق گفت: “جنگ نعمت است!”. این نعمت با میهن ما، جوانان ما، آزادی های نسبی مردمان ما و منابع انسانی و مالی ما چه کرد؟ مردم ما آثار این نعمت فریبکارانه را با گوشت و استخوان خود حس کردند. مادران جوانان نازنین خود را از دست دادند. زیان های مالی فراوان به ملت تهی دست ما تحمیل گردید. تا آنجا که می توانستند به نام جنگ خفقان را برمردمان و آزادیخواهان ما تحمیل کردند.
کودتایی که اردوغان آن را هدیه ی الهی می نامد، با کودتای نوژه همانندی های فراوانی دارد. حکومت نوپای اسلامی که به بهانه ی دفاع از انقلاب، شمار فراوانی از مردمان میهن ما را شکنجه و اعدام کرده بود و هنوز تشنه ی خون بود، به بهانه کودتایی که خود معماری آن را به عهده داشت شمار دیگری از هم میهنان ما را به جرم ضدیت با اسلام و رهبر انقلاب به جوخه های اعدام سپرد. آزادی های مردم روز به روز کمتر شد. شمار کسانی که می توانستند از حقوق مردم و آزادی های اجتماعی دفاع کنند هر روز کمتر می شد. جنگی که خمینی آن را نعمت نامید، در آن سوی مرزهای ایران طراحی و در میهن ما اجرا شد. با کشته شدن بهترین و میهن دوست ترین جوانان ایران، گردانندگان حکومت اسلامی روز به روز با برخورداری از نعمت جنگ، بر مردم ما چیره تر شدند و از قدرت مردم و دموکراسی هیچ چیز باقی نگذاشتند. هر صدای اعتراضی را با الله اکبر خاموش کردند و هنوز هم می کنند.
سرگذشت “ترکیه مدرن” کم و بیش مانند “ایران مدرن” است. با این تفاوت که ایران امپراطوری خود را خیلی پیش از ترکیه از دست داده و کشور ناتوانی شده بود. پس از آن که در جنگ جهانی اول انگلیس ها به کمک متحدان اروپایی خود، سرزمین های امپراطوری عثمانی را در خاورمیانه و شمال افریقا، به تصرف خود درآوردند، مجلس ترکیه هم مانند مجلس ایران، در همان دوران، شاه را از سلطنت خلع و ولیعهد را به جای او گمارد. در ۱۹۲۲ به حکم مجلس مؤسسان به رهبری مصطفی کمال پاشا (آتاتورک) نظام سلطنت عثمانی را برچیدند و برای آن که هنوز از دگرگونی ساختار سنتی ترکیه بیمناک بودند، عبدالمجید دوم را به نام خلیفه ی عثمانی جانشین او کردند. اما در ایران ساختار سنتی و آخوندها اجازه ندادند رضا خان رئیس جمهور شود. در سال ۱۹۲۳ “ترکیه ی مدرن” با نظام جمهوری توسط آتاتورک برپا شد. در سوم مارس ۱۹۲۴ عبدالمجید دوم، آخرین باز مانده ی امپراطوری عثمانی از سمت خود برکنار و به سوئیس تبعید شد. آتاتورک تا پایان زندگی اش یعنی تا سال ۱۹۳۸ رئیس جمهور ترکیه باقی ماند. در سال ۱۹۳۴ میلادی نام خانوادگی آتاتورک (Atatürk) توسط مجلس ترکیه به وی اهدا گردید و از آن پس داشتن این نام خانوادگی برای هر فرد دیگری ممنوع اعلام شد. همانگونه که نام رضا خان سردار سپه، توسط یک مجلس شورای فرمایشی به رضاشاه پهلوی تغییر کرد و به او لقب “رضا شاه کبیر” داده شد.
دوران “ترکیه مدرن” هم مانند دوران “ایران مدرن” سرآمده است و ترکیه با شتاب به سوی اسلامی شدن پبش می رود اما نه با انقلاب اسلامی بلکه با کودتاهای نظامی پی درپی. شگفت آن که ارتش ترکیه نقاب سکولار بر چهره دارد. کمی پس از اسلامی شدن ایران، در سپتامبر ۱۹۸۰ ژنرال کنان اورِن در ترکیه دست به کودتا زد. فعالیت حزب های سیاسی، سندیکاها و به ویژه نیروهای چپ را ممنوع ساخت و خود را رئیس جمهور ترکیه نامید. او سپس ریاست شورای امنیت ملی را به عهده گرفت و زمینه را برای فعالیت های حزبی راستگرا و اسلامی باز کرد. ژنرال نامبرده در حالی که همچنان ریاست شورای امنیت ملی را به عهده داشت درسال ۱۹۸۳ پست ریاست جمهوری را در یک “انتخابات آزاد” به تورگوت اوزال واگذار کرد. اما خود همچنان تا سال ۱۹۸۹ رئیس شورای امنیت ملی بود. اوزال چون با کردهای ترکیه رابطه ی خوبی داشت مسموم و کشته شد. او خود به گونه ای کردزاده به شمار می رفت و به دنبال راه حلی مردمی برای مشکل کردها بود.
از آنجایی که حزب های مردمی و سکولارها روز به روز توانمند تر می شدند در سال ۱۹۹۷ باز ارتشی ها با یک کودتای نظامی راه را بر آزادی های مردم بستند. آن ها با قلع و قم نیروهای چپ و سکولار راه را برای اسلامی ها باز کردند. در سال ۲۰۰۱ عبدالله گول که درس خوانده ی مدرسه ی امامان و واعظان در ترکیه بود و درجه ی دکتری خود را از دانشگاه لندن گرفته بود با کمک رجب طیب اردوغان حزب اسلام گرای عدالت و توسعه را پدید آوردند. این حزب در سال ۲۰۰۲ برنده ی “انتخابات آزاد” در ترکیه شد. اردوغان هم که درس خوانده ی مدرسه ی امامان و واعظان در ترکیه بود با آن که تحصیلات دانشگاهی معتبری نداشت و صلاحیت نمایندگی اش در مجلس هم معتبر نبود، نخست وزیر حزب اسلامگرای عدالت و توسعه شد.
اردوغان که از سال ۲۰۰۲ به حکومت رسیده است، در راه استقرار حاکمیت اسلام در ترکیه با شتاب گام بر می دارد. اوکه اسلامگرای تند روی است با فریب توده های مردم و نشان دادن تمایلات غربگرایانه در بین توده های ناآگاه ترکیه طرفداران بسیاری کسب کرده است. او در ۲۰۱۴ رئیس جمهور برگزیده ی مردم ترکیه شد.اردوغان به برابری حقوق زن و مرد باور ندارد. او به یاری الله اکبر هر کسی که از حقوق مردم دفاع کند، آزادیخواهان، روشنفکران، نویسندگان و روزنامه نگاران را دستگیر و زندانی می کند. او حتا فتح الله گولن، که مسلمانی میانه رو و مورد احترام اسلامگرایان ترکیه است، را بر نمی تابد. گولن به تلویزیون سی اِن اِن گفته است که: “کودتای ترکیه را رجب اردوغان براه انداخته است.”. اردوغان در صدد است تا قانون منع اعدام در ترکیه را با اتکا به زور و دموکراسی دروغین اسلامی از میان بردارد تا فقط به کمک الله بتواند همه ی مخالفان خود را اعدام کند. اردوغان در پی بر پا کردن اردوی خون است. غان به زبان و لهجه های ترکی همان؛ گان یا کان به معنای خون است. او در تدارک هرچه اسلامی تر کردن ترکیه است. اسلامی که در آن جای نفس کشیدن و عرض اندام برای مردمان روشنفکر و سکولار باقی نگذارد.
شبه کودتا یا کودتای نافرجام ۱۶ جولای ۲۰۱۶ نشان داد که رهبران جهان، اروپا، آمریکا، کشورهای مسلمان از اردوغان خشنود هستند و از او پشتیبانی می کنند. اقدامات اختناقی و ضد انسانی اردوغان پس از کودتای نافرجام نشان می دهد که او در پی محدود کردن آزادی های اجتماعی سیاسی و لغو ممنوعیت اعدام در ترکیه است. تا کنون بیش از شش هزار نفر به جرم پشتیبانی از کودتا دستگیر شده اند. هزاران قاضی برکنار شده اند. روزنامه نگاران و روشنفکران بسیاری بازداشت شده اند. اردوغان با کمک این “هدیه ی الهی” می خواهد اسلام خودش را در ترکیه رواج می دهد. اردوغان گویا با این اقدامات در نظر دارد الگوی حکومت اسلامی ایران را در ترکیه عملی سازد.
منوچهر تقوی بیات
استکهلم ـ سی و یکم تیرماه ۱۳۹۵ خورشیدی برابر با بیست و یکم جولای ۲۰۱۶ میلادی