چند کلمه با تجزیه طلبان و رسانه هاى آن ها

دوشنبه, 29ام آذر, 1395
اندازه قلم متن

تجزیه طلب هرگز خود را از اعضاى خانواده ى ایرانى و ساکن ایران نمى دانسته که بخواهد به عنوان یک ایرانى خواستار جدا کردن «سهم الارث» خود شود! او دل به خانواده اى دیگر دارد که مثلا زبان اش با او یکى است و به این خاطر نمى خواهد این بخش از سرزمین ایران، به ایران تعلق داشته باشد بلکه ابتدا آن را به بهانه هاى مختلف از ایران جدا مى کند و بعد آن را به جاى دیگر متصل مى کند؛ اتفاق تلخى که در سال ١٣٢۴ رخ داد و خوشبختانه به نتیجه نرسید…

بحث و گفت و گو با تجزیه طلبان و حامیان رسانه اى آن ها براى من، مانند بحث و گفت و گو با کسى ست که به من مى گوید «آمده ام یک تکه از خانه ى پدرى ات را بگیرم و مالِ خود کنم! حالا بیا بر سر این موضوع با هم گفت و گو کنیم!»

اگر من یا هر کس دیگرى، به اسم دمکرات بودن و حفظ دمکراسى و آزادى بیان وارد چنین گفت و گویى شویم قطعا مشکل روانى داریم! گیرم بر این گونه بحث و گفت و گو، نام دهان پر کن بحث هاى اتنیکى بگذارند و عدم ورود به آن را ناشى محق بودن خود و ضد آزادى بیان بودن طرف مقابل شان بدانند!

اتفاقا به کسانى که دمکراسى را بهانه ى ورود به چنین بحث غیر منطقى و عجیبى مى کنند باید گفت که این شما هستید که دمکراسى را نمى شناسید. این شما هستید که حدود پذیرفته شده ى آزادى بیان را نمى شناسید. البته که هر چیزى را مى توان گفت، اما نباید انتظار داشت که دیگران این گفته ها را بشنوند یا بخواهند در مقابل آن واکنش نشان دهند.

این که کسى از کوچه ى ما عبور کند و بگوید این تکه از خانه ى پدرى ات مالِ من است ابدا ایرادى ندارد، تا زمانى که مزاحمت عملى براى ما ساکنان این خانه به وجود نیاورده و به آن عملا دست درازى نکرده است. اما به محض این که عملا به این خانه دست درازى شود، طبیعتا واکنش نشان خواهیم داد.

ممکن است گفته شود کسى که چنین ادعایى مى کند، خودش ساکن این خانه است و رهگذر ناآشنا نیست. خیر. کسى که ساکن این خانه است، خود را هرگز ساکن کل این خانه ندانسته بلکه خود را ساکن و مالک همان بخشى مى داند که خواهان جدا کردن آن از بقیه ى خانه است. به عبارتى او ایران را خانه ى پدرى خود نمى داند، بلکه جماعت موهومى به نام «ملت فارس» را اشغالگر مکان زندگى خود مى داند. او هرگز خود را ایرانى ندانسته و نمى داند. کسى که خود را ساکن و مالک «ایران» بداند و ایرانى باشد، به طور منطقى با همسایه اش تبانى نمى کند که قسمتى از خانه را جدا کند و آن را به خانه ى او پیوند دهد.

ثانیا تجزیه طلب خود مى گوید که از ما نیست و ایرانى هم نیست و هرگز هم ایرانى نبوده و اصلا چیزى به نام ایران و ایرانى وجود ندارد و او هم ملتى جداست به نام «تورک» و «کورد» و «الاحوازى» و غیره و این تکه از خانه ى بزرگى که ایران نام دارد، باید جدا از این سرزمین مى بوده و اصلا متعلق به این سرزمین نبوده و چون زبان مردم اش دیگر و فرهنگ مردم اش دیگر است، لذا موجوداتى به نام «فارس» حاکمیت خود را به آن ها تحمیل کرده اند.

به بیان رساتر، تجزیه طلب هرگز خود را از اعضاى خانواده ى ایرانى و ساکن ایران نمى دانسته که بخواهد به عنوان یک ایرانى خواستار جدا کردن «سهم الارث» خود شود! او دل به خانواده اى دیگر دارد که مثلا زبان اش با او یکى است و به این خاطر نمى خواهد این بخش از سرزمین ایران، به ایران تعلق داشته باشد بلکه ابتدا آن را به بهانه هاى مختلف از ایران جدا مى کند و بعد آن را به جاى دیگر متصل مى کند؛ اتفاق تلخى که در سال ١٣٢۴ رخ داد و خوشبختانه به نتیجه نرسید.

با چنین کسانى نگارنده ى این سطور وارد بحث و گفت و گو نمى شود چرا که بعد از این هم باید به صورت کاملا دمکراتیک و آزادمنشانه، جواهرات ایران، آثار هنرى و فرهنگى ایران، شعرا و نویسندگان و هنرمندان ایران را تکه تکه تقدیم مدعیان مالکیت آن ها بکنیم.

طى چند روز گذشته، برخى از دوستان رسانه اى، که بخش بزرگى از رسانه شان را در اختیار تجزیه طلبان و ایران و ایرانى ستیزان (به قول خودشان ملت فارس!) گذاشته اند، تلاش کردند به گفت و گویى دامن بزنند که ورود به آن، بحث بر سر حق و حقوق تجزیه طلبان خواهد بود. خواستم روشن بگویم که به اعتقاد من تجزیه طلبان نه حقى از خاک ایران دارند و نه حقوق از دست رفته اى که بخواهم بر سر آن گفت و گو کنم. تجزیه طلبان مى توانند به کسان دیگرى که براى آن ها دل مى سوزانند مراجعه کنند و تا دل شان مى خواهد از حقوق نداشته شان سخن بگویند و شکایت کنند. فقط تلاش عملى در جهت تجزیه ایران است که بى پاسخ نخواهد ماند.

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

۴ نظر

  1. اقای ف.م سخن به نکته جالبی اشاره کرده. بعد از حمله اعراب ، عربهای زیادی به جنوب ایران مهاجرت کردند. و در خاک ایران مسکن گزیدند. ترکها هم تقریبا غالب انها از اسیای میانه به ایران امدند. و سالیان زیاد بر این کشور حکومت راندند. اما ایران ایران بود و سر جای خودش. خوب اینکه زبانها و فرهنگها در ایران متنوع بوده، امری عادی است. اما هیچ مهاجری حق ندارد بگونه ای صاحب خانه شود که کوس جدا سری بزند. می تواند بموطن اصلی خودش برگردد اما حق تعیین تگلیف ندارد. و این جمله سخن درست است:به اعتقاد من تجزیه طلبان نه حقى از خاک ایران دارند و نه حقوق از دست رفته اى که بخواهم بر سر آن گفت و گو کنم… البته دوستان افغانی عزیز ما هستند. اما مثل این می ماند که چند سال دیگر مدعی شوند مشهد مال ماست باید انرا از ایران جدا کنیم! ظاهرا ایران نه امپراطوری بوده. نه کشوری بوده و نه مساحتی داشته!! و لابد به قم و اصفهان محدود می شده .

  2. متن بسیار زیبایی بود

  3. این جملات را باید با طلا نوشت. درود بر شما