مدرسه فمینیستی: ۲۵ نوامبر روز جهانی محو خشونت علیه زنان است. در حالی به استقبال این روز می رویم که هر روز اخبار ناگواری در رابطه با زنان به گوش می رسد. طی دو هفته گذشته، سومین کاروان راهیان نور واژگون شده و عجیب آنکه جملگی مجروحان و کشته شدگان از دختران نوجوان کشورمان هستند. در این میان وجود تبعیض در تخصیص وسیله حمل و نقل، می تواند یکی از علل بروز چنین وقایعی برای اتوبوس های حامل دختران نوجوان کشورمان باشد. هر چند که اساسا اعزام کودکان به منطقه جنگی توجیه انسانی ندارد.
از سوی دیگر لایحه سلب صلاحیت از زنان زیر چهل سال برای اخذ پاسپورت که به تازگی در مجلس مطرح شده نیز نفرت پراکنی و محدودیت علیه زنان را به نمایش می گذارد. این لایحه نشانگر پارادوکسی است که در قوانین موجود در ایران در رابطه با زنان به چشم می خورد. زیرا در حالی که در قوانین، دختران ۱۶ ساله می توانند طبق قانون در انتخابات مشارکت کنند و یا سن مسئولیت کیفری برای زنان، طبق قانون، ۱۳ سال است، اما طبق این لایحه جدید که قرار است تصویب شود، زنان تا ۴۰ سالگی نمی توانند به طور مستقل و بدون وجود «ولی و قیم» تقاضای گذرنامه کنند!
تفکیک جنسیتی و محروم نمودن دختران از تحصل در ۹۱ رشته تحصیلی از خشونت های بارزی است که علیه زنان اعمال می شود. با توجه به اینکه علم جنسیت ندارد و هرگز یافته های علمی تابع جنسیت نیستند، چنین تصمیمی نیز پارادوکسی دیگر را در میان قوانین موجود ما به نمایش می گذارد.
روند خشونت علیه نیمی از جمعیت کشور در هفته جاری با ممنوع الملاقات کردن زنان زندانی سیاسی از دیدار با خانواده و فرزندانشان تداوم یافته است.
از سویی، توهین و تحقیر زنان سرپرست خانوار با توصیه به صیغه شدن برای دانشجویان پسر نیز از مصادیق بارز خشونت علیه زنان است که زن را در حد یک ابزار جنسی تقلیل می دهد.
همچنین اخیرا رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک ایران خبر از آن داده است که در سال گذشته، ۷۵ دختر و پسر با سن کمتر از ۱۰ سال فقط در تهران ازدواج کرده اند. بی شک این خشونت آشکار بر کودکان و دختربچه هایی است که پیش از که بچگی کنند به خانه بخت فرستاده می شوند.
زنان به عنوان رکن اصلی خانواده و پایه تربیت اجتماعی فرزندان یک کشور هستند. از این رو می توان پرسید زنی که خود موضوع خشونت و تبعیض آشکار و بی عدالتی اقتصادی اجتماعی و سیاسی قرار می گیرد چگونه می تواند در جهت تربیت انسانی و عاری از خشونت و تبعیض رفتار کند و فرزندانی شایسته و آزاده تربیت کند؟
اما تاریخ خشونت اقتصادی علیه زنان در میهن رنجدیده ما، تاریخی طولانی دارد. زنان همواره در ازای کار برابر دستمزد کمتر دریافت کرده اند و از سوی دیگر تبعیض در تخصیص مشاغل حتی در شرایط توانمندی بالاتر زنان همواره مشهود بوده و هر یک از ما تجربه تلخ این تبعیض را چشیده ایم.
از طرفی تصویب قوانینی همچون افزایش مرخصی زایمان، دور کاری و تشویق به تعداد فرزندان بیشتر، ترفندهایی است برای به حاشیه راندن زنان. اما از آنجایی که شرایط اقتصادی کشور به گونه ای است که نیاز به کار و درآمد هم زن و هم مرد را الزامی می سازد تا بتوانند حداقل معیشت خانواده را سامان دهند، در چنین وضعیتی که زنان از مشاغل رسمی به حاشیه رانده می شوند، ناچارند به کارهای خانگی روی آورند که در نهایت برای زنان استثمار و بی حقوقی هرچه بیشتر و درآمدی اندک در ازای ساعات کار طولانی و بدون حمایت های قانونی و بیمه را به ارمغان می آورد.
با توجه به مجموعه خشونت های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، شایسته است در روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، یک بار دیگر زنان ایران هر گونه خشونت و تبعیض اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را محکوم نموده و در همبستگی با یکدیگر ریشه های قانونی و سنتی این تبعیض ها را به چالش بکشند. باشد که حداقل در آینده فرزندان مان در شرایطی عادلانه تر و با موقعیت برابر عادلانه ببالند و در نتیجه آبادنی و پیشرفت را در همه عرصه ها برای کشورمان به ارمغان آورند.