صفحه آخر: معرفی ابراهیم رئیسی، کاندیدای ریاست جمهوری ایران

یکشنبه, 17ام اردیبهشت, 1396
اندازه قلم متن

نام ابراهیم رئیسی با قتل عام هزاران زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ در زندان‌های اوین و گوهردشت گره خورده است. وی اکنون کاندیدای ریاست جمهوری شده و از حمایت تلویحی و آشکار رهبر و سران نظام هم برخوردار است. صفحه آخر ۱۵اردیبهشت ۱۳۹۶ خورشیدی و پنجم ماه مه ۲۰۱۷ گوشه‌هایی از سوابق ابراهیم رئیسی را روشن می کند.

ابراهیم رئیسی، ۵۷ ساله، متولد مشهد است. در۱۵ سالگی به حوزه علمیه قم فرستاده شد و هیچ‌وقت دیپلم دبیرستان نگرفت. او در زمان انقلاب ۱۸ سال داشت، و به عنوان دادیار به دادستانی کرج اعزام شد. کارش اساسا بازجویی است. سال ۵۹ رئیسیِ بیست ساله دادستان انقلاب کرج می‌شود و با دختر علم الهدی، که آن موقع رئیس کمیته منطقه یک تهران بود، ازدواج می‌کند. کمیته‌ای که علم الهدی ریاستش را برعهده داشت، به خاطر بگیر و ببند مجاهدین و فدائیان و مبارزان سیاسی در تهران معروف بود.

رئیسی سال ۶۳ به معاونت علی رازینی، دادستان انقلاب مرکز، منصوب شد. و در تمام دهه شصت – از جمله در تابستان ۶۷ – در سِمَتِ “معاون گروهکی دادستان مرکز” به نظام مقدس خدمت کرد؛ یعنی عضو هیأت اصلی اعدام کننده در سال ۶۷ در زندان‌های اوین و گوهردشت بود، و در یکی دو ماه با حکم آیت‌الله خمینی، مرتکب اعدام چند هزار زندانی سیاسی داد که بیش از ۹۰ درصدشان زیر ۲۵ سال داشتند.

باری، سال ۱۳۷۲ که محمد یزدی رئیس قوه قضائیه شد، رئیسی را به ریاست سازمان بازرسی کل کشور منصوب کرد. درسال ۷۸ که شاهرودی رئیس دستگاه قضا شد، رئیسی را به عنوان معاون اولش منصوب کرد که مدتِ ۱۵ سال، معاون اول قوه قضائیه بود؛ و همزمان، از سال ۹۱ تا به حال، به حکم خامنه‌ای دادستان ویژه روحانیت است. زندانی کردنِ آیت الله نکونام و سیدحسین کاظمینی بروجردی، و تلاش ناموفق برای زندانی کردن احمد منتظری، فقط دو سه نمونه از خدمات رئیسی در این سِمَت است. همزمان، یعنی ۹۱ تا ۹۵ رئیس شورای نظارت بر صدا و سیمای رهبربود؛ و باز، همزمان یعنی از شهریور ۹۳ تا اسفند ۹۴ دادستان کل کشور هم بود. اسفند ۹۴ متولی آستان قدس رضوی شد تا همراه با پدرزنش علم الهدی، بر یکی از ثروتمندترین مراکزِ بی حساب کتاب کشور، مسلط بشود.

در این ۱۵ سالی که معاون قوه قضائیه بود، یکی از اتفاقات سال ۸۸ و ۸۹ و ماجرای حبس خانگی کروبی و موسوی و رهنورد بود. مهدی کروبی نامزد معترض به نتایج انتخابات ۸۸،به رئیس قوه قضاییه (لاریجانی) نامه نوشت که “آماده است مستندات آزار جنسی و تجاوز به برخی از بازداشتی‌های وقایع بعد از انتخابات را در اختیار او بگذارد‌. رئیسی، مسئول یک هیأت سه نفره شد که روی مفادِ نامه کروبی تحقیق کند. در نهایت، هیأتِ آقای رئیسی اعلام کرد: “مستندات و مدارکی برای تایید ادعای آزار جنسی وجود نداشته و ادعاهای مطرح شده عاری از حقیقت است”، و با کسانی که “با نشر اکاذیب و ایراد تهمت و افترا” موجب “تشویش اذهان عمومی” و باعث “هتک حیثیت و اعتبار نظام” شده‌اند “برخورد قاطع” صورت می‌گیرد.”

ابراهیم رئیسی همیشه با صراحت از حصر موسوی و کروبی و رهنورد دفاع کرده، و بارها گفته که معترضان به نتایج انتخابات ۸۸ محارب‌اند.

رئیسی نه در اقتصاد هیچ سابقه‌ای دارد، نه سیاست، نه اداره حتی یه دهکوره. یعنی اگر مثلا بشود گفت روحانی در دوران ریاست بر ستاد خاتم الانبیا تجربه اقتصادی کسب کرده، یا قالیباف در اداره شهر ده سال تجربه مدیریت دارد – صرفنظر از نحوه مدیریت هر یک از این افرد – رئیسی هیچ کدام از این تجربه‌ها را هم ندارد؛ تنها تجربه او، اعدام کردن و زندان کردن است. حال، همین شخص در رقابت‌های انتخاباتی داعیه دفاع از حقوق شهروندی را دارد. آقای رئیسی می‌خواهد رئیس جمهوری شود و حقوق شهروندی را اجرا کند. می‌گوید زمان عمل به حقوق شهروندی است!

و مصباح یزدی، معروف به تئوریسین خشونتِ نظام مقدس، که قبلا احمدی نژاد را سفارش شده از طرف امام زمان معرفی کرده بود، این بار، از رئیسی پشتیبانی می‌کند.

یادمان هست خامنه‌ای، که این بار این فردِ “امام رضا پسند” را جلو انداخته، پیشتر چطور از احمدی نژاد حمایت می‌کرد. فاجعه اقتصادی که احمدی نژاد، بر سرِ مملکت آورد، نه یکی دوتاست و نه در سال آخرِ دولتش انجام شد.

ابراهیم رئیسی هم مثل احمدی نژاد اسم خودش را گذاشته “جریان حمایت از محرومان و مستضعفان”، و با پیش کشیدن موضوع پرداخت یارانه به دهک‌های پایین جامعه و ریشه‌کن کردن فقر در کشور، می‌خواهد بین اقشار ضعیف بودجه، برای خود محبوبیت کسب کند.

اما حرف‌هایی که درباره یارانه، می‌زند، اصولا چقدر پایه و اساس دارد؟ رئیسی هم جزو آن دسته از آخوندهای حوزوی است که مثل آیت‌الله خمینی، اقتصاد را “مالِ خر” می‌دانند؛ و چون از علم اقتصاد سررشته‌ای ندارند، وعده‌های توخالی برای بهبود اقتصاد می‌دهند. یک نمونه از مراجع حوزویِ حامی رئیسی:

آیت الله نوری همدانی فرمودند: “فقر و معیشت اقشار کم درآمد با توجه به بیکاری و گرانی، یکی از مهمترین مشکلات مردم است که باید از پیش پای مردم برداشته شود.” … “این که برخی کاندیداها از اقشار پایین دست حمایت می‌کنند و می‌خواهند یارانه فقرا را افزایش دهند، نباید برای آنها سنگ‌اندازی شود.”

یعنی به نظر ایشان، یارانه قضیه مستضعفان و محرومان را حل می‌کند.

میرسلیم (یکی از شش نامزد احراز صلاحیت شده) می‌گوید: “وعده چند برابر کردن یارانه‌ها غیرعلمی است. به جرأت می‌گویم که این تنها یک شعار برای به دست آوردن رای عامه مردم است … برخی برای اینکه رأی عوام را جمع کنند این گونه شعارها را مطرح می‌کنند و کاری هم به تحقق آن هم ندارند.”

با توجه به این که هم رئیسی و هم قالیباف خیلی روی پرداخت یارانه تأکید دارند، در برنامه هفته آینده، به این موضوع دقیق‌تر خواهیم پرداخت. اما در این برنامه به نکته دیگری می‌پردازیم. رئیسی، هرجا از یارانه و کمک به محرومان حرف می‌زند، به عدالت اجتماعی و برنامه‌هایی که “دولت باید داشته باشد” اشاره می‌کند؛ ولی هیچوقت به برنامه مشخصی اشاره نمی‌کند.

در مناظره اول کاندیداها – که بنا به فایل صوتی‌ای که هفته گذشته در صفحه آخر پخش شد، معلوم شد سؤال‌ها از پیش به آنها داده شده – از ابراهیم رئیسی سؤال شد: “چه برنامه و راهکاری برای رشد عدالت اجتماعی و کاهش فاصله طبقاتی در شرایط امروز ایران پیشنهاد می کنید؟”

رئیسی در یک فرصت ۴ دقیقه‌ای، و بار بعد در فرصتی ۵ دقیقه‌ای در پاسخ به این سؤآل حرف زد. بینندگانی که حوصله کردند و به حرف‌های او گوش دادند، می‌دانند که حرف‌های او فقط یک سخنرانی منبری آخوندی کسالت آور بود؛ و هیچ برنامه مشخص و راهکار مشخصی ارائه نکرد.

وقتی هم که در هر مصاحبه و سخنرانی و رو به دوربین و پشت دوربین، یک پیشنهاد مشخص درباره اشتغال را مطرح، و بارها تکرار می‌کند، بیشتر معلوم می‌شود که هیچ از اقتصاد و حتی از آمار نمی‌داند.

آقای رئیسی روی مسکن مهر هم مدام تأکید می‌کند که “مسکن بسازید و به دست مردم بدهید تا خانه‌دار شوند.” اما واقعا رئیسی درباره مسکن مهر چقدر حرف حساب دارد؟!


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.