شیما شهرابی
از «کیهان کلهرِ» آهنگ ساز و نوازنده تا «جانی دپِ» هنرپیشه هالیوود، از «نسرین ستودۀ» وکیل و فعال اجتماعی تا «جرالد لتو» بازیگرِ برنده اسکار و هنرمندان زیادی خواستار آزادی بی قید و شرط «مهدی» و«حسین»، برادران هنرمند «رجبیان» بودهاند که در زندان به سر می بردند. آن ها بارها ویدیو ساختند، کمپین راه انداختند و نامه نوشتند اما نتیجه نگرفتند. برادر رجبیان مهرماه ۹۲ به خاطر فعالیتهای هنری خود بازداشت شدند.
در چهار سال گذشته بیش تر زندگی این دو برادر در زندان و انتظار برای برای برگزاری دادگاه و البته درمان بیماریهایی که به خاطر زندان نصیبشان شده، گذشته است. اما روز گذشته با قید وثیقه به مرخصی آمدهاند و امیدوارند هرگز به زندان «اوین» برنگردند. وکیل آن ها هم امیدوار است با اعمال ماده ۱۳۴ «قانون مجازات اسلامی»،بتوانند به شکل رسمی و بدون نیاز به وثیقه آزاد شوند. این ماده قانونی میگوید هرگاه فردی بیش از یک جرم داشته باشد، فقط بالاترین مجازات قابلیت اجرا دارد.
در حال حاضر پرونده این دو برادر برای بررسی و اعمال ماده ۱۳۴ به شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران فرستاده شده است. بنا به گفته وکیل این پرونده، مهدی و حسین تا زمان تصمیم نهایی این شعبۀ دادگاه انقلاب درباره آن ها، در مرخصی به سر خواهند برد.
مهدی نوازنده است و حسین کارگردان. جرم آن ها انجام کارهای هنری است. مهدی، حسین و دوست مشترکشان «یوسف عمادی» که او هم نوازنده و آهنگ ساز است، در یک دفتر مشترک در ساری با هم کار میکردند. آنها را نیروهای امنیتی سپاه پاسداران مازندران بازداشت میکنند و ابتدا به یک مکان نامعلوم میبرند. بعد از ۲۰ روز هم به انفرادی بند «دو الف» منتقل میشوند.
مهدی و حسین در اردیبهشت ۱۳۹۴ به اتهام «توهین به مقدسات» و «تبلیغ علیه نظام» در دادگاهی با ریاست قاضی «مقیسه» که به صدور احکام طولانی مدت مشهور است، محاکمه و هر یک به شش سال زندان و ۲۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شدند.
به گفته یکی از نزدیکان برادران رجبیان، در زمان دادگاه بدوی، این دو برادر از داشتن وکیل محروم و فرصت دفاع از خود پیدا نکرده بودند.
حسین برادر بزرگ تر است و ۳۳ سال دارد. پیش از زندان، در زمینه کارگردانی فعالیت میکرده است. او فیلمی با عنوان «مثلث واژگون» ساخته است که به حق طلاق زنان ایرانی میپردازد. برای ساخت این فیلم، مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را هم داشته اما پس از بازداشت، فیلم او نیز توسط نیروهای امنیتی توقیف شده است.
مهدی کوچک تر است و الان ۲۸ سال دارد. او نوازنده سه تار است و سایت «برگ موزیک» را در سال۸۷، یعنی در زمانی که تنها ۱۹ سال داشت، راه انداخت. این سایت مهم ترین منبع موسیقی زیرزمینی به شمار میرفت و تا سال ۹۲ صدها آهنگ زیرزمینی از خوانندگان داخل و خارج از کشور به اشتراک گذاشت. فعالیت این سایت اما از روز دستگیری آن ها متوقف شده است.
مهدی پروژه دیگری هم در دست داشت؛ او در حال انجام یک پژوهش تاریخی درباره ایران به روایت سه تار بود که اجرای آن هم متوقف شده است.
در دادگاه تجدیدنظر، نیمی از حکم حبس آن ها به حبس تعلیقی تبدیل شد؛ یعنی تا زمانی که دوباره در دادگاه محکوم نشوند، آن سه سال حبس تعلیقی اجرا نمیشود. اما برای گذراندن سه سال حبسِ دیگر در خرداد ماه ۹۵ راهی زندان اوین شدند.
آنها در دوران بازجویی، دادگاه و زندان با مشکلات زیادی رو به رو شدهاند. به گفته یکی از دوستان این دو برادر، ضرب و شتم با شوکر و تهدید به اعدام در دوران بازجویی، منفیترین تاثیرات را در این دوران روی این دو برادر جوان گذاشته است. مهدی به یک بیماری عصبی دچار شده و مشکل بینایی پیدا کرده و حسین درگیر بیماری کلیوی شده است.
آن ها در دوران گذراندن حبس بارها دست به اعتصاب غذا زده اند. وقتی با مرخصیهای استعلاجی آن ها موافقت نشد واین دو برادر توسط دادیار زندان از هم جدا و به بند هشت که زندانیان مواد مخدر و دزدان دریایی سومالی در آن نگه داری میشوند، منتقل شدند، هر دو دست به اعتصاب غذا زدند. این اعتصاب غذا آسیب جدی به کلیههای هر دو نفر وارد کرد. پزشکان به هر دو برادر گواهی «عدم تحمل کیفر» داده اند اما این گواهی کارساز نبوده است و هربار بعد از رفتن به مرخصی، به زندان فراخوانده شده اند. آخرین بار، فروردین امسال بود که بدون مداوای مشکلات جسمی خود، ناچار شدند دوباره به زندان اوین برگردند. حالا دوباره مهدی و حسین به مرخصی آمدهاند. حسین دنبال دوربین خود میگردد و مهدی دنبال سازش. اما نمیدانند چه طور میتوانند با سایه سنگین سه سال حبس تعلیقی روی زندگی خود کنار بیایند.
این موضوع سازمانهای حقوق بشری را هم برای آینده حرفهای این دو برادر نگران کرده است. یکی از دوستان این آن ها میگوید: «دعا کنید دیگر به زندان برنگردند. زندان آن را را در اوج جوانی پیر کرده است. فروردین ماه هم که مرخصی آمدند، قرار بود بمانند. گواهی عدم تحمل کیفر هم داشتند. اما با اتمام مرخصی، به زندان فرا خوانده شدند. خدا کند این بار برنگردند.»
از: ایران وایر