نعمت احمدی
دو هفته قبل، شورای وفاداری عربستان که دارای ۳۴ عضو است با ۳۳ رأی، حکم به برکناری محمد بن نایف از مقام ولیعهدی داد و محمد بن سلمان را که هماکنون چندین پست حساس و سیاسی برعهده دارد که یکی از آنها نایب ولیعهد بود، به ولیعهدی انتخاب کرد. تحلیلگران سیاسی منتظر این تغییر بودند. محمد بن سلمان تحصیلات خود را در رشته حقوق دانشگاه ملک سعود ریاض به پایان برده است. علاوه بر پستهای سیاسی خصوصا وزارت دفاع که در این پست جنگ یمن را به راه انداخت و عنوان این جنگ را- توفان واقعیت- نام نهاد، سررشته امور تجاری هم به دست اوست. پادشاهی سعودی در گذر تاریخ قصه پردامنهای در تاریخ عربستان است. نخستین فرد قدرتمندی که بر بخشی از عربستان از این خاندان حکومت راند، سعود بن محمد بن مقرن است که نام وی برای اولین بار به سال ۱۷۳۵ بهعنوان حاکم بخشی از شبهجزیره عربستان وارد تاریخ شده است. از این تاریخ به مدت دو قرن چندین نفر از فرزندان و نوادگان سعود بن محمد بن مقرن بر بخشهایی از عربستان حاکم شدند تا اینکه در سال ۱۹۳۲ عبدالعزیز بن عبدالرحمن بن فیصل، بر ریاض مستولی شد و به احترام جد خود عربستان را به عربستان سعودی تغییر نام داد و تا سال ۱۹۵۳ با اقتدار حکومت کرد. کشف نفت در سال ۱۹۳۷ در عربستان عصر جدیدی را در این کشور رقم زد. عبدالعزیز تحت حمایت آمریکا که بعد از جنگ دوم بهعنوان قدرت برتر در منطقه حضور پیدا کرد، شرکت نفتی آرامکو را تأسیس و با قرارداد تنصیف یعنی ۵۰-۵۰ سرمایهگذاریهای عظیمی را در صنعت نفت به سوی عربستان جلب و چهره یک کشور سنتی عقبمانده را دگرگون کرد. عبدالعزیز فرزندان متعددی از زنان قبایل مختلف عربستان داشت؛ اما یکی از همسرانش که از طایفه سدیری بود، نفوذ زیادی بر عبدالعزیز داشت. وی وصیتنامهای برای جانشینی از خود باقی گذاشت که برابر آن ولیعهدی به پسر بزرگتر در قید حیات میرسد؛ مگر آنکه فرزند بزرگتر از قبول ولیعهدی امتناع کند که به پسر بزرگتر بعد از او میرسد. طبق این وصیت تاکنون این افراد به سلطنت رسیدند، سعود بن عبدالعزیز، فیصل بن عبدالعزیز، خالد بن عبدالعزیز، فهد بن عبدالعزیز و عبدالهبن عبدالعزیز تا سلطنت به سلمان بن عبدالعزیز رسید. بحران ولیعهدی از زمانه ملک عبداله شروع شد؛ زیرا پسران بزرگتر عبدالعزیز که عنوان ولیعهدی پیدا میکردند، یکی بعد از دیگری قبل از رسیدن به سلطنت میمردند؛ سلطان، عبدالرحمن و طلال. با مرگ اینان ولیعهدی به نایف بن عبدالعزیز رسید؛ فردی قدرتمند و بانفوذ؛ اما مرگ او هم قبل از فوت ملک عبداله دررسید و ولیعهدی به سلمان بن عبدالعزیز رسید که هماکنون پادشاه عربستان است. ظاهرا ملک سلمان از چنان نفوذی در خاندان سعودی و شورای وفاداری -یا هیئت بیعت- برخوردار است که تاکنون توانسته همه موانع را برای پادشاهی پسرش محمد برطرف کند. وقتی ملک سلمان به پادشاهی رسید، ولیعهد وی یکی از فرزندان عبدالعزیز به نام مقرن بود که ملک سلمان او را برکنار کرد و چون نایف بن عبدالعزیز که فردی قدرتمند بود و از حمایت اکثر افراد خاندان آل سعود برخوردار بود، به علت سرطان درگذشت، ملک سلمان پسر او- محمد بن نایف- را به ولیعهدی انتخاب کرد. این اولین جانشین از نوادگان عبدالعزیز بود. ملک سلمان با حمایت خانواده و طرفداران برادرش نایف، توانسته بود دیگر برادرش یعنی مقرن را برکنار کند و در کنار ولیعهدی فرزند نایف به جای مقرن، پسر جوان خود محمد بن سلمان را نایب ولیعهد قرار دهد. سلمان از سال ۲۰۱۵ که ملک عبداله درگذشت تا چهارشنبه ۲۱ ژوئن، پازل جانشینی را کامل و عملا همه مدعیان را ساکت کرد. در عربستان رسم است که سران طوایف و بزرگان کشور باید با ولیعهد یا پادشاه جدید بیعت کنند و این بیعت در شهر مکه برگزار میشود؛ اما ملک سلمان در دستوری فوقالعاده از بزرگان و شاهزادگان خواسته است در ایام ماه مبارک رمضان رنج سفر به مکه را بر خود هموار نکنند و به فرمانداریهای محلی مراجعه و فرماندار هر محل از جانب ولیعهد بیعت آنان را اخذ کند. اولین فردی که بعد از صدور فرمان بیعت با ولیعهد جدید محمد بن سلمان بیعت کرد، محمد بن نایف، ولیعهد معزول، بود که در مکه با ولیعهد جدید بیعت کرد. سرعت درخواست بیعت و نوع آن را که میتوان در هر فرمانداری مراسم بیعت انجام داد، ناشی از نگرانی از وضع جسمی ملک سلمان تحلیل کردهاند. هیچیک از مقامات عربستانی از ابتدا تا اکنون بهصراحت محمد بن سلمان علیه ایران و مذهب شیعه موضع نگرفتهاند. ضدیت او با ایران مثالزدنی است. دشمنی او با شیعیان علت اصلی حمله به یمن است و بیپروا میگوید استان حضرموت یمن متعلق به عربستان است. جمله معروف او «با ایرانی که برای ظهور مهدی (عج) آماده میشود، مذاکره نخواهیم کرد» بهشدت تحت تأثیر نگرش دونالد ترامپ است. او جزء نخستین سران حکومتی بود که بعد از پیروزی ترامپ به واشنگتن رفت. وقتی که دونالد ترامپ هم به عربستان رفت، در واقع میزبان اصلی او بود. محمد، رفتاری نامتعادل و برنامههایی غیرقابلاجرا دارد. مدتی قبل مدعی شد که عربستان تا سال ۲۰۲۰ کمترین وابستگی به نفت را خواهد داشت و چند سال بعد اصولا نفت از کالایی درآمدی به کالایی سرمایهای تبدیل و بودجه کشور با مالیات و دیگر درآمدها بسته خواهد شد. سفر وی به آمریکا بعد از پیروزی ترامپ برنامه خرید تسلیحات جنگی را سرعت بخشید، قرارداد نقدی ۱۱۰ میلیارددلاری در کنار قرارداد ۳۳۰ میلیارددلاری با آمریکا باجی بود که محمد بن سلمان برای کسب حمایت آمریکا پرداخت کرد. پسلرزههای زلزله سیاسی عربستان تا کجا ادامه خواهد داشت؟ زمان مرگ ملک سلمان مهم است. اگر چند ماهی دوام بیاورد و در این مدت محمد بن سلمان بتواند پایههای قدرت خود را تثبیت کند و لرزهای از این نظر در موزاییک سیاسی و خانوادگی آلسعود به وجود نیاید، او خواهد توانست از نظر داخلی جایگاه خود را تثبیت کند؛ میماند اوضاع منطقه، هماکنون عربستان در سه جبهه خود را رودرروی دیگران قرار داده است.
… جنگ یمن که آتشافروز آن محمدبن سلمان بود و پایان آن با هر سناریویی به حمایت سیاسی و لرزه یا استحکام پایههای سلطنت او بستگی دارد. مسئله قطر هم هنوز سمت و سوی صحیحی پیدا نکرده است. قطر از نظر عربستان فرزند ناخلفی است که اتفاقا رودرروی عربستان ایستادگی میکند. تحریم قطر، شکستگی در اتحاد عربی کشورهای خلیج فارس انداخت و باعث شد که جبهه عمان و کویت و قطر تقویت شود و جبهه قطر و ترکیه و ایران شکل تازهای پیدا کند.مقاومت قطر در پذیرش پیشنهادات ۱۳گانه عربستان هم به اقتدار قطر کمک کرده است. اگر ملک سلمان بهزودی فوت کند که هنوز رابطه با قطر قطع است، وصل این رابطه در زمانه سلطنت محمدبن سلمان که آن روز به ملک محمد بن سلمان معروف است، کاری است مشکل. درست مانند کلاف سردرگم جنگ محمد سلمان با یمن. میماند رابطه با ایران. آنسوتر ترامپ تاجر هم به شیر گاو پروار منطقه نظر دارد. ترامپ توانسته بیش از ۴۳۰ میلیارد دلار از عربستان به صورت نقد و قرارداد و تعهد با خود به آمریکا ببرد و در جواب رسانهها بگوید این هم شغل، شغل، شغل. او توانسته به قطر ۱۵ میلیارد دلار هواپیمای جنگی بفروشد. او توانسته ۵/۳۱ میلیارد دلار اوراق قرضه آمریکایی را به دولت کویت بفروشد، با یک رقص شمشیر و میهمانی خانوادگی که میلیونها دلار هدیه شخصی دریافت کرد، نزدیک به ۵۰۰ میلیارد دلار از گاو پرشیر منطقه را به آمریکا برد. آیا محمد سلمان جوان که عدم تعادل او در رفتار و گفتار بر همگان روشن است، همان گاوداری نخواهد بود که نئوکانهای آمریکایی گاوچران به دوشیدن شیر منطقه خاورمیانه رغبت بیشتری پیدا خواهند کرد؟ منطقه خاورمیانه با حضور محمد بن سلمان آبستن حوادثی است که باید دولتمردان ما با درایت به آن نگاه کنند.
از: شرق