سلام علیکم حاج آقا، رسیدن بخیر، چه خبر از مروه و مدینه!؟
راستی شما در سفر بودید همسایه مان برای اجاره عقب افتاده اش مجبور شد کلیه اش را بفروشد!
علی آقا کارخانه اش تعطیل شده و برای تامین خرج و مخارج زن و بچه اش مجبور شده به کارهای خلاف روی بیاورد.
حسین آقا در پیِ جور کردن جهیزیه دخترش چندین بار تقاضای وام کرده است ولی به در بسته خورده است.
در کوچه بالایی ما خانم ایمانی همسرش تصادف کرد و فوت شد و اکنون با سه بچه نمی داند چگونه شکم خود و فرزندانش را سیر کند. می گویند عصرها به خودش می رسد (بزک، دوزک ) می کند و به بیرون می رود و آخر شب به منزل برمی گردد. خانم نجیب و با کمالاتی بود اما اکنون خیلی مشکوک شده است. استغفرالله ! خداوند به راه راست هدایتشان بفرماید.
مستاجر خودتان هم که پسرش پنج سالی ست نامزد داشته به دلیل نداشتن خرج و مخارج عروسی و نداشتن پول رهن خانه، نامزدی اشان بهم خورد! برادرش هم به دلیل عدم پرداخت مهریه اکنون در زندان است. پسر هشت ساله اش شبها در پشت چراغ قرمز شیشه های ماشین پاک می کند تا بتواند هزینه تحصیلش را دربیاورد.
اما مهم نیست حاجی، همین که شما توانستید طوافی در میان سنگ پاره های مکه داشته باشید کلی ارزش معنوی دارد. کاش سنگ ها را محکمتر به شیطان می زدید تا حداقل دل این مردم کمی آرام می گرفت. لعنت بر شیطان!
دراین مدت که شما به حج مشرف شده بودید اتفاقات زیادی در محله و شهرمان رخ داد. شما تازه از مکه آمدید و دستتان خورده به آنجای ضریحِ منوره، برای این مردم دعا کنید حاجی.
خداوند قسمت کند یکروزی باهم برویم، اما به عربستان نه!
برویم به یتیم خانه های شهرمان، برویم به منزلِ کارگرانی که از کار بیکار شده اند، برویم به یاری افرادی که صرفا به خاطر عقیده شان و یا بدهی های کوچک در زندان ها هستند، حاجی بیا یک َسری هم به حاشیه نشین ها بزنیم، به کارتن خوابها و یا بیمارانی که توانایی خرید داروهای خود را ندارند. اصلا چطور است که کمی ایرانگردی کنیم !؟
اول به سیستان برویم تا مدرسه هایی را که در خاک و خول هستند را کمی تماشا کنیم. سپس به کردستان برویم تا مرگ کولبرانی را که برای نان جان می دهند را نظاره کنیم. در راه بازگشت هم می رویم به تجمعات کارگران و مال باختگان موسسات اعتباری تا شما آب زمزم هایی که به عنوان سوغاتی باخود آورده اید را تقدیمشان کنید تا شاید معجزه و فرجی شود تا گره این مشکلاتِ لاینحل باز شود!
راستی حاج آقا در عربستان و در این گشت و گذار چه دیدی!؟ به چی رسیدی!؟ آیا باز هم تمایل داری که سال دیگر هم خدا قبول کند و بار دیگر همراه دیگر دوستان به سفر حج مشرف شوی!؟
شگفتا که هرساله ملیون ها مسلمان یکجا جمع شده و با لباس یک دست سفید بع بع کنان دورِ یک خانه می چرخند و می چرخند و می چرخند… اما با پایان این مراسم مضحک لباسهای سفید خود را درمی آورند و در نام های گوناگون در قالبِ گروهکهای تروریستی اسلحه به دست، به جان یکدیگر می افتند و به زن، کودک، پیر و جوان رحم نمی کنند!!. نیم نگاهی به کشورهای مسلمان داشته باش حاج آقا.
از عراق و سوری بگیر تا افغانستان و یمن و کشورهای آفریقایی
بنابراین خوب گوشهایت را باز کن حاجی : وقتی به حج رفتی تا در محله و شهرت قمپز در کنی تا حاجی خانوم وحاج آقا صدایت کنند و ازاین طریق اعتبار بدست آوری به این نکات هم توجه داشته باش. اگر در فرودگاه جده به فرزندت تجاوز شد ویا به عنوان یک شهروند ایرانی تحقیرت کردند ناراحت نشو. اگر ناگهان در منا به شما آسیبِ نرمی وارد شد و شما را قتل و عام کردند خشمگین نشو. اگر بابت همان حادثه مقامات سعودی نه عذر خواهی کردند و نه غرامت دادند، به سفارتشان حمله نکن.
مهم این است که فرایض دینی شما حتما انجام شود. فرایضی که شما را مجاب می کند مانند گله ای دورِ یک مکعب سنگی بچرخید، سنگی که همانند مغزهای شما امیدی به آن نیست. پولهایتان را به جیب آل سعود بریزید تا پس از برگشت به ایران در خبرها بشنوید که مقامات عربستان می گویند ما (توسط همان ارزها )جنگ را به خاک ایران خواهیم کشاند. شما بروید اما خیانت شما به “ایران” ومردم کشورت در یاد و خاطره ها باقی خواهد ماند.
به خودآ حاجی…