فرزانه طهرانی-دبیر گروه اقتصاد
مباهات میکنیم به اینکه توانستهایم تسهیلات پرداختی شبکه بانکی را در سال ١٣٩۵ بیش از٣١ درصد افزایش دهیم. افتخارمان این است که هر سال بر توان پرداختی خود به بخشهای اقتصادی افزودهایم. سال قبلتر از قبل هم توانستیم ٢٠ درصد بر وامهای اعطاشده بیفزاییم. این را آمارها برایمان ثابت میکند. بانکها سال گذشته ۵۴٨ هزار میلیارد تومان وام پرداخت کردهاند و این رشد عملکرد ما را چشمانتظار رونق نگاه میدارد. آمارها دروغ نمیگویند؛ تسهیلاتی پرداخت و دریافت شده است و در حساب بانکها میتوان آنها را مشاهده کرد؛ اما از نظر دور ندارید که آمارها پشتپرده دارد. «استمهال» همان پشتپردهای است که چهره آمارها را دگرگون میکند؛ آنقدر که دیگر رشد آمارها، رونق را نتیجه نمیدهد و برعکس در رکود عمیقتر غوطه بیشتری میخوریم؛ چراکه با روش استمهال، جریمه بدهکاران بانکی را میبخشیم و تسهیلاتی را که در گذشته به آنها پرداخت کردهایم، از نو در حسابها گزارش میکنیم. پس بدون اعطای تسهیلاتی نو، آمارهای تسهیلات را مثبت جلوه میدهیم. بانکها منابع نقدنشونده و به تعبیر مسئولان پولی، قفلشده زیادی دارند. مدتی پیش رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرد
۶٠ درصد از منابع بانکها قفل شده است. از این رو، نیک میدانیم که محدودیت منابع بانکها درخور تأمل است و از این شرایط، اعطای دستودلبازانه تسهیلات برنمیآید. از طرفی لازم است حسابها مثبت باشد و عملکرد استخراجشده، شیب منفی را در کارنامه ثبت نکند. در نتیجه روشی که بانکها برگزیدند، بازی با آمار است.بدهکار صدا زده میشود و به او معادل بدهیاش تسهیلات جدید داده میشود
و درجا این تسهیلات به عنوان مطالبات بانک پسگرفته میشود؛ پس از یک سو، بخشی از مطالبات معوق بانکها از فهرست معوقات خارج شده و بار سنگین معوقات سبکتر میشود و از سوی دیگر عملکرد پرداخت تسهیلات صعودی عجیب پیدا میکند، غافل از آنکه همه این عملیات کاغذی است و نه پولی داده شده و نه پولی ستانده شده است.آمار استمهال بدهی بانکها در ردیف آمارهای محرمانه جای میگیرد. گاه حتی بهمزاح مسئولان عنوان میکنند آمار استمهال به رئیس کل بانک مرکزی هم داده نمیشود. محاسبات و گفتههای تحلیلگران حوزه بانکی اما ارقامی نزدیک به ۶٠ تا ٧٠ درصد تسهیلات اعطایی بانکها را به عنوان استمهال برآورد میکند. بنابراین عجیب نیست که رشد تسهیلات بانکی اعلامی را در اقتصاد بیاثر میبینیم و نمودی ظاهری برای تزریق اینچنینی منابع نمیتوانیم تصور کنیم. ما آمارها را شکنجه میکنیم. آمارهایی که باید در خدمت برنامهریزان و توسعهنویسان باشد، علامتهای غلط میدهند؛ بنابراین سیاستگذاران هم به آمارها بیاعتماد شدهاند.
این یک برش است از آنچه در استخراج دادههای بانکی روی میدهد. تعمیمدادن این اتفاق به تمام آمارها صحیح نیست و ما نیز چنین قصدی نداریم؛ بااینحال، برخی از آمارها را باید با پسوپیشزمینه آنها در نظر گرفت و شرایط رسیدن به آنها زمینه را تحلیل کرد؛ اما اگر تنها و تنها در همین یک قلم هم شکنجه آمارها اتفاق بیفتد، با توجه به اینکه این بخش به خودی خود زمینهساز تدوین سیاستهای بسیار کلیدی و بزرگ در اقتصاد کشور است، بهجرئت میتوان گفت قسمت بزرگی از اقتصاد با کُدهای اشتباه این بخش به بیراهه رفته میرود.
از: شرق