سال جدید پیامآور هیچ خبر خوشی برای نظام حاکم در ایران نیست. در اولین روزهای سال، هموطنان عرب استان خوزستان به خیابان آمدند تا اعتراض خود به سیاستهای فرهنگی نفاقافکن جمهوری اسلامی را در خیابانهای اهواز و دیگر شهرهای استان با صدای بلند، به فارسی و عربی فریاد بزنند و بگویند که تا «سقوط این نظام» مبارزه را ادامه خواهند داد. در شهرهای مختلف، گروهی از زنان در خیابان بدون حجاب ظاهر شدند تا حرکت مدنیای را که در خیابان انقلاب تهران آغاز شده بود ادامه دهند.
اعتراض کارگران نیشکر هفتتپه و کشاورزان استان اصفهان در آغاز سال، چون در هفتههای پایانی سال قبل، ادامه یافت و از چهار سوی کشور خبرهای دیگری از تجمعات کارگری و کشاورزی بع گوش میرسد. ریال هم که با شتاب هرچه بیشتر ارزش خود را در مقابل دلار و دیگر ارزهای معتبر از دست میدهد و در سراشیبی بیسابقهای قرار گرفته است که مشخص نیست تا کی ادامه پیدا خواهد کرد.
در صحنه بینالمللی هم وضعیت نظام بهتر نیست. دور جدید فشارها بر جمهوری اسلامی ایران به خاطر کمکهای تسلیحاتی به حوثیها در یمن آغاز شده است. چندین کشور غربی، از آمریکا تا بریتانیا، از فرانسه تا آلمان حمایت تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران از شورشیان حوثی در یمن را به شدت محکوم کردند.
تحریمهای جدید در راهند
تصویب تحریمهای جدیدی علیه ایران در دستور کار اتحادیه اروپا نیز قرار دارد. اگرچه در آخرین نشست وزرای خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا، بسته تحریمهای پیشنهادی فرانسه، آلمان و بریتانیا با مخالفت ایتالیا، اسپانیا و اتریش مواجه شد، ولی از دستور کار خارج نشده است. تصمیمگیری در مورد این تحریمهای جدید به نشست بعدی وزاری خارجه اروپا در۱۶ آوریل موکول شده است.
بسته پیشنهادی بریتانیا، فرانسه و آلمان ربطی به پرونده هستهای ندارد. این سه کشور اروپایی ممنوعیت سفر و مسدود کردن داراییهای ۱۵ شخصیت حقیقی و حقوقی را که با برنامههای موشکی جمهوری اسلامی و جنگ در سوریه در ارتباط هستند را پیشنهاد کردهاند که اعضای ارشد سپاه پاسداران و حزبالله لبنان را در بر خواهد گرفت.
در واشنگتن، در اقدام غیرمنتظرهای، مقامات امنیتی پادشاهی سعودی، امارات متحده عربی و افغانستان، در جلسه مشترکی با همتایان آمریکایی خود حضور پیدا کردند. همکاری و تلاش مشترک برای مقابله با نفوذ و فعالیتهای مخرب جمهوری اسلامی ایران در منطقه، هدف این نشست چهارجانبه بود. عراق هم که قرار بود در این نشست حضور داشته باشد، عدم حضورش را با نزدیک بودن انتخابات پارلمانی در این کشور، که قرار است در ماه مه برگزار شود، توجیه کرد. حیدر العبادی، نخست وزیر عراق البته با توجه به حضور گسترده و پررنگ نیروهای قدس در کشورش، اعلام کرد «ما در مناقشه بین ایران و آمریکا، بیطرف خواهیم ماند».
شبح جنگ
تغییرات در دولت آمریکا نیز خبر خوشی برای جمهوری اسلامی ایران نبود. جابجایی مایک پمپئو از مدیریت سازمان سیا به وزارت خارجه و انتخاب جان بولتون به عنوان مشاور جدید امنیت ملی، به جای هربرت مکماستر، پیامی جدید برای جمهوری اسلامی ایران دارد.
نشستن کیم جونگ اون، رهبر کشوری با بمب اتمی، بر سر میز مذاکره با آمریکا نیز هشداری است که علی خامنهای نمیتواند نادیده بگیرد. اگر با وجود تسلیحات هستهای، کره شمالی مجبور به عقبنشینی از مواضع خصومتآمیز خود شد، چگونه جمهوری اسلامی ایران که هنوز این چنین زرادخانهای را در اختیار ندارد میتواند مقاومت کند؟
شبح جنگ نیز بر کشور سایه انداخته است. بسیاری از کارشناسان سیاسی و نظامی، درگیری مستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل در خاک سوریه را منتفی نمیدانند. سپاه پاسداران و حزبالله لبنان، منابع نظامی قابل ملاحظهای را در شرق بلندیهای جولان، در نزدیکی مرز سوریه با اسرائیل، مستقر کردهاند. این کارشناسان معتقدند که حضور ایران و متحد لبنانیاش در این بخش از خاک سوریه هیچ هدفی غیر از تهدید اسرائیل نمیتواند داشته باشد.
اگر خبری که روزنامه کویتی «الجریده» مبنی بر وروو دو جنگنده اسرائیلی اف ۳۵ به حریم هوایی ایران بدون اینکه رادارهای ارتش و سپاه توانسته باشند آن را ردیابی کنند و یا هدف قرار دهند، تائید شود، از هماکنون میتوان نتیجه درگیری نظامی مستقیم بین ایران و اسرائیل را تصور کرد. این دو جنگنده هوایی، بنا بر گزارش روزنامه کویتی، تنها وارد حریم هوایی ایران نشدند، بلکه بر فراز شهرهای اصفهان، شیراز و بندرعباس پرواز هم کردند.
روسیه متحد غیرقابل اطمینان
البته در اینجا پرسش مهمی مطرح است: چرا رادارهای روسی پرواز این دو اف ۳۵ اسرائیلی را رصد نکردند و اگر شناسایی کرده بودند چرا جمهوری اسلامی ایران، متحد مسکو در جنگ سوریه، را در جریان قرار ندادند؟ روسیه بارها در ماههای گذشته به مقامات اسرائیلی اطمینان داده بود که هیچگونه اقدام نظامی جمهوری اسلامی ایران علیه این کشور را نخواهد پذیرفت. سرگئی لاوروف هم در مسکو، درحضور محمدجواد ظریف، به شدت اظهارات برخی از مقامات نظامی و کشوری جمهوری اسلامی ایران مبنی بر نابودی اسرائیل را محکوم کرده بود. احتمال اینکه جنگندههای اسرائیلی با اطلاع روسیه وارد حریم فضایی ایران شده باشند، در صورت تائید این خبر، منتفی نیست.
نظام جمهوری اسلامی ایران قدم به مرحلهای گذاشته است که بسیاری آن را با نقل قول از وینستون چرچیل، نخست وزیر بریتانیا در جریان سالهای بحرانی جنگ دوم جهانی، «آغازی برای پایان» میخوانند. شرایط داخلی و بینالمللی، جمهوری اسلامی ایران را در کنج قرار داده است. روند فروپاشی از درون نیز آغاز شده است. روزی نیست که یکی از مقامات بالای نظام در مورد تشدید بحران و خطر فروپاشی هشدار ندهد و تلاش نکند حساب خود را به نوعی از نظام جدا نسازد.
اروپا، رفیق نیمه راه جمهوری اسلامی
علی بیگدلی، استاد دانشگاه و کارشناس اروپا، اخیرا در گفتگویی با «دیپلماسی ایرانی» سال ۱۳۹۷ را «سال اتحاد مربع آمریکا، پادشاهی سعودی، اسرائیل و اتحادیه اروپا» علیه جمهوری اسلامی ایران میخواند. این کارشناس مسائل اروپا در ادامه به مقامات جمهوری اسلامی یادآوری میکند که اروپا «هرگز مبادلات تجاری یک هزار میلیارد دلاری خود با آمریکا را فدای حمایت از جمهوری اسلامی ایران نخواهد کرد.»
اگر برخی از وابستگان به نظام، زبانی انتقادی انتخاب کردهاند، برخی دیگر از هماکنون به فکر آینده خود هستند. اظهارات محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی که صحبت از خروج بیش از ۳۰ میلیارد دلار ارز از کشور در ماههای پایانی ۱۳۹۶ میکند را باید بسیار جدی گرفت. رئیس کمیسون اقتصادی صحبت از ۲۰ میلیارد دلار دیگر خارج از شبکه بانکی نیز میکند. این دلارها، ارزی نیستند که مسافران نوروزی با خود به خارج بردهاند. کل ارزی که مسافران سفرهای کاری و تفریحی در سال از کشور خارج میکنند، به گفته محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه، به ۹ میلیارد دلار هم نمیرسد.
کشتی سوراخ نظام
این دلارها پولهای کسانی است که در این نظام با رانتخواری به ثروتی دست یافتهاند؛ نوکیسگانی که متوجه «آغاز برای پایان» شدهاند و و تلاش دارند تا دیر نشده آیندهای برای خود، با پولهای چپاول شده، در خارج از مرزهای کشور بسازند. اروپاییها ضربالمثلی دارند که میگوید «وقتی یک کشتی در حال غرق شدن است، موشها اولین موجوداتی هستند که فرار میکنند.» «موشهای» کشتی سوراخ نظام نیز از هماکنون با شنیدن نخستین صداهای لرزش، در حال تهیه مقدمات فرار خود هستند.
در چنین شرایط حساسی برای کشور، با تداوم خیزشهای مردمی و مبارزات مدنی به اشکال مختلف، با تغییراتی که در سیاستهای آمریکا و برخی کشورهای اروپایی دیده میشود، و البته با در نظر گرفتن شرایط منطقه، نیروهایی که اعتقاد راسخ به لزوم تغییرات اساسی، و نه بزک ظاهری نظام کنونی، دارند باید سیاستها و روشهای چهار دهه گذشته را کنار گذاشته و مسیر دیگری به سوی آینده در پیش بگیرند.
ملت و مملکت نیز جدا از نظام حاکم، سوار بر یک کشتی مشترک هستند که در میان امواج پرتلاطم گرفتار آمده است. تنها راه پشت سر نهاندن این امواج و رساندن کشتی ایران به ساحل امن، توافق همگانی در مورد اصولی است که میتوان از آنها به عنوان «منافع جمعی» نام برد.
توافق اصولی بر روی چنین منافعی، به هیچ عنوان کنار گذاشتن اختلافات یا منافع قومی وقشری یا مذهبی و جنسیتی نیست. گفتگو در مورد این منافع دیریست که میبایست در همکاریهای متقابل میان جریانات مختلف سیاسی آغاز میشد. نمیتوان انتظار داشت که کشتی سوراخ نظام به گل بنشیند و همزمان کشتی بحرانزدهی ایران بدون نقشه راه و بدون ناخدایان مدبر و دلسوز به ساحل امن برسد. برای سپردن سکان به این ناخدایان باید تنگنظریهای فردی و گروهی را کنار گذاشت و مسئولیت ملی، تاریخی و انسانی خود را در برابر واقعیات و آیندهی ایران مورد توجه قرار داد.
احمد رأفت