رتکلیف: نازنین زاغری، وسیله چانه‌زنی در زمینه بدهی بریتانیا به ایران شده است

چهارشنبه, 15ام فروردین, 1397
اندازه قلم متن

نازنین زاغری، همسرش ریچارد رتکلیف و دخترشان گابریلا

نازنین زاغری، شهروند ایرانی – بریتانیایی دو سال پیش در پایان سفری نوروزی به ایران، در فرودگاه بازداشت شد. او از کارکنان بنیاد تامسون رویترز بوده و به اتهام‌های امنیتی به تحمل پنج سال حبس محکوم شد. اگرچه ماههاست که همسرش می گوید، نازنین زاغری، وسیله چانه زنی تهران با لندن در زمینه بدهی بریتانیا به ایران شده است. این بدهی مربوط به یک خرید تجهیزات نظامی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ است.
در دومین سالگرد بازداشت خانم زاغری، رادیو فردا با ریچارد رتکلیف همسر او گفتگو کرده و از ابتدا از فرارسیدن این سالگرد از او پرسیده است:
امروز نازنین زاغری سومین سال زندانی بودن در اوین را آغاز کرد. آیا فکر می کردید که این موضوع انقدر طولانی شود؟

من هیچوقت فکر نمی کردم انقدر طول بکشد. وقتی این داستان شروع شد ، اولا که اصلا شوکه بودم که چطور چنین ممکن است، بعد کسی گفت که شاید سه ماه طول بکشد، و در بدترین وضع شاید شش ماه طول بکشد. در نتیجه من گفتم خدایا یعنی تا کریسمس ادامه خواهد داشت، اما هیچوقت فکر نمی کردم به یک سال و بعد دو سال برسد. حتی کریسمس گذشته که وزیر خارجه به تهران رفت و همه سروصداها پیرامون این پرونده بلند شد، من مطمئن بودم که پایان این ماجرا بسیار نزدیک است ،‌ اما اینکه حال نوروز و دومین سالگرد هم فرا رسید،‌ خیلی سخت است.

نماینده مجلس بریتانیا از منطقه شما، می گوید که وزارت خارجه بریتانیا، در زمینه آزادی نازنین امید واهی به شما و خانواده داده بوده است. شما احساستان درباره اقدامات دولت بریتانیا در این زمینه چیست؟

من نمی گویم که امید واهی داده بودند، آنها همیشه در زمینه مسایلی که مطرح کردند خیلی آرام بودند.

وزیر خارجه گفته است که از همه راهها در این زمینه استفاده خواهد کرد اما آنچه مشخص است این است که هنوز موانعی بر سر این راهها وجود دارد. در نتیجه این نارضایتی از اینکه او هنوز در زندان است وجود دارد، و انتقاد من به دولت این بوده که آنها با قدرت کامل این داستان را در مقابل مقام‌های ایرانی دنبال نکردند و آنطور که باید از نازنین حمایت نکردند. یکی از مسایل این است که از آن اول آنها تاکید کردند که نازنین دو تابعیتی است و این یک پرونده کنسولی است. و دلیل آن هم این است که بر مبنای قوانین بریتانیا، دولت تعهدی در پرونده‌های کنسولی ندارد ، اگر بتواند کمک می کند اما مجبور نیست. در حالیکه در این پرونده آنچه مشخص شده این است که نازنین به خاطر اقدامی که خود انجام داده باشد زندانی نیست، بلکه به خاطر کاریست که دولت بریتانیا انجام نداده است. منظورم بدهی بریتانیا به ایران است که پرداخت نشده و بین دولتهای دو کشور درباره بهره این بدهی، اختلاف نظر وجود دارد.

اما دولتهای بریتانیا و ایران این را تکذیب می کنند و می گویند این پرونده ارتباطی به این بدهی ندارد.

وزارت خارجه هر دو کشور تکذیب کرده است . پیامی که ما از قوه قضاییه دریافت می کنیم، از دفتر دادستان و قاضی مسوول پرونده، این است که مسلم است که آزاد شدن نازنین در ارتباط با پرداخت این بدهی است. اگر به مصاحبه‌ای که من حدود ۱۸ ماه پیش با رادیوفردا داشتم نگاه کنید ، ما از بازجوهای نازنین که مرتبط با سپاه هستند، پیام دریافت کردیم که می گفتند لطفا به دولت بریتانیا فشار بیاورید که این بدهی را پرداخت کنند تا او آزاد شود. در نتیجه در اظهارات رسمی می گویند رابطه‌ای نیست و بعد در پشت پرده ما پیام متفاوتی را از مقام‌های ایرانی دریافت می کنیم.

با ادامه زندانی بودن همسرتان، و اینکه بیش از دو سال است که او و فرزندتان را ندیده اید، آیا به رفتنِ به ایران فکر می کنید؟

بله مسلم است که به این موضوع فکر کردم و یک درخواست ویزا هم دادم که در سفارت ایران است. خب من فکر می کردم که او تا نوروز آزاد می شود و به بریتانیا می آید، فکر کنم چند هفته دیگر صبر کنم و ببینم اوضاع چگونه پیش می رود، هم اکنون زمان پرتنشی بین ایران و غرب است اما اگر نتوانم او را به خانه بیاورم، مسلم است که می خواهم به ایران بروم و آنها را ببینم. در نتیجه چند هفته دیگر برای فشار آوردن برای دریافت ویزا صبر می کنم.

شما در طول دو سال گذشته، کارزارهای متعددی و در عین حال مبتکرانه‌ای برای اطلاع رسانی درباره وضعیت همسر و فرزندتان در ایران برگزار کردید. می خواستم کمی درباره این اقدام اخیرتان توضیح دهید، کارزاری که شامل کمدی و طنز می شود.

بله بعد از کریسمس فکر می کردیم که اگر سالگرد فرا برسد چه خواهیم کرد. و فکر می کردیم که خانه خواهد بود و در نتیجه به نوعی به یک جشن فکر می کردیم. برای همین هم با شاپی خرسندی، طنزپرداز ایران بریتانیایی صحبت کردیم که شاید یک برنامه کمدی ترتیب بدهیم. بعد هم فکر کردیم اگر تا آن زمان نازنین خانه نباشد، باید کاری کنیم که او را خوشحال کند.

برای همین هم از همراهانمان خواستیم که برایمان جک و طنز بفرستند، و اینها را جمع می کنیم و تبدیل به یک تقویم می کنیم که برای زندانیان در ایران بفرستیم ، چون این یک ماراتن طولانیست و حفظ روحیه در آن کار سختی است. و شما بر روی دنیای بیرونی حساب می کنید که به حمایت‌های خود و اهمیت دادن به وضعیت شما ادامه دهند. در این روند خنده مهم است و ما هم داریم همین کار را می کنیم و خوب بوده که بتوانم در اینباره به نازنین بگویم و برایش این موضوع را تعریف کنم.

آخرین باری که با او صحبت کردید کی بود؟ وضعیت او در زندان چطور است؟

من روز عید پاک، یکشنبه، با نازنین صحبت کردم و خانواده‌ام هم با او صحبت کردند و او خوشحال بود که با آنها صحبت می کند. نوروز برای او خیلی سخت بود. خیلی از زندانیان به مرخصی رفتند یا آزاد شدند و همچنین یک تبادل زندانی بین ایران و ترکمنستان بود، و هم سلولی‌های ترکمن او آزاد شده بودند.

او امیدوار بود که تغییری ایجاد شود و از رییس زندان اوین شنیده بود که ماهها پیش درخواست آزادی او را داده است. درنتیجه نوروز خیلی سخت بود، گابریلا با او نبود و با پدربزرگ و مادربزرگش بود و در عکسها خیلی غمگین بودند و در این رویداد خانوادگی نتوانستند با هم باشند، تقریبا مثل حس و حال من در کریسمس که خیلی برایم سخت بوده. در کل حال روحی او خیلی خوب نیست و من همواره نگران او هستم.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.