هجده تن از زنان ایرانی در نامهای به فدراسیون بینالمللی فوتبال (فیفا) خواستار آن شدند که این فدراسیون از دولت ایران بخواهد به ممنوعیت تبعیضآمیز علیه زنان برای ورود به ورزشگاهها پایان دهد.
در میان امضاکنندگان این نامه، نامهایی همچون شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل، گوگوش هنرمند و خواننده محبوب، شهر آغداشلو، بازیگر و کاندیدای جایزه اسکار؛ مهرانگیز کار، وکیل مدافع حقوق بشر؛ نیره توحیدی، استاد دانشگاه؛ شیرین نشاط، هنرمند و کارگردان و شهرنوش پارسیپور نویسنده شهیر ایرانی دیده میشود.
نازنین بنیادی بازیگر، فعال حقوق بشر و از اعضای هیان مدیره کمپین حقوق بشر در ایران که از بانیان این اقدام جمعی بوده است به کمپین گفت: « ما از ایران میخواهیم که روی اصول خود پافشاری کند و ایران را به خاطر نقض یکی از مواد اصلی اساسنامه خود پاسخگو نگه دارد و از جمهوری اسلامی بخواهد که به صورت کامل به این ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاهها پایان دهد.»
در این نامه آمده است: «ما به تیممان درود میفرستیم، و درود میفرستیم به همه زنان و مردان شجاعی که برای برابری، علیرغم خطرات شخصی که متحمل میشوند، کنار هم ایستادهاند. ما از فیفا میخواهیم که یکپارچگی و رفتار درستی نشان دهد و بر اصول اساسی خود ایستادگی کند. از فیفا میخواهیم درخواست کند که ایران به طور دائم ممنوعیت حضور زنان در استادیوم های ورزشی را لغو کند.»
این نامه اضافه کرده است: «حق زنان برای حضور در مناسبتهای ورزشی در استادیومها تنها حقی نیست که از زنان تضعییع میشود و زنان در ایران آن را تجربه میکنند. اما ذهنیتی که زنان را از حضور در ورزشگاهها منع میکند، همان ذهنیتی است که زنان را از سفر کردن به تنهایی منع میکند و همان ذهنیتی است که از برخورداری حقوق برابر آنها در دادگاه ممانعت به عمل میآورد. با به چالش کشیدن این رفتار تبعیضآمیز، چنین ذهنیتی در همه ابعاد و کارکردهای آن به چالش کشیده میشود.»
متن کامل نامه در زیر آمده است:
متن کامل نامه ۱۸ تن از زنان ایرانی به فیفا برای پایان دادن ممنوعیت زنان در ورود به ورزشگاهها
ما زنان ایرانی و امضا کنندگان این نامه خاطرنشان میکنیم که فدراسیون بین المللی فوتبال فیفا برای مدت زمانی طولانی چشمان خود را بر ممنوعیت حضور زنان در استادیومهای ورزشی در ایران بسته است. این ممنوعیت بیانگر نقض یکی از اصول بنیادین فیفا است. ماده چهارم اساسنامه فیفا میگوید که تبعیض از هر نوعی «به شدت ممنوع است و به وسیله خروج و تعلیق قابل مجازات است.»
سیاستهای فیفا و اظهارات نظرها و بیانیههای پیشین آن، با توجه به اینکه ایران بدون اینکه با هیچ تبعاتی مواجه شود، از پایان دادن به ممنوعیت زنان در ورود به ورزشگاهها خودداری کرده است، توخالی به نظر میرسد.
برای اولین بار پس از سال ۱۹۸۰، بعد از افزایش اعتراضات داخلی و بینالمللی علیه این ممنوعیت و علیرغم ایجاد مانع توسط نیروهای امنیتی، به زنان ایرانی اجازه داده شد که در سیام خرداد در استادیوم آزادی به تماشای تلویزیونی یکی از بازیهای جام جهانی بین ایران و اسپانیا بنشینند. اما هیچ نشانهای وجود ندارد که نشان دهد این ممنوعیت به صورت دائمی برداشته شده است، به خصوص برای تماشای بازیها به صورت زنده. تصاویر منتشر شده از زنان و مردانی که شانه به شانه در فضایی امن و شادیآفرین به تماشای بازی در روی پرده بزرگ داخل استادیوم نشستند، واضحترین شاهد برای اثبات نادرستی دلایلی است که برای ممنوعیت ارائه میشود.
ما از فیفا میخواهیم که بر اصول خود بایستد و ایران را در خصوص نقض یکی از اصول بنیادین خود پاسخگو نگهدارد و از جمهوری اسلامی بخواهد که به صورت کامل به ممنوعیت حضور زنان در استادیوم پایان دهد.
برای کسانی که فکر میکنند این موضوع مهمی برای زنان ایرانی نیست، باید به آنها زنانی را یادآور شد که برای ورود به ورزشگاهها در ایران با لباس و آرایش صورت مردانه تلاش کردهاند. هر سال چندین زن به دلیل آنکه به صورت مبدل برای ورود به ورزشگاهها اقدام کردهاند، توسط نیروهای امنیتی دستگیر و یا از استادیومها به بیرون رانده شدهاند. آنها همچنین باید سفر صدها تن از زنان ایرانی را که برای تماشای بازیهای جام جهانی به روسیه سفر کردهاند، مشاهده کنند. فوتبال یک علاقه ملی در ایران است. تصاویر زنان و مردان ایرانی که در روسیه و در کنارهم، در کنار هزاران تن دیگر اززنان و مردان ایرانی که از کشورهای دیگر جهان به این کشور سفر کردهاند و بازیهای را تماشا میکنند و به تشویق تیم ملی خود می پردازند، در شبکههای اجتماعی در ایران به صورتی گسترده منتشر شده است.
قطع ارتباط بین مردم و حکومت ایران درباره این موضوع خیره کننده است: ایران فرهنگ جشن وشادمانی است؛ حتی با آنکه مردم با مشکلات سیاسی و اقتصادی جدی روبرو هستند، آنها با تماشای تیم خود شادمان هستند. همزمان با آنکه ایرانیان در شبکههای اجتماعی با نوشتههای خود چنین تصاویری را تحسین میکنند، و از هیجان بازیها و انتشار احساساتشان از این شادی و تشویقها لذت میبرند («آرزومیکردم من هم آنجا بودم، جای من هم خوش بگذرد») دولت آنان را همچنان از احترام و تحقق اراده شهروندانش و یا مطالبات جامعه بین المللی محروم میکند.
مقامات ایران برای توجیه سیاست تبعیض آمیز خود، ادعا میکنند که به دلیل وجود فرهنگ ناشایسته دراستادیومهای ورزشی، این مکانها جای مناسبی برای زنان نیست. اما چنین موضوع، مسالهای برای زنان در هیچ نقطهای از جهان نبوده است. در حقیقت، ایران تنها کشوری در جهان است که زنان را از تماشای مسابقات فوتبال منع میکند. در بسیاری از کشورهای دیگر جهان که اکثریت جمعیت آنها مسلمان هستند و در آنها مذهب یکی از پایههای اصلی و تعیین کننده زندگی است، نه ورود زنان به ورزشگاهها ممنوع است و نه از شریعتاسلام برای توجیه این سیاست تبعیضآمیز استفاده میشود.
حق زنان برای حضور در مناسبتهای ورزشی در استادیومها تنها حقی نیست که از زنان تضعییع میشود و زنان در ایران آن را تجربه میکنند. اما ذهنیتی که زنان را از حضور در ورزشگاهها منع میکند، همان ذهنیتی است که زنان را از سفر کردن به تنهایی منع میکند و همان ذهنیتی است که از برخورداری حقوق برابر آنها در دادگاه ممانعت به عمل میآورد. با به چالش کشیدن این رفتار تبعیضآمیز، چنین ذهنیتی در همه ابعاد و کارکردهای آن به چالش کشیده میشود.
وقتی قانونگذاران حق زنان را در تماشا و تشویق تیم ملیشان میگیرند، در واقع حق خانوادهها را برای شادی جمعی از آنها زایل میکنند. یک پدر و پسر میتوانند بازیها را تماشا کنند و جشن بگیرند، اما یک مادر و دختر نمیتوانند. شکسته شدن وحدت خانوادگی یکی از قدیمی ترین اشکال کنترل استبدادی است. چنین بیعدالتی عمیقی پایدار نمیماند.
به عنوان زنان ایرانی، ما از تیم ملی حمایت میکنیم، اما فراموش نمیکنیم چه کسانی نمیتوانند در بازیهای آنان شرکت کنند و یا برای تماشای بازیهای آنها در ایران دستگیر و آزار واذیت شدهاند.
ما به تیممان درود میفرستیم، و درود میفرستیم به همه زنان و مردان شجاعی که برای برابری، علیرغم خطرات شخصی که متحمل میشوند، کنار هم ایستادهاند. ما از فیفا میخواهیم که یکپارچگی و رفتار درستی نشان دهد و بر اصول اساسی خود ایستادگی کند. از فیفا میخواهیم درخواست کند که ایران به طور دائم ممنوعیت حضور زنان در استادیوم های ورزشی را لغو کند.
اسامی به ترتیب حروف الفبای
شهره آغداشلو – بازیگر کاندیدای جایزه اسکار ( بازی درفیلمهایی همچون خانهای از شن ومه)
بنفشه اخلاقی – وکیل حقوق بشر، عضو هیاتمدیره کمیپن حقوقبشر در ایران
دکتر نینا انصاری – نویسنده، تاریخدان، عضو هیاتمدیرت کمپین حقوق بشر در ایران
نازنین بنیادی – بازیگر، فعال حقوق بشر و عضو هیات مدیره کمیپن حقوق بشر در ایران
شهرنوش پارسی پور – نویسنده (کتابهایی مانند طوبا و معنای شب و زنان بدون مردان)
نیسم پدراد- بازگیر و نویسنده (برنامهها و سریالهایی همچون «SNL،New Girl)
دکتر نیره توحیدی، استاد رشته مطالعات زنان در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا
شاپی خرسندی – نویسنده و کمدین
نگار زادگان – بازیگر (سریالهایی همچون ۲۴)
هما سرشار – نویسنده و روزنامهنگار
مهرانگیز کار – وکیل حقوق بشر، نویسنده.
گوگوش – خواننده اسطورهای ایران
گلی عامری – دیپلمات – بخشخصوصی
شیرین عبادی – وکیل حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۳
شارون ناظریان – استاددانشگاه، خیر
شیرین نشاط – هنرمند، عکاس، و کارگردان
گیسو نیا – وکیل حقوق بشر – تحلیلگر ایران
شیلا وند – بازیگر (فیلمهایی مانند آرگو و «دختری تنها به سمت خانه در شب قدم میزند»)