نشست های انجمن فلسفی آگورا در دانشگاه تورونتو هر هفته یکی از جوانب فلسفی، تاریخی و جامعه شناختی مفهوم «مدرنیته» را مورد بررسی و گفتگو قرار داده است که در اینجا در اختیار علاقمندان قرار میگیرد.
جامعه مدنی مقوله بحثانگیزی است به ویژه در جامعهای مثل جامعه ایران و خیلیها در این دو دهه گذشته درباره آن کتابها نوشتهاند از جمله کسانی مانند رابرت پاتنام و نئو توکویلیها هستند که شدیدا طرفدار جامعه مدنی هستند در مقابل محافظهکاران و معتقدند که جامعه مدنی مقولهای است که برای عملکرد و پیشبرد دموکراسی ضروری است.
به اعتقاد رابرت پاتنام که معروفترین آنهااست و کتابش به فارسی در مورد سرمایه اجتماعی ترجمه شده، جامعه مدنی موجب تقویت و نه تضعیف حکومت دموکراتیک میشود.
در مقابل پاتنام و نئوتوکویلیها کسانی مانند ساموئل هانتینگتون هستند. او بیش از چهل سال پیش کتابی نوشت به نام «نظم سیاسی در جامعه در حال تغییر» و به این موضوع اشاره کرد، درست در جهت خلاف پاتنام و نئوتوکویلیها که جوامعی که نهادهای سیاسی ظریف و بسیج عمومی بالایی دارند همیشه در خطر خشونت و هرج و مرج هستند.
هانتینگتون توصیه میکرد که جامعه مدنی به ویژه در آمریکای لاتین و آفریقا و خاورمیانه تقویت نشود چون به ضرر تحکیم دولتها است.
این را پیش از انقلاب ایران نوشته بود. کسانی مانند هانتینگتون اعتقاد دارند که روی کار آمدن نازیها و هیتلر در سال ۱۹۳۳ در آلمان به خاطر همین تز بوده. یعنی چون جامعه مدنی بسیج عمومی کرده بود و احزاب سیاسی مانند سوسیال دموکراتها و کمونیستها در جنگ بودند موجب شد که مردم به خاطر اوضاع اقتصادی و خستگی و خلاء سیاسی بروند به طرف ناسیونال سوسیالیست.
این بحث را میتوانیم به ایران هم برسانیم. من شخصا در جهت عکس این تز حرکت میکنم. ولی اعتقاد دارم که وقتی سیاستمداران و حاکمان درجه یک نداریم و با از بین بردن نخبگان یک خلاء سیاسی ایجاد میشود راه برای خطرهای آتی باز میشود.
این دقیقا کاری است که محمدرضا شاه پهلوی انجام داد پس از کودتای بیست و هشت مرداد. تمام نخبگان سیاسی را کنار گذاشتند. آخرین آنها امینی و به جای آنها یک سری تکنوکرات آوردند که چون نمیدانستند مملکت را چطوری اداره کنند با تضعیف جبهه ملی و رفتن مصدق و گروه او جا برای تندروهای اسلامی و تندروهای چپ باز شد.
وقتی از جامعه مدنی صحبت میکنیم اشاره ما طبیعتا به نهادها وگروهها و افرادی هست که به طور مستقل و جدا از دولت عمل میکنند. این سازمانها و نهادها معمولا خودکفا هستند و خود نهاد یافته. چیزی که به آنها میگوییم ان جی او. سازمانهای غیردولتی. معمولا دولت خیلی کم به آنها کمک میکند. مانند جنبش زنان و جنبش دانشجویی و غیره. مگر اینکه سازمانهای غیردولتی دولتی باشند که به آنها میگوییم جی ان جی او.
در اینجا هم دستگاههای ارتباط جمعی مستقل مانند روزنامهها و رسانههای مستقل مهم هستند. از گروههای دیگر میتوان از گروههای مذهبی مستقل و بخش آکادمیک نام برد.
جامعه مدنی به طور معمول دارد ۱۰ عملکرد مهم است:
یک) جامعه مدنی هدفش محدود کردن قدرت دولت است. ساختاری است که با گسترش فکر عامه (افکار عمومی) در جهت ایجاد دموکراسی و بحث آزادی مدنی اقتدار نهادهای دولت را کم میکند.
۲) هدف جامعه مدنی نظارت بر اجرای قوانین و مبارزه با فساد در جامعه است.
۳) سومین هدف جامعه مدنی ترفیع، ترویج و گسترش اشتراک سیاسی شهروندان است. و این مهم است چون جامعه مدنی وجود دارد برای اینکه ما بتوانیم فرهنگ شهروندی را بسط دهیم تا شهروندان بتوانند از قدرت بیشتری در برابر دولت بهره مند باشند.
>۴) آموزش شهروندی در جهت دفاع از حقوق بشر در سطح جامعه. ازن را زنان ایرانی بهتر از همه نشان دادهاند. به عنوان سازمانهای مدنی نشان دادهاند که وظیفهشان این است. اگر مدرسه فمینیستی را بخوانید میبینید دقیقا دارند همین کار را میکنند. مساله آگاه ساختن شهروندان از خشونتهای گذشته و پیشگیری از خشونتهای آتی است.
۵) وظیفه جامعه مدنی دفاع از منافع گوناگون افراد و سازمانهایی است که خودمختارند و سعی میکنند که حقوقشان را به دست بیاورند. مانند اصناف دانشجویی، کارگران، روشنفکران و سازمانهای زنان.
۶) هدف ششم ایجاد فضاهای گفتوگویی است که نه تنها جامعه مدنی آن را میان شهروندان ایجاد میکند بلکه میان شهروندان و دولت هم ایجاد میکند. جامعه مدنی پلی است میان شهروندان معمولی و دولت.
۷) پیشگیری از شکلگیری نزاعهای قومی و نژادی و مذهبی. در کشورهایی به ویژه مانند کشورهای خاورمیانه دولتها هیچ کاری در پیشگیری از این خشونتها و نزاعها نمیکنند جامعه مدنی وظیفه دارد این کار را انجام دهد. زیرا افرادی از همین نژادها و یا دینها خودشان تشکیل دهنده همین جامعه مدنی هستند مانند کردها، آذربایجانیها، بلوچها، سنیها، بهاییها در ایران…
تاکید بر اخلاق مسئولیتپذیری در میان افراد جامعه. یعنی جامعه مدنی اسمش رویش هست به دنبال مدنیت است. به دنبال اخلاق مدنی است. جامعه مدنی بدون اخلاق مدنی نمیتواند زندگی کند.
۸) تاکید بر نهاد انتخابات، پیشنهاد روشهای جدید نظارتی برای ایجاد شفافیت وگسترش آزادی در جامعه. این را در انتخابات پیشین ایران دیدیم که جامعه مدنی چه نقش مهمی را در شکل دادن به مرحله نخست انتخابات داشت. از همه مهمتر زنان بودند که به عنوان یک جامعه مدنی مسالهشان مطالبه محور بود.
۹) تاکید بر اخلاق مسئولیتپذیری در میان افراد جامعه. یعنی جامعه مدنی اسمش رویش هست به دنبال مدنیت است. به دنبال اخلاق مدنی است. جامعه مدنی بدون اخلاق مدنی نمیتواند زندگی کند. یعنی جامعه مدنی با لمپن و لات جامعه مدنی نمیشود.
۱۰) گسترش روابط اقتصادی آزاد، عقلانی و قانونمدار با در نظر گرفتن منافع ملی و قراردادهای بینالمللی. این کاری است که جامعه مدنی میکند برای اینکه در جامعه مدنی بازرگان هم هست. اگر مافیا نداشته باشند و نخواهند که سرمایهداری جناحی در جامعه ایجاد کنند آنها هم میتوانند بخشی از جامعه مدنی باشند.
رامین جهانبگلو
از: رادیو فردا