توئیت پرحاشیه محسن رضایی و این ادعا که عملیات کربلای ۴ برای فریب دشمن طراحی شده بود را هیچ چیز از سر خط خبرهای ایران خارج نکرده؛ حتی اعتراض پر سر و صدای دانشجویان واحد علوم و تحقیقات تهران. همچنان در فضای مجازی هشتگ «کربلای چهار» داغ است و در فضای رسانهها بازار داوری درباره سخنان رضایی از سوی فرماندهان و رزمندگان دفاع مقدس.
آفتابنیوز :
در فاصله ۲۴ ساعت پس از طرح ادعای «فریب بودن» عملیات کربلای چهار توسط رضایی، کمتر کسی به دفاع از سخنان او برخاست.
به گزارش آفتابنیوز؛ دیروز اما هر چند محدود ولی در چند مورد برخیها در موافقت با سخنان رضایی به اظهار نظر پرداختند؛ اظهار نظرهایی که اتفاقاً آنها هم نه تنها بر سخنان رضایی مهر تأیید نمیزدند که حتی بر لو رفتن و ناموفق بودن عملیات کربلای ۴ تأکید داشتند. این در حالی بود که در مقابل تعداد به مراتب زیادتری از مطلعین عملیات کربلای چهار علیه او موضع گرفتهاند.
هاشمی شکست را فریب وانمود کرد
سایت تابناک، رسانه منسوب به محسن رضایی نیز ۲۴ ساعت بعد از آغاز جنجال بر سر اظهارات او، در مطلبی با عنوان «روایت مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی از عملیاتهای کربلای ۴ و ۵» سعی کرد از خاطرات هاشمی رفسنجانی برای تأیید اظهارات رضایی سود ببرد. اما در همین روایت که مربوط به اظهارات سال ۹۴ مرحوم هاشمی رفسنجانی میشود نیز وی این عملیات را نه یک عملیات فریب، بلکه عملیاتی شکست خورده دانسته است. در این مطلب به نقل از آیتالله هاشمی رفسنجانی آمده که «ما در عملیات اول که به نام عملیات کربلای ۴ بود، ناموفق بودیم اما بلافاصله جبران کردیم و در آن طرف، واقعاً دشمن را شکست دادیم. با عملیات کربلای ۵، آثار شکست کربلای ۴ از بین رفت. یعنی به گونهای تبلیغات کردیم که اصلاً آن مسأله حل شد.» آیتالله هاشمی در این روایت با اشاره به بخشهای مختلف عملیات، موضوع عملیات فریب را تنها یکی از بخشهای پیشبینی دانسته نه چیزی بیشتر. تنها جایی که جدیتر از این آیتالله هاشمی رفسنجانی اشاره کرده که این عملیات با عنوان عملیات فریب یاد شده به بعد از شکست آن مربوط میشود که میگوید: «من و آقای رضایی، تصمیم گرفتیم نگذاریم نیروها برگردند. به همین دلیل به گونهای خبر را اعلام کردیم که این یک عملیات فریب بود» حتی در همین بخش خاطرات مورد استناد سایت تابناک از قول هاشمی رفسنجانی هم او به سفر خود به امیدیه همراه با حسن روحانی و یحیی رحیم صفوی اشاره کرده که مربوط به غروب شب عملیات میشود و در آنجا گفته است: «شب را در پایگاه امیدیه ماندم. آنجا بود که خبر لو رفتن عملیات را شنیدم. آقای سنجقی را با یکی از محافظانم به منطقه فرستادم تا خبرهای جدیدتری را براساس مشاهدات بگیرم.» بدین ترتیب حتی تنها روایتی که سایت نزدیک به محسن رضایی از اظهارات آیتالله هاشمی برای تأیید صحت گفتههای او آورده، نه تنها بر اینکه عملیات چهار یک عملیات فریب بوده، صحه نمیگذارد که حتی بر ناموفق بودن آن و لو رفتنش تأکید دارد.
روایت فرمانده قرارگاه کربلا
در همین حال سردار احمد غلامپور، فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس هم در گفتوگو با فارس روایتی از این عملیات ارائه کرده که باز هم قابل توجه است. او در عین حال که هیچ اشارهای به این موضوع نمیکند که عملیات کربلای چهار قبل از شروع با هدف «فریب دشمن» طراحی و اجرا شده بوده تنها به وضعیت منطقه بعد از ناموفق بودن این عملیات اشاره کرده و آنجاست که میگوید: «ما پس از عملیات کربلای ۴، وانمود کردیم که عملیات اصلی ما همین بوده است و این نوعی عملیات فریب به حساب میآید. ما درحقیقت دشمن را با تبلیغات و خارج کردن موقت نیروها از منطقه فریب دادیم.» او البته در مصاحبه خود با فارس جملهای دارد که باز هم بحث لو رفتن این عملیات که بارها به آن اشاره شده است را به ذهن متبادر میکند. آنجا که گفته است: «در نتیجه، یک عملیات لو رفته اولاً تبدیل به عملیات شناسایی با رزم و ثانیاً به فریبی برای دشمن تبدیل شد.» این گفته سردار غلامپور باز هم همان جمله سال ۹۴ آیتالله هاشمی رفسنجانی را تداعی میکند که گفته بود: «من و آقای رضایی تصمیم گرفتیم نگذاریم نیروها برگردند. به همین دلیل به گونهای خبر را اعلام کردیم که این یک عملیات فریب بود»اما جدای از اینها چهرههای دیگری در جنگ هم روایت رضایی را مستقیم و به صورت صریح طی روزهای گذشته تکذیب کردهاند. محسن رشید از راویان دفاع مقدس در گفتوگویی با «انتخاب» در همین رابطه گفته است: عملیات کربلای ۴ فریب نبوده و اتفاقاً عملیات اصلی بوده است.
روایت غواصان کربلای ۴
این شاهبیت اصلی اظهارات شاهدان و حاضران دیگر این عملیات بود. از جمله محمدعلی اسفنانی، رئیس سازمان تعزیرات حکومتی استان تهران و نماینده سابق مجلس که خود از غواصان حاضر در عملیات کربلای چهار بوده است. او به اعتماد آنلاین گفته که فریب بودن این عملیات مطلقاً صحت ندارد. اسفنانی با تأکید بر عملیات فریب نبودن کربلای چهار گفته است: معمولاً در عملیاتهای ایذایی یا عملیاتهای فریب عده محدودی درگیر میشوند تا دشمن را مشغول کنند و پس از آن عملیات اصلی در جای دیگری انجام میشود. طبیعتاً این عملیات نمیتوانست عملیات ایذایی یا فریب باشد، منتها جزو عملیاتهایی بود که ما موفق نبودیم. او حتی این ادعای رضایی که عملیات کربلای ۵ از قبل برای بعد از کربلای ۴ طراحی شده بود را هم رد کرده و گفته است: اما میتوان گفت که اتفاقاً عملیات کربلای پنج به واسطه اینکه عملیات کربلای چهار با موفقیت همراه نشد، برنامهریزی و در فاصله بسیار کوتاهی حداکثر دو هفتهای آن عملیات جایگزین کربلای چهار شد. طبیعتاً موفقیتهایی هم در آنجا بود که غیرقابل انکار است که گفتم از نظر حقوقی و کارشناسی باید حتماً تحلیل شود.
فرد دیگری که دیروز ادعای محسن رضایی را رد کرده است نیز یکی از غواصان عملیات کربلای چهار بوده؛ سیدمحسن حسینیپویا که اکنون عضو شورای شهر مشهد است. او هم دیروز در گفتوگو با «ایسنا» در واکنش به اظهارات اخیر محسن رضایی مبنی بر اجرای عملیات کربلای ۴ برای فریب دشمن اظهار کرد: معتقدم آنچه جای آن در جنگ خالی بود، مسئولیتپذیری است. در همه جنگهای دنیا فرماندهان باید یکسری مسئولیتپذیری داشته باشند و هنگامی که برخلاف مقررات نظامی و مصالح تصمیمی بگیرند، باید در مرجعی پاسخگو باشند. او با اشاره به آماتور بودن رزمندهها در دوران جنگ گفته است: کسی انتظار ندارد برای مسائلی مانند عملیات کربلای ۴ کسی قبول مسئولیت و یا اقرار به اشتباه کند. با این حال این انتظار را هم نداریم که پس از ۳۲ سال، یکی از فرماندهان بلندپایه آن زمان، ادعای جدیدی، کاملاً مغایر با تاریخ جنگ، اسناد به جا مانده از جنگ و مصاحبههایی که وجود دارد، مطرح کند. حسینیپویا با بیان اینکه این ادعا کاملاً مغایر با اطلاعات موجود بود و به هیچ وجه قابل دفاع نیست، تصریح کرد: اینگونه اظهارات باعث میشود خستگی بر تن رزمندگانی که بازمانده کربلای ۴ هستند و جانبازانی که سالها با رنجهای حاصل از آن عملیات درگیر بودهاند، بماند. وی خاطرنشان کرد: علاوه بر این، این مسائل برای خانوادههای شهدای این عملیات سنگین است. آیا اکنون میخواهند به خانوادههای شهدای عملیات کربلای ۴ بگویند که این عملیات ایذایی بوده و واقعی نبوده و به قصد فریب دشمن انجام شده است؟ عضو شورای اسلامی شهر مشهد بیان کرد: من که در آن عملیات حضور داشتم، هیچ سخنی از ایذایی بودن عملیات با ما نشد؛ در این سالها نیز هر چه دیدهایم و خواندهایم، بحثی از عملیات ایذایی نبوده و کربلای ۴ یک عملیات کامل محسوب میشد که نهایتاً با شکست مواجه شد؛ باید این واقعیت را قبول کرد نه اینکه واقعیت را با ادعای جدیدی تغییر دهیم. وی با اشاره به مشاهدات خود از فضای عملیات کربلای ۴ یادآور شد: در میان فاصله عملیات کربلای ۴ با ۵ هم من حضور داشتم و مشخص بود یک بلاتکلیفی در جریان است و اصلاً برنامهای از اینکه پس از عملیات کربلای ۴ قرار است نوبت پنجم آن برگزار شود یا نشود، سخنی در میان نبود؛ یعنی از ابتدا تصمیم به انجام دو عملیات نبود.
توئیت وزیر ارشاد
سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اما در واکنشی متفاوت به این ماجرا در توییتر خود نوشت: «دفاع مقدس فراز و فرود داشت، اما به دور و بر بنگریم: صدام و حزب بعث ساقط شد، دولت عراق و شامات داعش به تاریخ پیوست. تکفیریها در سوریه ناکام ماندند و سفارتخانههای حامیان در رقابت بازگشاییاند و… در اوج عزت منطقهای، دستاورد هشتساله دفاع را به حراج نسپریم».
واکنش برادران اسماعیلی
پرویز اسماعیلی معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیس جمهوری هم در توئیتی نوشت: «جزو اولین نفراتی بودم که زمستان ۶۵ در جنوب جزیره بوارین، روبهرویام الرصاص، با پیکر تکه تکه جمع زیادی از شهدای غواص و قایقران عملیات کربلای چهار مواجه شدم. هنوز هم مواجهم … اگر آقای رضایی میگوید فرمانده عملیات فریب بوده است؛ عیبی ندارد! خودش میداند و ارواح مطهر آن شهدا.»محسن اسماعیلی، عضو شورای نگهبان هم با انتشار عکسی از غواصان عملیات کربلای ۴ در صفحه خود نوشت: امام خمینی(ره): «من در اینجا از مادران، پدران،خواهران، برادران، همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیل های غلط این روزها رسماً معذرت میخواهم و از خداوند میخواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد…»
توصیه آشنا به محسن رضایی
در همین حال مواضع محسن رضایی با واکنشهای سیاسی نیز مواجه شد. پر سر و صداترین این واکنشها مربوط به حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهوری است که در مطلبی در همین باره خطاب به او نوشت: «برادر محسن، بین عملیات فریب و عملیات لو رفته تفاوت از زمین تا آسمان است. تحلیلهای پسینی مشکلی را حل نمیکند. ما شاید خطاکاران را ببخشیم اما خودشیفتگان را هرگز.» آشنا همچنین در نوشته کوتاه دیگری خطاب به رضایی نوشت: «وقت آن رسیده که در سیامین سالگرد پایان جنگ و چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی تن به شفافیت داده و به سؤالات کهنه بسیجیان و خانوادههای شهدا و ایثارگران درباره رازهای سربهمهر دفاع مقدس پاسخ دهید. شما تا به حال در قامت یک قهرمان ملی جلوه کردهاید. اما اکنون با این سخنان در باب آن عملیات تلخ دیگر نمیتوانید پشت نام سرداران شهید پنهان شوید و باید خود را برای سؤالات سخت آماده کنید.» در همین حال صادق زیباکلام هم اظهارات رضایی را در راستای مطرح شدن به عنوان گزینه ریاست جمهوری بعدی دانسته، حال آنکه او با این موضعگیریها به وجهه خود آسیب زده است.
نگاهی به دو عملیات کربلای ۴ و ۵؛ ناکامی در عملیات سرنوشت ساز
حسین علایی، نخستین فرمانده نیروی دریای سپاه پاسداران نیز نوشته است: از پاییز سال ۱۳۶۵ که هفت سال از شروع جنگ میگذشت، فشارها بر ایران افزایش یافت. در اوایل آبان ماه آن سال با افشای جریان مذاکرات غیرعلنی ایران با مک فارلین مشاور امنیت ملی امریکا که به منظور تأمین قطعات یدکی هواپیماها و موشکها انجام شده بود، تحریمهای جدید امریکا علیه ایران شروع شد و دولت ریگان آشکارا جانب صدام را در جنگ علیه ایران گرفت. ارتش عراق نیز حمله به مناطق مسکونی را شدت بخشید و فشار روانی عظیمی را بر مردم وارد کرد. قیمت نفت نیز با کمک عربستان کاهش یافت و دولت ایران نیز در تنگنای شدید اقتصادی قرار گرفت. جنگ نفتکشها نیز سرعت گرفت و عراق سعی کرد تا با تداوم حملات هوایی به اسکلههای نفتی و نیز به نفتکشهای حامل نفت صادراتی ایران، صدور نفت از جزیره خارک را به صفر برساند.
آمادگی برای عملیات بزرگ
پس از افشای ماجرای مک فارلین، عملیات استانچ که از سال ۱۳۶۳ برای تشدید تحریم تسلیحاتی ایران از سوی امریکا شروع شده بود، با شدت پیگیری شد و دولتهای اروپایی این موضوع را جدیتر تلقی کردند و منافذ تهیه سلاح و قطعات یدکی برای ایران را محدودتر کردند. حتی کشورهایی مانند چین هم فروش تسلیحات به ایران را محدود کردند. از این رو، درست در زمانی که ایران نیاز بیشتری به تسلیحات و مهمات داشت دسترسی به آن کاهش یافت. در نتیجه فاصله بین نیازهای نظامی و اهداف سیاسی جنگ، گسترش یافت. با دورتر شدن امریکا از ایران، در ماه آگوست ۱۹۸۶ گروهی از بزرگترین تحلیلگران سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) به عراق رفتند. آنها در یکی از میهمانسراهای استخبارات عراق در کنار رودخانه دجله در بغداد به مأموران اطلاعاتی ارتش بعثی گفتند: ما نگران شما و وضعیت نظامی شما هستیم. ایران خود را برای انجام عملیات بزرگی آماده میکند و شما قدرت دفاع در برابر چنین حملهای را ندارید.[۱] ظاهراً این گروه برای توسعه همکاریهای اطلاعاتی با عراق به این کشور سفر کرده و به دنبال بررسی تواناییهای عراق در برابر تهاجم احتمالی ایران و یافتن راههای کمک به آن کشور جهت بازنده نشدن در جنگ بودند. ایران سال ۱۳۶۵ را به عنوان «سال پیروزی» و سال« روشن شدن تکلیف جنگ» و به عبارتی سال پایان جنگ، مطرح میکرد، زیرا حالت «نه جنگ و نه صلح» و« فرسایشی شدن جنگ»، فشار زیادی را به طرفین جنگ وارد میکرد. ایران به صورت آشکارا اعلام کرد که تمام نیروهایش را به کار میگیرد تا در سالجاری جنگ را به نتیجه برساند. بر این اساس سپاه طرحی را برای انجام عملیات درتمام محدوده جبهه جنوب تهیه کرد تا از سه محور« هور»، «شرق بصره» یعنی شلمچه ومحدوده شمال آن و«منطقه ابوغریب» یعنی منطقه جنوب خرمشهر و جزیره مینو، حمله سرنوشتسازی را صورت دهد. با این طرح قرار بود در هر محور ۵۰۰ گردان وارد عمل شوند. اما مسئولان کشور امکان تأمین این مقدار نیرو وتجهیزات ونیازمندیهای آن را غیر ممکن میدانستند. این طرح ۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز داشت در حالی که کل بودجه کشور در سال ۱۳۶۵ مبلغی در حدود ۲۶۵ میلیارد تومان بود که حدود ۱۳۰ میلیارد تومان آن به نیروهای مسلح تعلق داشت. [۲]درنهایت قرار شد عملیاتی با بسیج ۵۰۰ گردان نیرو برنامهریزی شود. البته عراق هم بیکار ننشست و با یک تصمیم سیاسی مهم، تمام کشور را در مقابل قوای ایران، بسیج کرد. به هر حال، برنامهریزی جهت طرحریزی و اجرای عملیات سرنوشت ساز، نیاز به تأمین نیروهای داوطلب و سرباز را تبدیل به مهم ترین برنامههای مسئولان کشور کرده بود. بر این اساس در جلسه ستاد قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) در ۱/۳/۱۳۶۵ تصمیم گرفته شد تا ۲ ماه بر خدمت سربازان اضافه شود. از سوی دیگر مجلس شورای اسلامی طرحی را در مورد مشمولان نظام وظیفه تصویب کرد که از اواخر تیر ماه ۱۳۶۵ موجب افزایش مراجعه مشمولان خدمت سربازی شد. [۳]
از سوی دیگر از آنجا که طرحریزی و اجرای هر نوع عملیاتی در جنگ با شرکت و حضور نیروهای داوطلب بسیجی امکان پذیر میبود، بنابراین قبل از شروع و اقدام به انجام عملیات سرنوشت ساز، تبلیغات گستردهای صورت گرفت تا بتوان نیروی رزمنده مورد نیاز این عملیات را فراهم آورد. امام خمینی هم حضور در جبههها را واجب کفایی اعلام کردند و مسئولان کشور در توجیه فراخوان عمومی به مردم، وعده انجام یک عملیات سرنوشت ساز را دادند. با تلاشهای مستمر و فراوان صورت گرفته، سپاهِ ۱۰۰ هزار نفری حضرت محمد(ص) برای انجام این عملیات بزرگ از بسیجیان داوطلب مردمی پس از اجتماع در ورزشگاه آزادی در ۱۲/۹/۱۳۶۵ عازم جبهههای جنگ شدند.
دشمن غافلگیر نشد
در آن زمان تصور بر این بود که یک عملیـــــــــــــــــــــــات گسترده و مؤثر میتواند سرنوشت ساز باشد و دولت عراق را وادار به پذیرش خواستهها و شرایط ایران برای پایان بخشیدن به جنگ تحمیلی کند. اسم این عملیات کربلای ۴، انتخاب شد و برنامه عملیات این بود که با عبور یگانهای رزمی سپاه از اروندرود از یک سو و حمله از محور شلمچه به عنوان یکی از معابر وصولی به شهر بصره، بخشی از اهداف عملیات بیت المقدس در سال ۱۳۶۱ را که به دلیل کمبود نیرو و توان رزمی، محقق نشده بود، تأمین کند و سرپل فاو را توسعه دهد. در چنین شرایطی برنامهریزی برای انجام عملیات کربلای۴ به منظور رسیدن به «شرق بصره و منطقه تنومه» در محدوده سپاه سوم ارتش بعثی از یک سو و «عبور از اروند رود و رسیدن به منطقه زبیر» در محدوده سپاه هفتم ارتش بعثی از سویی دیگر در دستور کار قرار گرفت. بنابراین عملیات کربلای۴ با هدف تصرف منطقه ابوالخصیب و محاصره نیروهای مستقر در شبه جزیره فاو و تهدید بصره از جنوب، و نیز همزمان با عبور از شمال منطقه جهت رسیدن به کانالهای زوجی و کانال ماهیگیری طرحریزی شد.[۴]
طرح عملیات این بود تا سرزمین منطقه عملیاتی والفجر ۸ یعنی شبه جزیره فاو را که در تصرف ایران بود به جنوب بصره وصل کرده و کل اروند رود را به تصرف قوای ایران درآورد. این عملیات در واقع تکمیل کننده اهداف عملیات والفجر ۸ بود و قرار بود با انجام آن، همه منطقه جزیره فاو آزاد شود. در نتیجه با انجام عملیات کربلای۴، سرپل تصرف شده در منطقه فاو توسعه یافته و از خطر بازپسگیری توسط ارتش بعثی عراق، نجات مییافت.عملیات کربلای ۴ در شب چهارم دی ماه ۱۳۶۵ انجام شد ولی با وجود تلاشها برای غافلگیر کردن ارتش عراق، قوای دشمن از قبل از شروع عملیات هوشیار شده بودند و برای مقابله با این عملیات آماده بودند. لذا عملیات گرچه چند ساعتی بیشتر طول نکشید، اما باعث تلفات سنگینی به نیروهای خودی شد و هیچ گونه دستاوردی در بر نداشت. با آغاز تهاجم قوای اسلام، ارتش بعثی بلافاصله علیه رزمندگان اسلام وارد عمل شد و تعداد زیادی از رزمندگان عزیز به رودخانه اروند افتادند بهطوری که اجساد آنها تا چند روز پس از پایان عملیات در کنار ساحل رودخانه یافت میشد. با آغاز روشنایی صبح، پاتکهای ارتش بعثی و بمبارانهای جنگندههای عراق ادامه یافت. صدام، این ضد حمله را حصاد الاکبر یعنی «دروی بزرگ» نامگذاری کرد. اما در محور شلمچه که تلاش فرعی درآن صورت گرفت، نیروهای تیپ ۵۷ ابوالفضل ولشکر ۱۹ فجر توانستند با شکستن خط اول دشمن، نظم وتوانمندی دفاعی سپاه سوم ارتش عراق را بر هم ریخته و در مواضع آن نفوذ کنند.
این اقدام نشان دادکه محور شلمچه نفوذ پذیر است. فرمانده کل سپاه، پس از اطمینان از اینکه ادامه عملیات و تهاجم، موفقیت چندانی را در پی نخواهد داشت با وجود اینکه برخی از یگانها توانسته بودند از اروند رود عبور کرده و تا حدی جلو بروند و خطوط اول دشمن را شکسته و حتی قسمتی از منطقه ابوالخصیب را نیز تصرف کرده بودند، ادامه عملیات را متوقف کرد و در اوایل صبح به نیروها دستور بازگشت داده شد و تا اندکی گذشته از بعدازظهرِ روز اول عملیات، همگی لشکرها و تیپهای تک کننده، به مواضع قبلی خود بازگشتند. در مجموع حدود ۶۰ گردان درعملیات کربلای ۴، وارد عمل شدند و بقیه نیروها دست نخورده باقی ماندند. با عدم موفقیت عملیات، هدف اجرای آن در تبلیغات پاسخ به شرارتهای اخیر عراق اعلام شد.[۵] در نهایت این عملیات موفقیتی را در بر نداشت و موجب شد تا ارتش عراق، حمله قوای ایران را متوقف نماید، عراق این عملیات را «روز بزرگ» نامید. از این پس جایگاه بخش اطلاعات در ارتش عراق بار دیگر اوج گرفت و موقعیت خود را باز یافت.[۶] در این عملیات حدود ۱۰۰۰ نفر از رزمندگان عزیز شهید و نزدیک به ۲ هزار نفر نیز مفقود شدند و حدود ۱۱ هزار نفر هم مجروح شدند. شکست عملیات با آن همه امکانات و تبلیغات برای مسئولان کشور و فرماندهان، صحنه عملیات بسیار تلخ و آزار دهندهای بود. روحیه نیروهای خودی بشدت پایین آمد و امید به نتیجه عملیات سرنوشت ساز، ضعیفتر شد. روحیه ارتش عراق بالا رفت و به نیروهای عراقی تلفات چندانی وارد نشد. عراق از ناکام گذاشتن عملیات ایران، بسیار خرسند شد و شکست تهاجمی ایران را جشن گرفت.[۷] این عملیات موجب شد تا عراق احساس نماید که قادر است هرگونه تهاجم ایران را دفع کند. با پایان یافتن عملیات کربلای۴، ارتش عراق حملات شیمیایی به عقبههای رزمندگان را از سر گرفت. مهمترین حمله شیمیایی در ساعت هشت و نیم صبح روز جمعه ۵/۱۰/۱۳۶۵ در منطقه آبادان صورت گرفت بهطوری که ابری از گاز شیمیایی خردل تا مدتی منطقه را پوشانیده بود. در این حمله حدود ۲۰۰۰ نفر مصدوم شدند که در اورژانس بیمارستان صحرایی علی ابن ابیطالب(ع) مورد مداوا قرار گرفتند. همچنین ارتش عراق با گلولههای شیمیایی توپخانه مناطق اطراف مسجد جامع خرمشهر را مورد اصابت قرار داد که بر اثر آن حدود ۷۰ نفر مصدوم شدند.[۸] به هر حال عملیات کربلای ۴ نتوانست به پیروزی برسد و ناکام ماند. عملیات کربلای ۴ در حالی ناموفق شد که شاید حجم امکانات و مقدوراتی که برای انجام آن فراهم شده بود، بیش از یک و نیم برابر نیرو و تجهیزات عملیات والفجر۸ بود.[۹]
برنامه ریزی برای کربلای ۵
ناکامی در عملیات کربلای ۴، به شکل نامطلوبی موقعیت برتر جمهوری اسلامی ایران را که با فتح فاو حاصل شده بود، تحت تأثیر قرار داد. عدم موفقیت در این عملیات، تأثیر روحی فراوانی در بین فرماندهان، بخصوص «فرماندهی جنگ »به وجود آورد. اگر عملیات کربلای۴ که بر آن، نام «عملیات سرنوشت ساز» نهاده شده بود موفق میشد، عملیاتی به نام کربلای۵ در منطقه شلمچه، صورت نمیگرفت. معمولاً ناکامیها، شکستها، عدم پیروزیها، مشکلات و پیچ و خمهای موجود بر سر راه هر عملیات، برخی از رزمندگان و مسئولان جبهههای نبرد را «منفعل»، بعضیها را «عصبانی و ناراحت» و برخی را «به فکر فرو میبرد» و آنها را برای حرکت و «اقدام آینده»، وادار به اندیشیدن و تفکر بیشتر میکرد. معمولاً فرماندهان و طراحان عملیات، اقدامات و تلاشهای گذشته و تحولات نبردهای انجام شده را مورد بررسی قرار داده، نقد میکنند و با ارزیابی نقاط قوت و ضعف عملیات ناموفق و ناکام انجام شده، راهی را برای رسیدن به پیروزی در آینده میجویند. انجام عملیات کربلای ۵، میتوانست تا حدودی بحران روحی ناشی از عدم موفقیت و ناکامی در عملیات کربلای۴ را جبران کرده و آن را پشت سر بگذارد. از سوی دیگر در آن زمان، دشمن به طور مرتب به مراکز صنعتی کشور، نیروگاههای برق، کارخانهها، ایستگاههای راه آهن و قطارها و پادگانهای نظامی، حملات هوایی انجام میداد، بهطوری که شرایط به گونهای شده بود که اکثر نیروگاههای برق کشور با نیمی از ظرفیت خود کار میکردند. کمبود برق باعث شده بود که مردم اکثر نقاط کشور روزانه بیش از سه ساعت برق نداشته باشند. کمبود برق موجب مشکلاتی برای کارخانه ها از جمله برای کارگاههای ساخت قایقهای مورد نیاز جبهههای جنگ شده بود. رفتن برق بعضاً موجب قطعی آب نیز می شد. به هر حال بمبارانهای دشمن نیز ادامه داشت. در حملات هوایی به پایگاه هوانیروز باختران حدود ۴۰ بالگرد نظامی خسارات جدی دیده و ۹ خلبان شهید شدند. هر روز کشتیهای ایران در خلیج فارس مورد حمله قرار میگرفتند. حملات ارتش بعثی به مناطق مسکونی و به مردم بیپناه بهطور بیسابقهای افزایش یافته بود و جنگ شهرها ادامه داشت. در این شرایط که اقدام سیاسی مؤثری نیز برای پایان دادن به حملات ارتش عراق انجام نمیشد، فشار برای انجام یک عملیات بزرگ در جبهههای جنگ به منظور پاسخ دادن به شرارتهای دشمن، روی رزمندگان اسلام زیاد بود. نظر امام خمینی بر این بود که هر کجا میخواهید عمل کنید ولی به دشمن زمان و فرصت ندهید. بنابراین کشور و شرایط جنگ، در آن زمان، نیاز به یک عملیات موفق بزرگ داشت تا هم قوای ارتش عراق در مواضع پدافندی باقی بمانند و هم بتوان با یک پیروزی نظامی، راه را برای تلاشهای سیاسی مسئولان کشور، جهت پایان دادن به جنگ تحمیلی باز کرد و هم بتوان با انجام یک عملیات بزرگ در جبهههای جنگ، پاسخی به تهاجمات دائمی دشمن در حمله به تأسیسات نفتی ایران و نیز به مردم بیپناه در شهرهای مختلف کشور داد. باید توجه داشت که در اوایل سال ۱۳۶۵ در ارزیابی وضعیت دشمن، فرماندهان سپاه به این نتیجه رسیدند که اگر جمهوری اسلامی ایران پس از تصرف فاو نتواند گامهای بلند تری برداشته و عملیات وسیعتر و گسترده تری را نسبت به عملیات والفجر۸ انجام دهد، ارتش بعثی با تمرکز قوای خود به مواضع رزمندگان اسلام حمله خواهد کرد و جنگ جدیدی را در جبهههای زمینی آغاز خواهد کرد.
چرا کربلای ۵ مهم بود؟
با این تحلیل بود که عملیات کربلای ۵، بلافاصله پس از شکست عملیات کربلای۴ از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طرحریزی و در محور شلمچه در نیمه شب ۱۹/۱۰/۱۳۶۵ و در منطقه شرق بصره به مرحله اجرا درآمد. این عملیات از جمله نبردهایی بود که با مدیریت و فرماندهی سپاه و جدای از حضور مدیریتی و یگانهای تکاور ارتش انجام شد تا تغییری در مدیریت جبههها و نحوه طرحریزی عملیاتها ایجاد شود. منطقه عملیاتی کربلای ۵، منطقه محدودی بود. عرض این منطقه بین ۱۰ تا ۱۳ کیلومتر و عمق آن متغیر بین ۱۲ تا ۱۵ کیلومتر بود. یک منطقه آب گرفتگی وسیع مصنوعی در حوالی مرز وجود داشت که به همراه کانال پرورش ماهی، زمین منطقه عملیاتی را کوچک و پیچیده کرده بود. طول کانال پرورش ماهی حدود ۳۰ کیلومتر و عرض آن بیش از هزار متر و عمق آب در آن بین یک تا یک ونیم متر بود. زمین منطقه عملیات کربلای۵ در شرق بصره دارای ارزش و اهمیت زیادی بود. محور مواصلاتی شلمچه کلید فتح بصره به شمار میرفت. وسعت سرزمین خشک این منطقه عملیاتی که به پنج ضلعی معروف بود به کمتر از ۵۰ کیلومتر مربع میرسید. یک کیلومتر پیشروی در محور شلمچه، از نظر اهمیت نظامی و فشار سیاسی بر دشمن، برابر با حدود ۱۰ کیلومتر پیشروی در نقاط دیگر مانند محور فکه، ارزش داشت. بنابراین ارزش نظامی و سیاسی زمین منطقه عملیات کربلای ۵ بسیار زیاد بود. این عملیات باعث شد که مستحکمترین و پیچیدهترین خطوط دفاعی دشمن در منطقه شلمچه که آن را به خط بارلو تشبیه کرده بودند و با انواع موانع ایذایی و استحکامات دفاعی پوشانده شده بود از سوی رزمندگان اسلام و با تاکتیکی ویژه شکسته شود و نیروهای ایرانی به عقبه یگانهای ارتش بعثی نزدیک شوند. در این عملیات بیش از ۱۵۰ کیلومتر مربع از خاک عراق به تصرف قوای ایران درآمد و پاسگاههای بوبیان، شلمچه، کوت سواری و خین در اختیار رزمندگان اسلام قرار گرفت. جزایر بوارین، فیاض وام الطویل و شهرک دوعیجی، رودخانه دوعیجی و نهر جاسم و همچنین۱۰ کیلومتر از جاده شلمچه – بصره و نیز ۱۱ پاسگاه فرماندهی ارتش بعثی عراق نیز به کنترل قوای اسلام درآمد. در این عملیات ۲۶۵۵ نظامی عراقی شامل ۴۰ افسر ارشد و ۴۰ افسر جزء و ۶۰۰ درجه دار به اسارت در آمدند. استعدادی در حدود ۵۵ تیپ تا حدود زیادی منهدم شد و به ۸۷۰ دستگاه تانک، ۱۸۰ قبضه توپخانه صحرایی و ۱۰۰۰ دستگاه خودرو آسیب وارد شد. حدود ۳۰ هزار نفر از نظامیان عراقی کشته و تعداد بیشتری زخمی شدند و ۳۰ هواپیمای دشمن آسیب دید و ۷ فروند بالگرد دشمن نیز ساقط شد. در نهایت پس از ۴۵ روز جنگ، ارتش عراق به منظور جلوگیری از انهدام بیشتر، دست از جنگ کشید.[۱۰] همچنین ۲۳۰ دستگاه تانک، ۲۰ قبضه توپ، ۲۰۰ دستگاه خودرو و ۱۰۰ دستگاه وسایل مهندسی و ۱۰۰ قبضه توپ ضد هوایی به غنیمت در آمد. این عملیات برای ایران نیز بسیار پر تلفات بود. کمیت وکیفیت شهدا و مجروحان عملیات کربلای ۵ نسبت به همه عملیاتهای دوران جنگ، بیشتر و بالاتر بود. در این عملیات ۳۵۰ نفر از فرماندهان ردههای مختلف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جمله حسین خرازی فرمانده دلاور و کم نظیر لشکر ۱۴ امام حسین(ع) که قبلاً در عملیات خیبر و در منطقه طلائیه دست راستش را در راه خداوند داده بود و نیز حجتالاسلام والمسلمین شیخ عبدالله میثمی مسئول دفتر نمایندگی حضرت امام در قرارگاه خاتم الانبیاء(ص)، اسماعیل دقایقی فرمانده لشکر ۹ بدر، یدالله کلهر قائم مقام لشکر ۱۰ سید الشهدا(ع)، حاج قاسم میر حسینی قائم مقام لشکر ۴۱ ثارالله، محمد فرومندی قائم مقام لشکر ۵ نصر، هاشم اعتمادی فرمانده تیپ امام حسن(ع)، محمدعلی شاه مرادی فرمانده تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم(ع)، خلیل مطهرنیا مسئول عملیات لشکر ۳۳ المهدی، مرتضی جاویدی قویترین فرمانده گردان خط شکن لشکر المهدی، نوری جانشین لشکر ۲۷ محمد رسول الله، ذوالانوار رئیس ستاد لشکر ۱۹ فجر به همراه سه برادر و دامادشان، محمدیزاده جانشین لشکر ۷ ولیعصر، اسلام نصب و نوزاد و… به شهادت رسیدند. بنابراین عملیات کربلای ۵ هم پر هزینه و هم پر تلفات بود بهطوری که در این عملیات حدود ۱۲ هزار نفر به شهادت رسیده یا مفقود شدند و نزدیک به ۱۵ هزار نفر زخمی شدند.[۱۱]
سال پرتلفات جنگ
در مجموع سال ۱۳۶۵ پر تلفاتترین سال جنگ بود. در این سال حدود ۴۰ هزار نفر از مردم ایران در جریان عملیاتها و بمبارانها به شهادت رسیدند. همچنین در دو عملیات والفجر۸ و کربلای۵، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی تعداد ۸ فروند از جنگندههای خود را از دست داد.[۱۲] گرچه عملیات کربلای ۵ در مجموع یک عملیات نسبتاً موفق ارزیابی می شود، اما نتوانست به عنوان یک عملیات سرنوشت ساز، پس از ۲۰ روز جنگ شدید، به هدف اصلی خود که ختم جنگ باشد نائل شود.[۱۳] یکی از پیامدهای عملیات کربلای ۵، به بنبست رسیدن امکان انجام عملیات بزرگ در جبهههای جنوب بود. فاعتبروا یا اولی الابصار
منابع
[۱]- وفیق السامرایی، ویرانی دروازه شرقی، مترجم عدنان قارونی، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۸۸، ص۱۳۵
[۲] – علیزاده طباطبایی محمود، مدیر دفاعی سازمان برنامه و بودجه در سالهای جنگ تحمیلی، نیمی از بودجه کشور برای جنگ بود، ماهنامه ایران فردا، دوره جدید، شماره ۱۶، مهرماه ۱۳۹۴، صفحه ۴۵
[۳]- هاشمی عماد، خاطرات هاشمی رفسنجانی، اوج دفاع، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۸۸، ص۱۰۵ و ۱۷۹
[۴]- رضایی محسن، جنگ در متن و حاشیه، به کوشش مهدی بهداروند، تهران، ۱۳۸۳، ص۲۰۲
[۵]- هاشمی عماد، خاطرات هاشمی رفسنجانی، اوج دفاع، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۸۸، ص ۳۹۳
[۶]- وفیق السامرایی، ویرانی دروازه شرقی، مترجم عدنان قارونی، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۸۸، ص ۱۲۳
[۷]- هاشمی عماد، خاطرات هاشمی رفسنجانی، اوج دفاع، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۸۸ ص ۳۹۹ و ۴۰۴
[۸]- فروتن عباس، جنگ شیمیایی عراق و تجارب پزشکی آن، تهران، نشر طبیب، ۱۳۸۲، ص ۱۴۸
[۹]- رضایی محسن، جنگ در متن و حاشیه، به کوشش مهدی بهداروند، تهران، ۱۳۸۳، ص۲۰۲
[۱۰]- اظهارات سردار احمد غلامپوربا بهداروندمهدی، ما وجنگ، تهران، پژوهشکده مطالعات و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۸۸، ص۲۸۶
[۱۱]- اظهارات سردار رشید با بهداروندمهدی، ما وجنگ، تهران، پژوهشکده مطالعات و تحقیقات دفاع مقدس، ۱۳۸۸، ص ۱۳۰
[۱۲]- اظهارات خلبان موسوی معاون عملیاتی اسبق نهاجا در همایش بررسی نقش عملیاتهای والفجر۸ و کربلای۵ در روند پایان جنگ برگزار شده در ساختمان مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در مورخه ۱۳۸۹/۱۰/۲۶
[۱۳]. هاشمی عماد، خاطرات هاشمی رفسنجانی، اوج دفاع، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۸۸، ص ۴۳۵
منبع: روزنامه ایران