سرمایی همه گیر، همه جا بیداد میکند
تئودور آدرنو
” حق زندگی” از خدشه ناپذیرترین حقوق انسان است، این حق میباید نه فقط از سوی دولتها، حتی از سوی شهروندان جامعه محترم شمرده و رعایت شود. خصلت جهانی “حق زندگی” و دیگر ارزش های” حقوق بشر”ی جایگاه انسانی، اخلاقی و حقوقی خاصی به این پدیدۀ جهانشمول داده است، حقی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاقهای آن، قوانین بین المللی و کنوانسیونها مختلف به رسمیت شناخته شده و بر حفاظت از حرمت و کرامت انسانی و حفظ جان و سلامت کودکان و غیر نظامیان در زمانهای درگیریهای مسلحانه وجنگ تاکید شده است.
بخش بزرگی از اپوزیسیون حکومت اسلامی خود را “حقوق بشر”ی و باورمند به “حق زندگی” به عنوان ” آرمان مشترک جهانی” خوانده است و مدعی ست پایبند و وفادار به مفاد مندرج در اعلامیه جهانی “حقوق بشر” است. این مجموعه که به درستی حکومت اسلامی را بزرگترین ناقض “حقوق بشر” میداند خود اما “گزینشی” با حقوق بشر برخورد میکند وآنجا که قافیه تنگ میشود از “حقوق” و “بشر” تقسیم بندی و تعریف مطلوبِ نظری و “سیاسی – ایدئولوژیک “اش را ارائه میدهد. یک نمونه جنگ در خاورمیانه است، به ویژه جنگ اسرائیل و فلسطین، که میزان پایبندی این بخش از اپوزیسیون را به “حقوق بشر” برملا کرده است.
اپوزیسیون حکومت اسلامی به حق و به درستی حمله تروریستی و وحشیانۀ گروه حماس به شهروندان اسرائیلی را محکوم کرده است اما بخشی از همین اپوزیسیون خلاف ادعاهایش مبنی بر وفاداری به ” حقوق بشر” در برابر جنایتهای ارتش اسرائیل در غزه و مناطق دیگر سکوت اختیار کرده و آن را نادیده میگیرد، و حتی به مدافعان واقعی ” حقوق بشر” که رفتارارتش اسرائیل را در پیوند با کشتار کودکان، زنان و مردان غیر نظامی و تخریب مدارس و بیمارستانها و خانههای مردم، محکوم میکند با روشی ناپسند برچسبهای نا چسب و شایستۀ خویش میزند. این بخش از اپوزیسیونِ به اصطلاح دموکراسی خواه که مدعی ست میخواهد بعد از سرنگونی حکومت اسلامی قانون اساسیای مدرن و مبتنی بر اصول مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای آن در میهنمان تدوین، جاری و مستقر کند بر کشتار دهها هزار کودک و زن و مرد فلسطینی و ویرانگریِ وحشیانۀ ارتش اسرائیل در فلسطین چشم میبندد، و خونسردانه وگاه شادمانه بدون کم ترین حس همدردیِ انسانی برای جنایتها توجیهها در چنته دارد که نارواتریناش این گونه سخنان است که ” کسی که باد میکارد توفان درو میکند” و یا اینکه ” تقصیر خودشان است”، یعنی تقصیر کودکان فلسطینی ودیگر مناطق درگیرِ جنگ است که ددمنشانه دریده میشوند؟. تاسف بارتر اینکه این بخش از اپوزیسیون که برای آینده ایران نسخۀ تلفیق دموکراسی با حقوق بشر و نفی خشونت میپیچد در عمل در رابطه با کشتار کودکان و غیر نظامیان و ویرانسازی این مناطق وتروریسمی عریان، “جهانروایی”ِ حق زندگی و حقوق بشر را نادیده میگیرد و میگوید کشتار کودکان و ویرانگری در فلسطین فعلا مساله ما ایرانیان نیست!
این بخش از اپوزیسیون “دموکراسی خواه” نشان داده است خواهان استقرار و تحقق دموکراسیای بدون ارزشهای حقوق بشری ست، دموکراسیای ” من در آوردی” و غیرانسانی که پیوندی با ” حق زندگی” و “حقوق بشر” ندارد، و در حقیقت صحه گذاری بر تجاوز به “حق زندگی” و حقوق انسانها تحت لوای” دموکراسی” با بکارگیری قدرت ” قانونی” و سازماندهی مذهبی، سیاسی و اقتصادی ست.
مسعود نقرهکار
از: گویا