اجرای: محبوبۀ گلزاری، شعر از: میرزاده عشقی
منظومه رستاخیز شهریاران ایران،
زدلم دست بدارید که خون می ریزد
قطره قطره دلم از دیده برون می ریزد
********************************
اکنون که مرا وضع وطن در نظر آمد
دیدم که زنی با کفن از قبر در آمد
سر از خاک بدر کرد
بر اطراف نظر کرد
ناگهان چه گویم که چون شد
شیون از درونش برون شد
زدلم دست بدارید که خون می ریزد
قطره قطره دلم از دیده برون می ریزد
ای مردمِ چون مردهیِ استادهیِ حیران
من دخترِ کسرایم و شهزادهیِ ایران
من اجداده ی دیرین جگر گوشهی شیرین
غصه ی شما قوم رنجور
مرده ام برون کرده از گور
—————————————-
شعر از: میرزاده عشقی
خواننده: محبوبه گلزاری
تنظیم کننده و نوازنده نی: وفا مصباحی
عود: مریم خدابخش
سه تار: سپهر شهبازی
تنبک و سازهای کوبه ای: مجید یگانه
صدابردار: حامی حقیقی