مجتبی واحدی – دیدگاه نو
یکشنبه, ۲۸ام مهر, ۱۳۹۸
از نخستینروز ربایش روحاله زم ، به صراحت ادعای جمهوری اسلامی در مورد پیچیده بودن عملیات ربایش او را رد کردم و همچنان بر همان باور هستم. با توجه به ریخت و پاشهای بی حد و حصر جمهوری اسلامی برای تامین شهوات سیاسی خامنهای و نیز افزایش تعداد ” تاجر- سیاستمداران” در شرق و غرب عالم، تکرار این حادثه نیز چندان دور از ذهن نیست که البته بهیچوجه نشانه قدرتمندی جمهوری اسلامی نخواهد بود. نظام غاصب ولایت فقیه آنگاه می تواند اقتدار خود را به رخ بکشد که از این اقتدار در راه مبارزه با تحریم های جهانی علیه اقتصاد ایران و رفع تهدیدهای ریز و درشت علیه منافع دراز مدت ایران بهره گیری کند. اقتدار آنگاه معنا می یابد که فشردن گلوی اقتصادی جمهوری اسلامی ، متحدان نظام در عراق و لبنان را با بحران مواجه نکند . نظام ورشکسته جمهوری اسلامی، زمانی می تواند خود را مقتدر بداند که متحدانِ مصلحتی همچون روسیه و چین، آبرو و منافع نظام را در پای زد و بندهای پشت پرده خود با اسرائیل و امریکا، قربانی نکنند. جمهوری اسلامی در حالی ادعای اقتدار دارد که ناچار است در مراوادات تجاری خود به شرایطی تن دهد که توسط کشورهای طرف معامله، دیکته می شود ؛ از فروش ارزان و مدت دار نفت به چین تا واگذاری بنادر به چینی ها، از دریافت اجناس تحمیلی هندی به ازای فروش نفت تا سکوت در برابر بدعهدی های تجاری و سیاسی روسیه، از چشم بستن بر بعضی حوادث در کشورهای متحد موقت تا در گیر شدن غیر ضروری در برخی بحران های برون مرزی به دلیل جلب رضایت متحدان موسمی…
قبلا در یادداشت ” نظام کاریکاتوری و پهپاد امریکایی” نوشتم که به فرض صحت ادعاها در خصوص عدم مشارکت روسیه در ماجرای سرنگونی پهپاد امریکا، توانمندی جمهوری اسلامی در آن ماجرا نشان دهنده پیشرفت نامتوازن و کاریکاتوری است. جمهوری اسلامی در حالی سرمایه های کلان انسانی و مالی مصروف توسعه نظامی کرده که در بسیاری از عرصه ها در ردیف عقب مانده ترین کشورهاست. حتی در عرصه نظامی ، پیشرفت ها نتوانسته قدرت آفندی و پدافندی را به صورت متوازن افزایش دهد . انکار نمی کنم که جمهوری اسلامی ، به صورت مستقل یا با بهره گیری از معاضدت روسیه و برخی کشورهای دیگر، به برخی توانمندی های نظامی دسترسی پیدا کرده است. اما در همین عرصه نیز در دو سال گذشته حملات مکرر اسرائیل علیه مواضع سپاه در سوریه با واکنش درخور مواجه نشده و حتی متحد ظاهری جمهوری اسلامی – روسیه – نیز نه تنها به حمایت از جمهوری اسلامی نپرداخته بلکه از محکومیت زبانی نیز خودداری کرده است. به عبارت دیگر هزینه های کلان برای پیشرفت های نظامی که به بهای گسترش فقر در جامعه انجام شده ، نهایتا نه اقتدار واقعی نظامی به ارمغان آورده نه اقتدار سیاسی. البته سران جمهوری اسلامی، تلاش زیادی انجام داده و می دهند تا با برخی اقدامات نمایشی، بر موج ” غرور ملی” سوار شوند و بی کفایتی ها و مفاسد خود را برای مدتی از چشم ها مخفی نگه دارند. اما این مخفی نگهداشتن ها به کار حکومتی می آید که در صدد اصلاح کژی ها باشد و نیازمند فرصت . حکومتی که بنیان آن بر فساد و ناکارآمدی است و نفع عوامل آن در گسترش تباهی ها، قطعا از این اقتدار نمایی های توخالی ، طرفی نخواهد بست.
ماجرای ربایش روح اله زم، حواشی آن و تبلیغات پرحجم رسانهها و تریبونهای جمهوری اسلامی در مورد این آدم ربایی، یادآور نمایش های مضحکی است که پس از سرنگونی پهپاد امریکا تمام رسانه های رسمی و غیر رسمی حکومت را تسخیر کرده بود. حکومتی که در بسیاری از عرصه ها قادر به حفظ سنگرهای خود نیست از یک حادثه، داستان ها ساخت و حماسه سرایان حکومت دهها و صدها شاهنامه جعلی برای آن سرودند. اما با آنهمه ادعا، نتوانستند تهدید کنندگان اقتصادی و تحریم کنندگان سیاسی را در اقدامات خود دچار تردید کنند و این ، بی حاصل بودن اقتدار مفروض نظامی را آشکار ساخت. زیرا اقتدار نظامی نه هدف بلکه وسیله ای است برای تامین منافع ملی. در حالی که سهم مردم ایران از اقتدار ادعایی جمهوری اسلامی، پرداخت هزینه های کلان و محرومیت روزافزون بوده است.
ادعاهای جمهوری اسلامی در اقتدار اطلاعاتی و امنیتی، بسیار مضحکتر از نمایش اقتدار نظامی است. جمهوری اسلامی در حالی ادعای اقتدار امنیتی و اشراف اطلاعاتی را فریاد می زند که در امنیتی ترین دولت بعد از انقلاب، رقماختلاس ها به بالاترین حد خود در تاریخ و جغرافیا رسیده و سیستم اطلاعاتی نظام، هیچگاه نتوانسته – یا نخواسته – با نفوذ در میان تروریست های اقتصادی، از سرمایه های ملی و دارائیهای مردم محافظت نماید. همچنین تا کنون دستگاهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی، قادر – یا مایل – نبوده اند اقتدار خود را مصروف شناسایی و اجرای عملیات پیچیده اطلاعاتی!!!!! برای دستگیری اختلاس کنندگان فراری نمایند.هیچیک از متهمان اختلاس از منابع ملی و دولتی نیز تا زمان تکمیل اختلاس ها و خروج از کشور، با مانعی به نام ” سربازان گمنام امام زمان ” مواجه نشدهاند. سهل است ! موسسات مالی که در سال های گذشته دهها هزار میلیارد تومان از اموال مردم را سرقت کردند در دامان سپاه و سازمان حفاظت و اطلاعات سپاه ، زاییده شدند و رشد کردند. از سوی دیگر در پرونده های مهم تر همچون قتل های زنجیره ای و ترور دانشمندان هسته ای نیز اقدامات پر سر و صدای همین ” سربازان مقتدر و نابغه امام زمان” نهایتا به رسوایی های بزرگختم شد . امروز هیچکس تردید ندارد که مجموعه اطلاعاتی نظام ، در شناسایی عوامل ترور دانشمندان هستهای و دست اندرکاران انفجار پایگاه موشکی ملارد هیچ توفیقی نداشته است.اما تبلیغات گسترده و ادعاهای خیره کننده در مورد شناسایی و مجازات عوامل آن اقدامات ، هنوز از خاطره ایرانیان محو نشده است. تبلیغات گسترده و ذوق زدگی دستوری ائمه جمعه و سایر تریبون داران نظام در خصوص دستگیری زم، نه تنها در باور ایرانیان نسبت به میزان توان امنیتی و اطلاعاتی نظام ، تغییری ایجاد نکرد بلکه با زنده کردن خاطره ادعاهای مشابه قبلی – از جمله در مورد ترورهای هسته ای- موجب تمسخر دستگاههای اطلاعاتی شد. حتی اگر کسی ادعاهای مضحک نظام در مورد ” پیچیدگی عملیات دستگیری زم ” زم را باور کند یکبار دیگر ” رشد کاریکاتوری نظام” در برابر چشمان مردم قرار می گیرد؛ سیستمی که توان اطلاعاتی آن ، تنها صرف مبارزه با مخالفان سیاسی می شود و در مبارزه با اختلاس کنندگان و خائنان به ملت، توفیقی ندارد.
شهوت مقام، چشم حاکمان مجذوب قدرت را کور کرده و از دیدن واقعیتهای پیرامون خود عاجزند. آنها با نمایش رشد کاریکاتوری نظام و باور دروغهای خود، هر روز بیش از گذشته از امکان نجات، دور شدهاند. اقدامات نمایشی آنان نیز حتی اگر برای ساعات یا روزهایی، به کار فریب خلق بیاید با رسواییهای جدید و بی کفایتیهای روزمره، نه تنها منفعتی برای حکومت نخواهد داشت بلکه موجب افزایش کینه مردم خواهد شد؛ همان مردمی که سالهاست شاهد جدیت نظام در شناسایی و سرکوب مخالفان و منتقدان هستند اما هیچ ارادهای برای شناسایی عوامل ناامنی اقتصادی و اجتماعی – مختلسان، اسید پاشان ، قاچاقچیان زنان و دختران و… – مشاهده نمی کنند.