پنج سال حبس و ضبط کلیه جواهرات یک جواهرفروش بهایی به نفع دولت

سه شنبه, 17ام دی, 1398
اندازه قلم متن

«کامران شهیدی»، هرگز گمان نمی‌کرد بعد از ورود مشتری همیشگی‌اش به مغازه جواهرفروشی زندگی‌اش زیرورو شود اما او نه‌تنها اموالش را از دست داد بلکه به حکم دادگاه به شش سال حبس محکوم شود.

آقای شهیدی یکی از شهروندان بهایی است. او در تهران مغازه طلافروشی داشت و در آنجا به ساخت جواهرات منقوش به شعائر آیین بهایی و فروش آن‌ها به بهاییان مشغول بود.

یک فرد نزدیک به کامران شهیدی به «ایران‌وایر» گفت: «در آذر ۱۳۹۵، خانمی به نام مهشید ضیائی که خود را باورمند به آیین بهایی معرفی می‌کند برای خرید جواهری دارای نشانه‌های مذهبی بهایی به مغازه آقای شهیدی مراجعه می‌کند. کامران هم چون این خانم را از قبل می‌شناخته و مشتری‌اش بوده، درخواست او را می‌پذیرد. فرد مذکور اما با خوراندن آب‌میوه‌ مسموم به کامران شهیدی، او را بی‌هوش و پس از برداشتن کلیه جواهرات درون گاوصندوق، مغازه را ترک می‌کند.»

به گفته این منبع مطلع «مهشید ضیائی» که خود را بهایی معرفی کرده دو سال بعد در مصاحبه‌ای با خبرگزاری فارس گفت که از دوم آذر ۱۳۹۵ مسلمان شده و در روزنامه اطلاعات هم اعلان کرده است. درحالی‌که او در اواسط آذر ۱۳۹۵ تحت‌عنوان فردی بهایی به مغازه آقای شهیدی مراجعه و درخواست نشانه‌ مربوط به آیین بهایی را می‌کند یعنی چند روز بعد از مسلمان شدن.

کامران شهیدی از این فرد شکایت می‌کند و پرونده‌ به دادگاه می‌رود: «در ابتدا، این خانم با تهمت زدن و پرونده‌سازی علیه آقای شهیدی سعی می‌کند وی را از شکایت منصرف کند که دادگاه رای بر برائت کامران شهیدی از اتهام وارده می‌دهد. پس‌ازآن با فرستادن پیام‌های تهدیدآمیز به موبایل کامران شهیدی، او را تهدید می‌کند که از شکایتش انصراف دهد و در غیر این صورت وی را به اداره اطلاعات لو خواهد داد. آقای شهیدی شکایتش را پس نمی‌گیرد اما پس از مدتی متوجه می‌شود که نظر رییس دادگاه به‌طور ناگهانی تغییر کرده و پرونده بدون نتیجه، مختومه اعلام می‌شود.»

کامران شهیدی مهر ۱۳۹۶ از سوی ماموران وزارت اطلاعات در مغازه خود بازداشت می‌شود: «صبح روز دوشنبه سوم مهر ۱۳۹۶، مأموران وزارت اطلاعات به محل کسب کامران شهیدی در تهران می‌روند و بدون نشان دادن حکم، محل را تفتیش و حدود دو کیلوگرم طلا و مقادیری سکه، نقره، دلار و پول نقد را از گاوصندوق مغازه برداشته و ضبط می‌کنند. سپس کامران را بازداشت و به زندان اوین منتقل می‌کنند.»

هم‌زمان با بازرسی محل کار کامران شهیدی، ماموران به منزل وی، دختر و خواهرش در کرج هم مراجعه می‌کنند که به دلیل نبودن کسی در دو تا از منازل برای باز کردن در خانه‌ها فقط موفق به بازرسی منزل خواهر او می‌شوند که همه کتب‌ مذهبی و هر شکل طلای موجود در منزل مانند انگشتر و گردنبند را ضبط می‌کنند. پس از یک هفته، ماموران وزارت اطلاعات به همراه کامران شهیدی، بار دیگر محل کار و منزل مسکونی کامران را مورد بازرسی قرار می‌دهند.

فرد مطلع به «ایران‌وایر» گفت که آقای شهیدی پس از سه هفته با وثیقه معادل پانصد میلیون تومان آزاد شد. جلسه دادگاه این شهروند بهایی در خرداد ۱۳۹۷ برگزار شد اما حکم دادگاه اخیرا به او ابلاغ شده است. آقای شهیدی به حکم شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی «محمد مقیسه» به اتهام اقدام علیه امنیت کشور از طریق اداره تشکیلات مذهبی بهایی با ساخت نمادهای آیین بهایی به‌صورت طلا و نقره طبق بند ۴۹۹ قانون مجازات اسلامی به پنج سال حبس تعزیری و به اتهام فعالیت‌های تبلیغی علیه نظام از طریق شرکت در جلسات بهایی به مناسبت دویستمین سالگرد تولد بنیان‌گذار آیین بهایی و دعوت از دیگران برای شرکت در این جلسات در فضای مجازی طبق بند ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی به یک سال حبس تعزیری محکوم شد که برابر با بند ۱۳۴ قانون، مجازات اشد در مورد متهم اجرا خواهد شد. همچنین به حکم قاضی پرونده، با توجه به فعالیت‌های بزهکارانه متهم کلیه طلاجات و نقره‌جات ساخته‌شده توسط او طبق بند ۲۱۵ قانون مجازات اسلامی به نفع دولت جمهوری اسلامی ایران ضبط می‌شود.

فرد نزدیک به آقای شهیدی می‌گوید با این که مغازه جواهرسازی کامران استیجاری بوده ولی از زمان بازداشت او که دو سال از آن گذشته است همچنان پلمپ و در اختیار صاحب‌ملک قرار نگرفته است.

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران فقط ادیان اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی را به رسمیت می‌شناسد و دین بهاییت را با آنکه تعداد پیروانش بیش از باورمندان سه دیانت مسیحی، کلیمی و زرتشتی در ایران است، به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل در چهل سال گذشته، حقوق شهروندان بهایی به‌طور مداوم و سیستماتیک نقض شده است و بهاییان از اجرای بسیاری از مراسم و مناسک مذهبی محروم هستند.

از: ایران وایر


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.