بختیار این شهامت را داشت که به میدان بیاید*

پنجشنبه, 16ام مرداد, 1399
اندازه قلم متن

دکتر بختیار پنجاه و نه سال پیش در میتینگ بزرگ جبهه ملی ایران در میدان جلالیه تهران در میان ابراز احساسات شدید شرکت‌کنندگان روی سکوی خطابه قرار گرفت و اظهار داشت:

«مردم شرافتمند و هوشیار تهران! شما امروز در این‌جا اجتماع کرده‌اید تا به ندای حق‌طلبانه جبهه ملی ایران پاسخ داده و گروه گروه وارد این میدان وسیع شده‌اید تا بار دیگر صدای ملت ایران را بشنوید، زیرا بر شما ثابت شده است که جبهه ملی جز راه حقیقت و شرافت و دوستی نپیموده است. سعی و کوشش ما همواره بر این بوده که منافع ملت ایران قبل از هر چیز دیگر در نظر گرفته شود و مقدرات این ملک و ملت به دست ایرانی سپرده شود.

جبهه ملی ایران معتقد است که اصول قانون اساسی و حقوق ملت ایران پایه نظام اجتماع است و به نام مصالح روز، حقوق مصرحه در قانون اساسی را نباید ملعبه قرار داد و با سفسطه و پشت هم اندازی، آزادی‌های فردی و اجتماعی را پایمال کرد.

جبهه ملی جامعه ایران نوین را بر اساس عدم اختلاف طبقاتی دانسته و معتقد است که هیچ عاملی جز کار مفید و دانش و ابتکار نباید مقام خود یا دسته‌ای را از سایرین متمایز سازد.

جبهه ملی ایران وقتی در ده سال قبل از شرکت سابق نفت خلع ید نمود و به رهبری دکتر محمد مصدق [در این وقت جمعیت به شدت ابراز احساسات کردند و چندین دقیقه با هورا‌های ممتند و بلند خود صحبت ناطق را قطع کردند]صنایع نفت را ملی کرد برای آن نبود که در تهران دوازده نفر از بیکاره‌ترین مردم این مملکت به نام مدیر برای خود حقوق، پست و خرج سفر و خرج سفره تعیین کنند و جز یکی دو نفر از آن‌ها مابقی از نفت جز دریافت حقوق گزاف چیزی نمی‌دانند.»

 دکتر مصدق در کتاب رنج های سیاسی گفته است که «برای سیاستمدار سه چیز لازم است، جرات می خواهد که بتواند کاری کند، از خود گذشتگی می خواهد که از همه چیز خود بگذرد، تصمیم به موقع باید بگیرد.»

(به نقل از کتاب رنج های سیاسی دکتر محمد مصدق، سرهنگ جلیل بزرگمهر، به کوشش عبدالله برهان)

دکتر بختیار جرات آن را داشت که در شرایط بسیار بحرانی، نسبت به ماهیت تمامیت خواه جمهوری اسلامی اعلام خطر کند. او با قبول نخست وزیری در آن شرایط آشفته موفق شد سخنان و هشدارش را برای ملت ایران در آن هنگام و برای ثبت در تاریخ و آیندگان عنوان کند.

 خانمها و آقایان محترم

شاپور بختیار شخصیتی فرهیخته بود که همواره دانش سیاسی خویش را در عمل به‌کار می‌گرفت. برای او پاسداری از میراث انقلاب مشروطه، به مثابه‌ی سنگ زیر بنای حاکمیت ملی، نسبت به هر امر دیگری اولویت داشت.

استاد دکتر غلامحسین صدیقی که همواره مورد احترام همه ملیون بوده است، در آغاز نخست وزیری دکتر بختیار در باره ی ایران دوستی و شخصیت او گفت:

«دکتر بختیار آن طور که من می شناسم دارای دو ویژگی عمده است که شخصیت او را از بسیاری رهبران ملی ممتاز می کند.

بختیار دارای آن چنان شجاعتی است که در این شرایط در زمانی که همه به فکر قهرمان شدن و کسب وجاهتند پا به میدان می گذارد.

 ویژگی دوم او عشق و علاقه ای است که به میهن دارد. علاقه او به استقلال ایران مسئله ای است که در طول سالیان دراز هرگز دچار تزلزل نشده است. و فکر می کنم در این برهه از تاریخ این پیروزی ملت است که آدمی مثل دکتر بختیار مامور تشکیل کابینه می شود و بار دیگر نام بی زوال دکتر مصدق رهبر نخستین انقلاب شرق علیه استعمار انگلیس و عوامل و وابستگانش از دستگاه های ارتباطی که تا دیروز از اشاره به نام او وحشت داشتند عنوان می شود.

 بختیار این شهامت را داشته که به میدان بیاید و وظیفه ما و همه رهبران ملی کمک به اوست. باید مملکت را نجات داد.

صحبت سر شخص دکتر بختیار، جبهه ملی، یا بنده و شما و حتی اعلیحضرت شاه نیست، بلکه بحث بر سر مملکتی است که وظیفه حفظ و صیانتش بر عهده ماست.»

هموطنان عزیز

شاپور بختیار به راه نهضت ملی، به راه پدران فرهیخته‌ی مشروطیت، به راه مصدق بزرگ و به راه آزادی و استقلال ایران و حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش رفت و مردانه در راه کوشش بی‌پایان خود برای تحقق دموکراسی در ایران و ارج به پرچم سه‌رنگ به معنیِ حفاظت بی‌چون‌وچرا از تمامیت ارضی کشور ایستاد.

 پاینده ایران

موفقیت شما هموطنان عزیز را آرزومندم.

 دکتر علی راسخ افشار، ۱۶ مرداد ماه ۱۳۹۹ــ فرانکفورت، سازمان های جبهه ملی ایران در اروپا

*متن پیام دکتر علی راسخ افشار به مراسم بزرگداشت بیست و نهمین سالروز قتل شاپور بختیار و سروش کتیبه (پاریس)


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

یک نظر

  1. آقای رامین کامران اخیرا در مقاله”تحول عظیم” نوشته اند:
    (همۀ‌ ایرانیان نگران توان حکومت فعلی برای بهره برداری از موقعیت کنونی هستند و سوابق دیپلماتیک این حکومت، بخصوص بخشی که مربوط میشود به اصلاح طلبان، جایی برای خوشبینی نمیگذارد. ولی ظاهراً این راهیست که در برابر ایران گشوده است و رفتن بدان منطقی ترین کار است. غرب جز دوشیدن ایران و ضربه زدن به آن کاری نکرده است و مردم ما را به روز امروزشان انداخته است. فقط یادآوری کنم که ایران در موقعیت تنگی است، ولی بر خلاف آنچه که برخی وانمود میکنند یا از بدبینی تصور مینمایند، نه بدبخت است و نه بیچاره است و نه دست خالی است. بر عکس، امکانات و ارزشش بسیار زیاد است و هر چه باشد، بی توان و بی پناه و تهیدست نیست. مسئله بهره برداری درست است از این امکانات.)

    راهی در برابر ایران گشوده شده است یا برابر رژیم اسلامی؟ به نظر ایشان بهتر است چین و روسیه ما را بدوشند تا امریکا و انتخاب این راه را به ایران یعنی به رژیم اسلامی پیشنهاد و حکومت اسلامی را راهنمایی می کنند که از این فرصت درست استفاده کند. بد نیست که آقای رامین کامران و شرکای همفکرشان در پیک نت مقاله بنویسند و با آنها همکاری کنند و دفتری هم در پکن و
    مسکو بزنندو اینقدر سنگ شادروان مصدق و بختیار را به سینه نزنند.
    ک. صانعی