پرویز کردوانی، پدر کویرشناسی ایران: تهران آب ندارد

سه شنبه, 22ام مرداد, 1392
اندازه قلم متن

parviz-kardavani

پرویز کردوانی، سال‌هاست که پدر علم کویرشناسی ایران است، پیرمردی ۸۲ ساله متولد گرمسار که گرم‌ترین نقطه زمین در کویر لوت را کشف کرده است. در و دیوار خانه‌اش پراست از تقدیر‌نامه‌ها و عکس‌هایش. عکس‌هایی از زمان‌های خیلی دور و خیلی نزدیک.

به نوشته روزنامه بهار، خیلی دور از زمان دانشجویی و جشن فارغ‌التحصیلی و سال‌های ۵۶، خیلی نزدیک مثل عکس در پارکی در شهر گرمسار که به اسم او نام‌گذاری شده است. دورتادور خانه هم کتاب‌های زیادی به چشم می‌خورد. کتاب‌های جغرافی، کویر‌شناسی و چهره‌های ماندگار علمی و البته خیلی کتاب‌های دیگر. از همان اول که شروع می‌کند، می‌گوید تهران آب ندارد. می‌گوید مردم اصلا رعایت نمی‌کنند، در حالی که باید در استفاده از آب صرفه‌جویی و حتی خساست به خرج دهند. بعد هم ادامه می‌دهد: «دو، سه سال گذشته، در خانه، من بودم و همسرم، ولی در یک ماه تنها ۶۵ لیتر آب مصرف کردیم. خانه‌ای هفتصد متری، پول قبض آب یک ماهش ۴۱ تومان شد. حالا هرکسی دلش می‌خواهد بگوید کردوانی خسیس است. ولی باید بگویم که این صرفه‌جویی است نه خساست. زیرا اگر آب درست مصرف شود هیچ مشکلی به وجود نمی‌آید.» بعد هم درباره روش‌های خودش برای کمتر استفاده کردن آب می‌گوید: «درباره همه‌چیز می‌توان صرفه‌جویی کرد. مثلا چه معنی می‌دهد که آدم هرروز حمام برود و هرمرتبه هم نیم ساعت زیر دوش باشد.

هرروز دوش بگیرد ولی هر بار در نهایت پنج دقیقه بیشتر طول نکشد البته اگر با تشت باشد بهتر است این‌طوری آب کمتری هم هدر می‌رود.

تازه چند سال پیش کویر رفته بودم و تنها با یک لیوان آب دوش گرفتم. بعدش هم در طول روز وقتی کولر کار می‌کند دیگر دلیلی ندارد که لامپی روشن باشد. یا مثلا مایع‌های ظرفشویی خیلی غلیظ است به همین دلیل در زمان آب‌کشی ظرف‌ها آب زیادی مصرف می‌شود. پس بهتر است که این مایع‌ها قبل از استفاده رقیق شود.» بعد هم یک ظرف مایع ظرفشویی از آشپزخانه می‌آورد که رویش با ماژیک نوشته شده، ۵ مهر ۹۱٫ آن را نشان می‌دهد و می‌گوید: «ببین، من در طول یک سال، تنها یک ظرف مایع ظرفشویی استفاده می‌کنم. یک مقداری از این مایع غلیظ را با آب مخلوط می‌کنم و بعد با این، ظرف‌ها شسته می‌شود. این‌طوری هم در مصرف مایع ظرفشویی صرفه‌جویی شده و هم در مصرف آب.»

متن این گفت و گو به شرح زیر است:

این چند وقت اخیر بحث بی‌آبی تهران و حتی جیره‌بندی آن زیاد شده است. وضعیت تهران تا چه حد بحرانی است؟

تهران دیگر آب ندارد. اگر تهرانی‌ها آب بخواهند باید کنار دریای خزر رآکتور اتمی بگذارند تا آب شیرین کنند. ولی مسئولان تنها کاری که می‌کنند این است که به آب‌های زیرزمینی فشار می‌آورند. دشت تهران ۳۰۰ قنات داشت که دیگر استفاده نمی‌شود و از بین رفته است. الان چاه زدند. این چاه‌ها در زمان پرآبی تا ۳۰‌ درصد از آب شهر را تامین می‌کنند ولی در زمان‌های خشکسالی، تا ۵۰‌درصد هم از آب این چاه‌ها استفاده می‌شود. البته باید توجه کرد که این چاه‌ها می‌توانند مسائل زیادی به وجود آورند. از جمله نشست زمین که به آن «فروچاله» گفته می‌شود. به این ترتیب، زمانی که زمین نشست کند، لوله‌های آب و گاز می‌شکنند، ساختمان‌ها فرو می‌ریزند و خطر زلزله را هم بیشتر می‌کند. این خطرات در حالی است که در تهران تمام خانه‌ها از میدان شوش به پایین تا چند سال پیش چاه دستی داشتند. ولی تهران دیگر هیچ منبع آبی هم ندارد. تنها اتفاقی هم که می‌افتد این است که همه آب می‌خواهند و هیچ اقدامی هم برای برطرف کردن این مشکل انجام نمی‌دهند. دراصل تهران مثل بچه‌ای می‌ماند که معتاد شده و الان حرف هیچ‌کسی را گوش نمی‌دهد.

به این ترتیب، چه آینده‌ای برای تهران پیش‌بینی می‌کنید؟

برای تهران هیچ آینده خوبی نمی‌توان تصور کرد، جز این‌که استفاده صحیح از آب را پیشه کند. نه تنها در تهران و ایران بلکه در تمام دنیا مقدار آب هر کشوری ثابت است. روز به روز که به جمعیت افزوده می‌شود، تکنولوژی پیشرفته‌تر می‌شود، شهرنشینی بیشتر و سطح زندگی‌ها تفاوت پیدا می‌کند و درنهایت هم آب بیشتری مصرف می‌شود. جامعه‌ای هم که آب بیشتری مصرف می‌کند آب بیشتری هم آلوده خواهد

کرد. پس از یک طرف مصرف بیشتر شده و از طرف دیگر هم آلودگی بیشتر شده و توقع مردم هم در مصرف آب بالا رفته است. این می‌شود که روز به روز مساله آب داریم. کشور ما در نقطه‌ای قرار دارد که به‌طور طبیعی دچار کم‌آبی است و آن هم به عرض جغرافیایی مربوط می‌شود. هر کشوری هم که وضع بد آبی داشته باشد، زودتر به مشکل برمی‌خورد.

اگر کم‌آبی ادامه پیدا کند چه اتفاقی می‌افتد؟

بحران آب مراحل متفاوتی دارد. اول کم‌آبی است، بعد کمبود آب و بعد از آن هم بحران آب. که دیگر آبی وجود ندارد. آب را می‌توان به چهار مدل مصرف کرد. یکی اسراف در مصرف است. یعنی بیش از نیاز مصرف کردن. دوم امساک در مصرف، یعنی خسیس بودن در مصرف. البته بگویم کشور ما که کم‌آب است باید این‌چنین مصرف کند. دیگری صرفه‌جویی در مصرف است. صرفه‌جویی یعنی به اندازه مصرف کردن. الگوی مصرف آب، براساس استاندارد جهانی برای هر یک‌ نفر در ۲۴ ساعت، مصرف ۱۵۰ لیتر آب است. یعنی هر فردی چه ماشین بشوید، چه حمام برود و چه آب نوشیدنی بخورد، باید در هر شبانه‌روز، ۱۵۰ لیتر مصرف کند. ولی در کشور ما ۲۵۰ تا ۳۰۰ لیتر آب مصرف می‌شود. همان‌طور هم که وزارت نیرو گفته است اگر در مصرف آب صرفه‌جویی شود، آب جیره‌بندی نخواهد شد. مدل چهارم هم هدر دادن آب است. باید بگویم که ایران هم از نوع اول است و هم آخر. یعنی هم اسراف می‌کند و هم هدر می‌دهد. کشورهایی که این طور رفتار کنند دچار کمبود آب می‌شوند و برای جبران این مشکل باید سراغ آب‌های غیرمتعارف بروند.

آب‌های غیرمتعارف، چه آب‌هایی است؟

آب‌های غیرمتعارف به چند دسته تقسیم می‌شود. یکی از آن‌ها، تصفیه و استفاده مجدد از آب فاضلاب است. این روش را حتی کشورهای پیشرفته که مشکل کم‌آبی هم ندارند به کار می‌برند، تا دچار کمبود و بحران نشوند. این اولین کاری است که هرکشوری باید انجام دهد. کشورهایی هستند که وضعیت منابع آبی‌شان خوب است ولی باز هم آب فاضلاب‌هایشان را تصفیه می‌کنند تا مبادا این آب آلوده به دریاچه و رودخانه‌هایشان بریزد. روش بعدی، جمع‌آوری آب باران است. به‌طور مثال شهر همدان چند سال پیش دچار کم‌آبی شد. در حالی که یک خانواده فقیر همدانی می‌تواند با داشتن پشت‌بامی در ابعاد ۱۰ در ۲۰متری، آب مورد نیاز یک سالش را تامین کند. این پشت‌بام با مساحت ۲۰۰ متر مربع و بارش ۳۰۰ میلی‌متر بارندگی دارد. می‌تواند ۶۰‌هزار لیتر در سال، آب ذخیره کند. خوشبختانه امروز هم کلر در همه‌جا وجود دارد و مردم می‌توانند آب را ضدعفونی کنند. از طرف دیگر هم تمیز‌ترین آب، آب باران است.

با این آلودگی هوا؟

برای شهری مثل تهران بهتر است آب انبار و ناودون هم در پشت بام خانه‌ها درست شود. برای این‌که هوای آلوده باعث می‌شود که ابتدای بارندگی آب آلوده باشد. به این ترتیب، آب آلوده ابتدای بارندگی رها و باقی آن ذخیره می‌شود. حتی اگر مردم نسبت به پاکیزه بودن آب باران شک دارند، می‌توانند برای مصارفی غیراز شرب از آن استفاده کنند. الان استرالیا هم از همین روش استفاده می‌کند. به گونه‌ای که دولت، مردم را موظف کرده که از این روش استفاده کنند. ولی در کشور ما از این روش استفاده نمی‌شود. البته باید بگویم استفاده نکردن از آب باران، حتی می‌تواند مضر هم باشد زیرا سقف خانه و کف خیابان‌ها و همه جای شهر، آسفالت است. به این ترتیب تمام این آب‌ها در زمان بارندگی به صورت سیل به جنوب شهر سرازیر می‌شود و خرابی به بار می‌آورد. همان‌طور که می‌بینم تهران رود ندارد ولی سه رود فاضلاب دارد. قدیم‌ها می‌گفتند نهر ولی چون شهر بسیار بزرگ شده دیگر به رود تبدیل شده‌اند. یکی از آن‌ها رود سرخه‌حصار است که آب‌های سطحی شرق تهران را می‌گیرد و به سمت کوه‌های بی‌بی شهربانو می‌رود بعد به دشت شهرری و بعد هم به ورامین می‌ریزد. در آنجا هم برای کشاورزی استفاده می‌شود. دومین رود فاضلاب هم، رود فیروز‌آباد است که از تجریش به سمت شهرری می‌آید و به قوچ‌حصار و نظم‌آباد می‌رود. آنجا هم ده‌ها روستا وجود دارد که برای سبزی‌کاری از این آب استفاده می‌کنند و تمام محصولات کشاورزی که می‌خوریم از همین آب آلوده نهر فیروز‌آباد است. روخانه کن هم سومین رود است که از غرب به سمت حرم امام می‌رود.

پس وضعیت آب‌های زیرزمینی تهران چه می‌شود؟

علاوه بر این، تهران آب‌های زیرزمینی دارد که در دو نوع آب زیرزمینی سطحی و آب‌های زیرزمینی عمیق است. آب‌های زیرزمینی سطحی خیلی آلوده است. البته تمام آب‌های زیرزمینی تهران آلوده است. یکی از دلایلش هم چاه فاضلاب توالت‌های شهر است که لوله‌های آن نشت می‌کند و به آب‌های زیرزمینی ریخته می‌شود.
الان چند مدل آب‌های غیرمتعارف، تصفیه فاضلاب، جمع‌آوری آب باران و رود فاضلاب‌ها نام بردیم. در کشور یا همین تهران از کدام یک از این روش‌ها استفاده می‌شود؟ آب‌های غیرمتعارف دیگری هم وجود دارد؟

در تهران کسی از این رود فاضلاب‌ها استفاده نمی‌کند. حتی آب باران هم کسی استفاده نمی‌کند. روش دیگر، شیرین کردن آب است. الان صحبت از شیرین کردن آب دریای مازندران و انتقال آن به سمنان است. ولی باید بگویم با این روش که بخواهند آب را لوله‌کشی کنند و ببرند، غلط است زیرا وقتی این آب را در لوله می‌کشند، مردم فکر می‌کنند آب به میزان زیاد است و شروع می‌کنند به کارواش زدن و استفاده بیش از حد نیاز از آب. در حالی که باید در بعضی جاها آب را با گالن به مردم رساند و از لوله‌کشی آن جلوگیری کرد.

الان که دیگر نمی‌شود گالن گالن آب به مردم رساند.

باید بگویم دیگر زمان آن‌که مردم شلنگ آب را رها می‌کردند و مثلا ماشین می‌شستند، گذشت. تمام مسائل امروز را می‌توان مثل گذشته حل کرد. آن زمان مردم با دبه و گالن آب می‌خریدند. ولی بعد از لوله‌کشی، مشکلات هم شروع شد. سمبل تمدن به شهر‌ها آمد. سمبل تمدن هم شیر و شلنگ است. زمانی که این سمبل وجود نداشت حتی اروپایی‌ها هم آب باران جمع می‌کردند. الان آپارتمان چندین طبقه است و مردم در هر زمانی شیر آب را باز کنند به راحتی هر چقدر که بخواهند آب مصرف می‌کنند. ولی مشکل آنجاست که از این سمبل تمدن، درست استفاده نشده است. این درست استفاده نشدن هم می‌تواند عامل عقب‌افتادگی شود. مثل همین الان که آب‌های زیرزمینی و روی زمینی را غارت و تمام کرده‌ایم. سد‌سازی کرده‌ایم و باعث شده‌ایم تا دریاچه‌ها و دریاها خشک شوند.

درباره شیرین کردن آب دریا و لوله‌کشی نکردن آن صحبت می‌کردیم. واقعا به نظر شما مشکل با گالن آب حل می‌شود؟

شیرین کردن آب دریاها به این معنی نیست که آب دریا را شیرین کنیم و بعد با لوله‌کشی به شهرها برسانیم. الان مشکل آب شهر‌ها را باید این‌گونه حل کرد که به مردم آب لوله‌کشی داده نشود. اگر به شهرها لوله‌کشی شود، آن‌ها منبع آبی نخواهد داشت و زود تمامش می‌کند. برای آب‌های شیرین‌شده دریاها باید از چرخ و گالن استفاده کرد زیرا اگر دوباره لوله‌کشی شود، می‌شود همان آش و همان کاسه. مردم باز هم شروع می‌کنند به ماشین‌شویی و قالی‌شویی. در حالی که نشانه پیشرفته بودن به این نیست که آب لوله‌کشی به مردم داده شود. باید با سختی آب به مردم داده شود تا این مشکلات حل شود.

جیره‌بندی آب چطور، می‌تواند مشکل کم‌آبی را حل کند؟

زمانی که آب جیره‌بندی می‌شود، مردم آب می‌خرند و به خانه می‌برند. دولت، ابتدا شروع می‌کند به جیری‌بندی و قطع و وصل کردن آب. بعد هم کم‌کم در طول روز، یک ساعت آب در لوله‌ها وجود دارد و در مرحله بعدی هم می‌شود هفته‌ای یک روز. البته همین الان هم خیلی از روستا‌ها هستند که هفته‌ای یک‌بار آب دارند. باید بگویم که شهر‌ها هم همین‌طور می‌شوند. وقتی شهرداری فضای سبز می‌سازد باید برایش آب هم تامین کند. زمانی هم که کمبود آب داشته باشیم دیگر فضای سبزی آب داده نخواهد شد. من خودم هم الان همین کار را کرده‌ام. در زیرزمین خانه‌ام گالن آب دارم زیرا می‌دانم تا چندوقت دیگر مشکل آب به جیره‌بندی خواهد رسید. زیرا تهران دیگر آب ندارد، هر چه بود را گرفته است.

از روش دیگری هم می‌توان استفاده کرد؟

زمانی که هیچ آبی وجود نداشته باشد، استفاده از رطوبت هوا هم می‌تواند روش خوبی باشد. الان شهرهایی مانند چابهار هستند که رطوبت هوای زیادی دارند. این شهرها می‌توانند آب مورد نیازشان را از رطوبت هوا بگیرند. چابهار یکی از خشک‌ترین منطقه‌های کشور است. ولی رطوبتش به صد‌درصد هم می‌رسد. به عبارتی می‌توان آنجا کشاورزی کرد، بدون این‌که نیازی به آبیاری داشته باشد. چابهار یکی از نقاط استثنایی در دنیاست. پشت‌بامی که شیروانی داشته باشد تا صبح از آن آب می‌چکد. استفاده از آب‌های مجازی هم دیگر روش آب غیرمتعارف است. مثلا در قم یونجه و پنبه می‌کارند که به آب زیادی احتیاج دارد. در حالی که باید بهره‌وری آب وجود داشته باشد و در شهرهایی که کمبود آب است محصولات کشاورزی اینچنینی انجام نشود. مورد دیگر آب تجاری است و بعد از آن هم انتقال آب بین حوزه‌ای است. انتقال آب هم مانند انتقال آب کرخه و کارون و انتقال آن به اصفهان، قم و کاشان است که البته این روش غلط است.

چرا؟

به نظر من اگر می‌خواهید شهری را نابود کنید باید به آن آب برسانید زیرا آب رساندن باعث خرابی‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در مملکت می‌شود. شهری که آب از آن گرفته می‌شود، نابود خواهد شد. مثل خوزستان و کارونی که در آن کشتیرانی می‌شد و الان تنها سبزی‌کاری می‌شود. شهرداری اهواز هم که می‌بیند خبری نیست و کارون آب چندانی ندارد، آشغال و فاضلاب شهر را در آن رها می‌کند. حالا علاوه بر این شهرهایی که آب از آن‌ها گرفته و نابود شده‌اند، کدام یکی از شهر‌هایی که به این روش به آن‌ها آب رسیده،‌ آباد شده‌اند؟ باید بگویم که هیچ شهری، نشانه‌هایش هم هرروز می‌بینیم. چرا؟ چون آب را فقط به شهر می‌دهند و به روستا و کشاورزی نمی‌رسد. در حالی که اگر این آب به کشاورزی داده شود حداقل غذای مورد نیاز مردم تامین خواهد شد. الان به موادغذایی وابسته‌ایم و مواد اولیه و خیلی ابتدایی غذایی در اولویت ارز قرار دارند. در حالی که اگر این مشکل حل شود، مسائل مربوط به موادغذایی حل خواهد شد و از طرف دیگر هم روستایی‌ها مهاجرت نمی‌کنند. شهرها این همه مشکل و مساله‌ای که دارند همه ناشی از همین موضوع است. شهر که به تنهایی زاد و ولد ندارد. این همه مسائل اجتماعی، آلودگی هوا و ترافیک همه ناشی از بی‌توجهی به کشاورزی است. کمبود آب به وجود می‌آید. کشاورزی تعطیل می‌شود. مردم از روستا به شهر‌ها کوچ می‌کنند.

پس به گفته شما، هیچ آبی نباید به شهر دیگر انتقال داده شود؟

آب باید گرفته شود ولی اصولی و در زمان مناسب. مثلا باید هفت ماه آب مازندران گرفته شود. وقتی این اتفاق بیفتد، مردمش هم ممنون می‌شوند. ولی باید توجه کرد که این شهر در پنج ماه برنج‌کاری به آب احتیاج دارد. در زمستان، هوای پرفشار سیبری به این سمت می‌آید و از دریای خزر می‌گذرد و شروع می‌کند به بارندگی. دریا مواج می‌شود و بارندگی هم به وفور اتفاق می‌افتد. پس اگر آب در این ماه‌ها از این شهر‌ها گرفته شود به نفع هر دو طرف است. مازندران که یکی از پرآب‌ترین استان‌های کشور است ولی در تابستان وضعش حتی از یزد هم خراب‌تر می‌شود زیرا در این فصل، همیشه مردم شهرهای مختلف شمال، سر آب با هم دعوا دارند. آب باید از استان‌هایی مانند مازندران در فصل‌های مناسب گرفته شود ولی مشکل اصلی این است که آب مثل ارث پدر می‌ماند. گرفته که شود تمام ماه‌های سال را می‌گیرد. دیگر به این پنج ماه و برنج‌کاری توجهی نمی‌شود. همه‌جای ایران مد شده و همه آب منطقه‌ای می‌خواهند. کشور مانند خانواده‌ای شده که یک‌نفر در بین آن پول‌دار است و باقی خانواده در جشن و عزا آن‌قدر از او پول قرض گرفته‌اند که بیچاره شده است. البته حتی جنگ‌های داخلی و بین‌المللی هم در این زمان بر سر آب صورت می‌گیرد. همین کرج و ورامین. تا زمانی که ورامینی‌ها و کرجی‌ها، آب زیرزمینی دارند مشکلی نیست. ولی زمانی که آب زیرزمینی آن‌ها تمام شود شروع می‌کنند به اعتراض کردن که چرا آب شهر‌هایشان به تهران آورده می‌شود، دولت هم نمی‌تواند کاری انجام دهد. الان رود نیل از چهار کشور عبور می‌کند تا به مصر برسد. از طرفی هم ۹۸‌درصد حیات مصر از این رود است ولی کشور‌هایی که در مسیر نیل هستند سد‌سازی می‌کنند و اگر این اقدام ادامه پیدا کند، جنگ قطعی اتفاق می‌افتد.

بحث خرید آب از کشورهای دیگر می‌تواند راه‌حلی باشد؟

آقای احمدی‌نژاد امسال به تاجیکستان رفت و اولین حرفی که در آنجا زد، خرید آب برای مشهد بود. در حالی‌که اگر مشهدی‌ها درست مصرف کنند نیازی به خرید آب از کشور‌های دیگر برایشان نیست. با خرید آب، دوباره همان مشکلی که در ابتدای بحث گفتم پیش می‌آید. آب وارد لوله‌ها می‌شود و مردم فکر می‌کنند که آب زیادی دارند و شروع می‌کنند به اسراف. برای این‌که این اتفاقات نیفتد، آب‌ها را باید بهینه مصرف کرد. الان در بعضی شهرها مانند جهرم، عمق چاه‌ها تا ۵۵۰ متر هم رسیده است و دیگر آب نمک از چاه‌ها استخراج می‌شود. به عقیده من از کوه البرز تا خلیج‌فارس، از زاگرس تا افغانستان اگر روند بهره‌برداری از آب همین‌طور پیش برود، از دو، سه سال تا ۵۰ سال دیگر آب کشور تمام می‌شود.

سدسازی‌ها نمی‌تواند کمکی به بحران آب کند؟

تا پایان امسال، ۱۷۸ سد روی رودهای کشور به بهره‌برداری می‌رسد. از طرفی باید بگویم که تا پنج سال دیگر هم دیگر رودی که بشود رویش سد‌سازی کرد وجود نخواهد داشت. هر سدی برای خود عمر مفید دارد. در کشور ما با این وضع آبخیزداری، مدیریت و نگهداری سد، عدم شست‌وشوی هیدرولیکی سد، عمر مفید آن‌ها خیلی کاهش پیدا کرده است. با این وضعیت و شرایط طبیعی عمر سدها ۷۰ سال است. به عبارتی تا ۷۰ سال دیگر حتی سد هم نداریم، زیرا داخل آن‌ها با گل و لای پر شده است. البته یکی از مکافات‌های تهران هم همین سدهایش است. حداکثر، آب داخل سد‌های تهران به ۳۰ سال آینده هم نمی‌کشد. الان سد کرج که مردم فکر می‌کنند پرآب است در اصل تا ۳۵ مترش گل و لای جمع شده است. سد دز هم که همین‌طور، عمقش ۲۰۰ متر است ولی تا ۸۵ مترش پوشیده از گل و لای است. همین‌طور هم که پیش برود، سد از گل پر می‌شود و دیگر آبی نخواهد داشت. به این ترتیب ذخیره آبی سد‌ها کاهش پیدا می‌کند. در حالی‌که با گذشت زمان، جمعیت و نیاز به آب بیشتر می‌شود. زمانی هم که سد از گل و لای پر شود، اولین بدبختی هم ایجاد می‌شود. همین سد لتیان و کرج، با قدرتی که دارد ورامین و کرج را نابود کرده و زمانی که پر از گل و لای شود، هرچه در مسیرش است با سیل از بین می‌برد. به این ترتیب، تهران از خشکسالی نابود می‌شود و باقی شهر‌ها هم، سیل خراب می‌کند زیرا مردم با وجود سدسازی‌هایی که انجام شده، با خیال راحت در زیر این سدها، خانه و قهوه‌خانه ساخته‌اند. اگر هم ظرفیت سد‌ها پر شود، بر اثر سیل خراب می‌شوند. البته شهرداری‌ها کانال‌هایی را درست کرده‌اند ولی زمانی که سد پر شود، مسیر قبلی‌اش را می‌خواهد به همین دلیل تمام خانه‌ها و خیابان‌هایی را که در مسیرش ساخته شده است خراب می‌کند.

باید چه راه‌حلی در پیش گرفت؟

بعضی از روش‌های غیرمتعارف آب باید از همین الان شروع شود، حتی اگر الان آب هم در دسترس باشد. مثلا تصفیه فاضلاب‌ها. جمع‌آوری آب باران و استفاده از رطوبت باید انجام شود تا درنهایت موجب خرید آب از خارج کشور نشویم. دو چیز نباید از خارج وارد کشور شود. یکی وارد کردن استاد ادبیات فارسی، دیگر هم آب است. کشوری مانند ایران که منطقه کوهستانی و در شمال هم دریای خزر دارد نباید حالا حالاها به بحران کم‌آبی برسد. ولی باید از آب‌های غیرمتعارف استفاده شود. همه شهر‌ها آب می‌خواهند ولی هیچ‌یک راه استفاده صحیح را انجام نمی‌‌دهند. باید تمام مردم را در جریان گذاشت و آگاه کرد. باید به آن‌ها گفت که وضع این است و به آن‌ها آموزش داد تا بتوانند درست استفاده کنند. از طریق رادیو، تلویزیون و مطبوعات و حتی خطبه‌های نمازجمعه. نه فقط تهران بلکه در تمام شهر‌ها. آگاه کردن تنها هم کافی نیست، باید راه‌حل نشان دهیم. استفاده بهینه از آب در بخش‌های مختلف کشاورزی، صنعت و شهر را باید آموزش داد. مثلا آموزش داده شود که وقتی شیر آب چکه می‌کند چگونه درستش کرد. وزارت نیرو باید زمانی مجوز انشعاب آب دهد که وسایل و لوازم صرفه‌جویی آن هم مهیا باشد. مثلا استفاده از شیرآلات هوشمند یا هر سیستمی که باعث استفاده بهینه در آب شود. مثلا همین الان، ۳۰‌درصد آب تهران به دلیل لوله‌های پوسیده، هدر می‌رود. خب تمام این موارد هدر دادن آب است. باید تمام این مسائل حل شود.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.