ایران تهدید کرده است که اسرائیل را در ظرف نیم ساعت از پهنه گیتی نابود خواهد کرد
ناتوانی در ارائه راه حل برای بحرانهای متراکم لبنان. عکس از: AFP
ماهها است که مردم لبنان منتظر تشکیل حکومت جدیدی هستند که بتواند کشور را از بحران اقتصادی نجات دهد و نهادهای تعطیل شده دولتی را فعال سازد. بسیاری از تحلیلگران در لبنان و بیرون از آن، به تأخیر افتادن تشکیل حکومت جدید را به ایران ربط میدهند. از دید آنها این ایران است که در واکنش به تحریمهای آمریکا مانع این فرایند شده و اصرار میورزد که تا آمریکا تحریمها را بر ندارد و به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ بر نگردد، هیچگونه عقب نشینی را در برابر آمریکا در مناطق تحت نفوذ خود که لبنان از آن جمله است نمیپذیرد و نمیگذارد که حکومت جدید در لبنان تشکیل شود.
مدتها است که لبنان با بحرانها و مشکلات متعدد و روز افزون دست و پنجه نرم میکند که در رأس همه آنها وضعیت دشوار معیشتی، فروپاشی اقتصادی و ناهنجاریهای قانونی قرار دارد. قانونگریزی و ناهنجاریهای ناشی از آن به جایی رسیده است که حادثه انفجار مهیب ماه اوت گذشته که در اثر آن نیمی از پایتخت به ویرانه تبدیل شد و هزاران نفر قربانی بهجا گذاشت، یک رویداد عادی تلقی شد و چنان با بیاعتنایی با آن برخورد صورت گرفت که در تاریخ لبنان سابقه نداشت.
این در حالیاست که ایران به وسیله متحدان خود حزب الله و رئیس جمهوری لبنان، به گونه شبهکامل بر لبنان تسلط دارد، اما با وجود آن تا کنون از تقدیم هر گونه راه حلی توسط متحدان خود برای بحرانهای متراکم و روز افزون لبنان ناتوان بوده است.
در واقع اعتراضات مردمی لبنان که از ۱۷ اکتوبر ۲۰۱۹ آغاز شد، اگر چه در ظاهر تصریح نشده، اما در باطن و در عمق بر ضد سلطه ایران و وابستگانش است. ایران تشکیل حکومت جدید و بازسازی نهادهای دولتی در لبنان را تهدیدی برای نفوذ خود و گروههای وابستهاش میداند، به ویژه اگر این راهکار متکی به پشتیبانی غرب و سرپرستی صریح فرانسه باشد. از این جهت ایران از طرح امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه برای حل بحران لبنان ناخوشنودی نشان داد و از آغاز آن را تلاشی برای باز گرداندن نفوذ فرانسه و محاصره مقاومت، تلقی کرد که در واقع مسئولیت رد این طرح را بر دوش متحد محلی خود در لبنان انداخت.
اما آنچه که مقامات ایرانی در رابطه به سیاست خارجی رژیم به بیرون می گویند، با آنچه که به افکار عمومی در درون ایران القا میکنند، متفاوت است؛ آنان در داخل ایران از یک سو حجم پیروزیهای اندیشههای خمینی در بیرون را به مردم بزرگ جلوه میدهند و مناطق نفوذ جمهوری اسلامی در شرق جهان عرب و در یمن را به آنها یادآوری میکنند و از سوی دیگر، با استفاده ابزاری از مسئله فلسطین، همان گفتمان دیرین خود را مبنی بر دشمنی با اسرائیل و نابود کردن آن از جغرافیای سیاسی جهان تکرار میکنند و به این وسیله حضور شبه نظامیان مذهبی وابسته به خود در بیرون از ایران را توجیه پذیر جلوه میدهند.
سخنان تهدید آمیز مقامات ایرانی علیه اسرائیل، چنان متناقض و خندهآور است که بیشتر به شوخی و جوک میماند تا اینکه حرف جدی و مسئولانهای تلقی شود. یکی از مقامات ایران گفته بود: نابود کردن اسرائیل تنها ۷ دقیقه را در بر میگیرد. اما چند روز پیش مجتبی ذوالنوری رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: توانایی نظام ایران به حدی است که اگر رژیم صهیونیستی به ایران حمله کند، پس از نیم ساعت اثری از اسرائیل بر روی زمین باقی نخواهد ماند.
این در حالی است که اسرائیل از تهدیدهای ایران بهرهبرداری سیاسی و تبلیغاتی میکند. بر همین اساس بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل که برای انتخابات پارلمانی همین هفته آمادگی میگیرد، از دو نوع پیشرفت سخن گفت؛ یکی پیشرفت نظامی، اقتصادی و فناوری اسرائیل و دوم پیشرفت ایران درگسترش مناطق نفوذ. وی گسترش نفوذ ایران را در درجه اول فرصتی برای تحقق پروژههای اسرائیل دانست که در واقع اشارهای بود به خدمت ضمنی سیاستهای ایران به اسرائیل.
واقعیت این است که ایران هر چه میگوید و هر چه میکند در جهت منافع ویژه خودش است. چند روز پیش امیر حاتمی وزیر دفاع ایران در سخنرانی گفت: هر آنچه در منطقه میگذرد، هدف آن تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران است. وی در این راستا به رسیدن مصطفی الکاظمی به نخست وزیری عراق، جنگ یمن، جنگ ناگورنو قرهباغ، مداخلات در سوریه و قیام مردم لبنان علیه فساد و شبه نظامیان مسلح اشاره کرد. البته نیم نگاهی هم به اسرائیل انداخت؛ همان اسرائیلی که قرار است در ظرف نیم ساعت از پهنه گیتی نابود شود.
در حقیقت لبنان از نگاه ایران چیزی جز سکویی برای پرتاب موشک هایش نیست؛ از اینرو، تهران هرگز از لبنان دست برنخواهد داشت و نخواهد پذیرفت که راه حلی برای مشکل آن پیدا شود و در حد یک کشور معمولی و عادی عرض وجود کند، اگرچه که روسها هم وی را در این کار نصیحت و رهنمایی میکنند؛ زیرا آنها در سوریه با دشمنان درجه یک ایران یعنی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس همسو شده و در تلاش اند تا دولتی در سوریه بر مبنای قطعنامههای سازمان ملل متحد تشکیل شود.
از این جهت تا زمانیکه فضای ایرانیگری در منطقه حاکم است و شبه نظامیان وابسته و گوش به فرمان تهران سیاست تهدید و تروریسم را با گفتار و کردار خود در منطقه جامه عمل می پوشانند، محال است که لبنان گامی در جهت حل بحران خود بردارد. حتی در صورتیکه آمریکا به خواستههای آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران، پاسخ مثبت دهد و حاضر به لغو تحریمهای اِعمال شده علیه ایران شود، باز هم تضمینی وجود ندارد که وضعیت لبنان لزوما بهبود پیدا کند؛ زیرا هدف توسعه جویانه مذهبی ایران که جلوگیری از آن نیازمند ایستادگی و اصرار مزید ملت لبنان برای آزادی و مستلزم کمکهای عمق عربی و جامعه بین المللی است کما کان پا بر جا باقی میماند.
از: ایندیپندنت