امروز ۱۳ اردیبهشت، سوم ماه می میلادی، در تقویم سازمان ملل متحد روز آزادی مطبوعات نام گرفته است. برای اهل رسانه و مردمانی که در کشورهای زیر سلطه حکومتهای سرکوبگر و دیکتاتوری زندگی میکنند، مفهوم آزادبودن جریان خبررسانی و نیاز به خواندن و دانستن حقیقت، ارزش و مفهومی بسیار والا دارد.
به همان نسبت در کشورهای آزاد و در غرب، مطبوعات و رسانه، تضمینی برای وجود دمکراسی و ضامن اجرای آزادیهای فردی و اجتماعی و ناظر بر عملکرد دولتها و اجرای قانون و عدالت است.
روزنامهنگار و نویسنده هشیار و دغدغهمند، در تمامی جوامع تهدیدی است برای استبداد، مافیای اقتصاد، قدرت و سیاست و از سوی دیگر تنها دیدهبان مورد اعتمادی است که میتواند حقایق و راستیها را با به خطر افکندن خویش در اختیار عموم قرار دهد.
نویسنده، فردی بیطرف نیست. اشتباه نکنید. بیطرفی وظیفه خبرگزاریها است. نویسنده و روزنامهنگار بایستی حقیقت را آنگونه که هست با حفظ اخلاق رسانهای روایت کند و در جانب حق بایستد. ادعای بیطرف بودن، از نظر من شانه خالی کردن از تعهدی است که یک خبرنگار به عهده دارد.
سرمایه اصلی هر رسانه، اعتمادی است که خوانندگان و مردم به آن رسانه دارند. بیطرف بودن شعاری است کلیشهای و در بطن خود بیمعنا و مفهوم چرا که روزنامهنگاری چیزی نیست جز تعهد و داشتن وجدانی بیدار و متعهد به مردم و جامعهای که در آن کار میکند.
برای نمونه در ایران، مطبوعات زیر شلاق و تادیب حکومت و قوه قضاییه بوده و هستند چرا که نویسندگان فاشگو و منتقد در اغلب موارد به دلیل پرداختن به فساد مالی و اداری و نقد سیستم و معضلات اجتماعی، احضار، بازداشت و یا اخراج شدهاند.
احضار و بازجویی توسط نهادهای امنیتی ترسناک است. دانستن این حقیقت که در خیابان تعقیب میشوید و تلفنهایتان را شنود میکنند، دلهرهآور است و به همین دلیل جامعه باید بداند که چه مخاطراتی خبرنگاران و نویسندگان بهخصوص ایرانی را تهدید می کند و آزادی مطبوعات به چه دلیل مهم و وجود آن ضروری است.
با تعطیلی روزنامهها در ایران، بازداشت، حبس و ممنوعالقلم کردن بسیاری،غائله تهدید روزنامهنگاران با خروجشان از کشور نیز پایان نیافته است. متاسفانه روزنامهنگاران ایرانی همچنان در معرض تهدید، تهمت و افترا و حتی ترور قرار دارند.
روزنامهنگاران، وجدان بیدار و متعهد جامعه هستند و در کشوری که دادگاهها و قوه قضاییهاش بازوی اجرایی مطامع حکومت و ابزاری در اختیار آنان برای ارعاب صاحبان اندیشه است، متاسفانه دادخواهی و شکایت نیز بیهوده و بینتیجه میماند.
و در نهایت در روز جهانی آزادی مطبوعات، میخواهم از دوست و همکاری یاد کنم که از کشورهای آزاد میآمد اما جانش را برای خبررسانی از دست داد؛ الیزابت نوفر خبرنگار ارشد روزنامه بوستن گلوب که در سال ۲۰۰۳ میلادی جانش را در عراق از دست داد. همچنین میخواهم از همکاران ایرانیام یاد کنم که همچنان ممنوعالقلم هستند مانند آقای احمد زیدآبادی و یا هنگامه شهیدی که روزهای ارزشمند زندگیاش را در زندان میگذراند. و یادی کنیم از تمامی نویسندگان و روزنامهنگاران در ایران و سراسر جهان که زیر سایه تهدید و فشار حکومتهای تمامیتخواه، در خفا، در زندان و یا محروم از حقوق خود بسر میبرند.
روزنامهنگاران ایرانی افت و خیزهای فراوانی را در چهل و یکسال گذشته پشت سر گذاشتهاند. فشار و سانسور، ارعاب و تهدید و بازداشت، شاخصه اصلی گزینش حرفهای است که نه تنها تضمین شغلی و مالی ندارد، بلکه تهدیدی دائمی برای نویسنده و خانواده وی بشمار میرود.
کاملیا انتخابی فرد سردبیر ایندیپندنت فارسی
از : ایندیپندنت