ماهنامه خط صلح – نسل دیجیتال افسرده؟ «دو کودک ده و سیزدهساله لرستانی به شیوهی حلقآویزکردن و شلیک گلوله به خود ۱۸ مردادماه ۱۴۰۱ خودکشی کردند و جان دادند». به گزارش خبرگزاری «هرانا»، از فروردینماه تا ۲۰ مردادماه ۱۴۰۱ سیوسه مورد اقدام به خودکشی بین کودکان و نوجوانان یازده تا هجدهساله در کشور گزارش شده است و از این میزان تنها پنج مورد از مرگ نجات یافتهاند. افزایش میزان اقدام به خودکشی در سالهای اخیر یکی از نگرانیهای مهم فعالان حوزهی سلامت روان است. به گفتهی مریم عباسنژاد، مدیر برنامهی پیشگیری از خودکشی دفتر سلامت روان وزارت کشور در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی آمارهای رسمی تنها بخش کوچکی از واقعیتها را دربارهی خودکشی در کشور نشان میدهد. تعداد اقدام به خودکشیها به گفتهی او مانند کوه یخ بزرگ پنهان شده در زیر آب اقیانوس است. بسیاری از اقدام به خودکشیهای ناموفق هرگز ثبت رسمی نمیشوند. نگرانیها دربارهی خودکشی نهتنها در ایران، بلکه در جهان این پدیده را به موضوع مهمی، به ویژه پس از اپیدمی کرونا تبدیل کرده است. طبق آمارهای موجود، سالانه پانزدهدرصد، میزان آمار خودکشی در ایران در حال افزایش است. آمارها نشان میدهد که هفتادوپنجدرصد از موارد اقدام به خودکشیها مربوط به سنین پانزده تا سیوچهار سال است. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشیهای سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از هفتدرصد اعلام شده است. روانشناسان یکی از مهمترین علتهای خودکشی نوجوانان را «افسردگی» اعلام کردهاند. نوجوانان این نسل فرزندان عصر ارتباطات و دنیای دیجیتالند. استفاده از فضای مجازی و رسانههای ارتباط جمعی به چه میزان میتواند در میل و اقدام به خودکشی در این نسل تأثیر داشته باشد؟
سیوسه مورد فقط در پنج ماه
بر اساس آمار تحقیقات پژوهشگران رشتهی علوم اجتماعی ایران طی چهار سال (از ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸) آمار خودکشیها شصتدرصد افزایش یافته است. این آمار مربوط به دوران پیش از همهگیری ویروس کرونا است. میزان اقدام به خودکشی و خشونت خانگی طبق آمار رسمی و غیررسمی در دوران اپیدمی کرونا افزایش یافته است. آمار رسمی اقدام به خودکشی و خودکشی موفق تاکنون در سال ۱۴۰۰ منتشر نشده است. به گزارش خبرگزاری «هرانا»، از فروردینماه ۱۴۰۱ تا ۲۰ مردادماه سیوسه مورد اقدام به خودکشی(با اغلب موفق) در بین کودکان و نوجوانان یازده تا هجدهساله در کشور گزارش شده است و از این میزان، تنها پنج مورد از مرگ نجات یافتهاند. نوددرصد خودکشیها به علت نامعلوم انجام شده است. در موارد معلوم مشکلات خانوادگی و فقر علت خودکشی بیان شده است. خودکشیها بیشتر در بین نوجوانان یازده تا هفدهساله اتفاق افتاده است. حلقآویزکردن خود، شیوهی غالب انجام خودکشی بوده است. نکتهی قابل توجه در آمار پنجماههی اقدام به خودکشی نوجوانان جغرافیای آن است. بر خلاف خودکشی مردان و زنان بالای هجده سال که به گفتهی روانشناسان دیگر جغرافیای خاصی از کشور را در برنمیگیرد، بین نوجوانان بیشترین اقدام به خودکشی در استانهای مرزی و غربی کشور اتفاق افتاده است. استانهای لرستان، کردستان و کرمانشاه بیشترین گزارش خودکشی زیر هجده سال را داشتهاند. پس از حلقآویزکردن -که غیر از یک مورد همگی منجر به مرگ شده-، استفاده از قرص و شلیک گلوله و پریدن از بلندی از شیوههای دیگر اقدام به خودکشی است. طبق آمار، پسران نوجوان بیشتر از دختران خودکشی موفق داشتهاند. با توجه به اینکه بسیاری از اقدام به خودکشیهای ناموفق ثبت نمیشود، با قطعیت نمیتوان دربارهی افزایش آمار اقدام به خودکشی در جنس خاصی نتیجهگیری کرد.
شکاف مجاز و واقعیت
کودکان و نوجوانان نسل جدید از بدو تولد پا به دنیای دیجیتال گذاشتند؛ والدینشان به سرعت تولدشان را در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشتند. این نسل با شبکههای اجتماعی، پیامرسانها و خدمات الکترونیکی و آنلاین بزرگ شدهاند. تلفن هوشمند برایشان دهکدهی مجازی نیست؛ دنیایی است که اغلب بیش از جهان واقعی میپسندند. بر خلاف نسلهای گذشته که به روابط حقیقی معتقدند، نسل جدید بیشتر وقت خود را در اینترنت و فضای مجازی میگذراند. بازیهای آنلاین و دیجیتال، رومهای گفتگوی زنده و لایوهای شبانهروزی جزوی از برنامههای روزانهشان است. این نسل حتی اطلاعات سادهی خود را از جستجوگرهایی مانند گوگل میگیرد. کشف و لمس دنیای بیرون، مطالعهی کتابهای قطور و شرکت در محافل بحث و گفتگو جذابیت کمتری برایشان دارد. با توجه به افزایش آمار افسردگی و خودکشی بین نوجوانان کشور، آیا میتوان رابطهی معناداری از تأثیر مستقیم و غیرمستقیم استفادهی بیرویه از فضای مجازی و نرخ اقدام به خودکشی یافت؟
اجتماع و سرخوردگی
افکار و اقدام به خودکشی در جمعیت نوجوانان بیشتر مشاهده میشود؛ فارغ از هر نسلی، در نوجوانی به دلیل تغییرات هورمونی و ورود به مرحلهی جدیدی از زندگی که به نوعی واردشدن به مرحلهی بزرگسالی است. نوجوان اما مهارت لازم برای مدیریت این موقعیت جدید را کسب نکرده است. مهارتهای اجتماعی قبلی او جوابگوی مسائل فعلی نیست؛ چراکه درگیرهای روانی، اجتماعی بسیاری را از سر میگذارنند. با این حال خودکشی را میتوان به یک عامل مشخص ربط داد؟
دکتر «شهناز کاوه»، روانشناس کودک و نوجوان دربارهی افزایش میزان اقدام به خودکشی نوجوانان به «خط صلح» میگوید: «در خودکشی عوامل مختلفی دخیلند. در مهمترین علل خودکشی به عوامل زیستی، روانی، اجتماعی اشاره شده است؛ به این معنا که خودکشی علل چندگانه دارد و به یک عامل مشخص نمیتوان اشاره کرد. موارد زیستی و فیزیولوژیکی فرد، وضعیت روانی و شرایط اجتماعی به شکل بههمپیوسته بستری را فراهم میکند که افکار خودکشی به وجود آید. در نهایت با یک استرس یا واقعهی ناگوار این فکر ممکن است به اقدام بدل شود. هفتاددرصد نوجوانان نوسانات خلقی را تجربه میکنند. این نوسانات معلول تغییرات هورمونی ایجادشده در این دوره به حساب میآید که میتواند در شدتگرفتن میزان اضطراب و افسردگی و افکار خودکشی دخیل باشد. سبک فرزندپروری بسیار سهلگیرانه یا سختگیرانه نیز یکی دیگر از عوامل اقدام به خودکشی است. مشاجرات خانوادگی و واکنش نامناسب خانواده به رفتار نوجوانان در بسیاری از موارد مهمترین علت اقدام به خودکشی عنوان شده است».
او دربارهی ارتباط میزان افسردگی و استفاده از فضای مجازی میگوید: «نوجوانان چون مستعد افسردگی و اضطراباند، اغلب سطح خفیف و متوسطی از افسردگی را در این سن تجربه میکنند. به همین دلیل بیش از حد گذراندن وقت در فضای مجازی ممکن است موجب تشدید میزان افسردگی فرد شود. به صورت مستقیم نمیتوان استفاده از فضای مجازی را علت افزایش میزان افسردگی در نوجوان دانست، اما موارد بسیاری در استفاده از فضای مجازی میتوانند به شدیدشدن افسردگی فرد منجر شوند». شهناز کاوه دربارهی تأثیر غیرمستقیم دنیای دیجیتال بر نوجوانان به خط صلح میگوید: «نکتهی مهم دربارهی رسانههای اجتماعی این است که در رسانههای ارتباط جمعی مانند اینستاگرام، تنها موفقیتها به نمایش گذاشته میشود؛ از شکستها کمتر حرفی زده میشود. نوجوان با مقایسهی زندگی خود با ویترین رنگارنگی که در اینستاگرام میبیند، ممکن است احساس سرخوردگی و افسردگی کند. قدرت تجزیه و تحلیل موقعیت در این سن بسیار کم است. گذران وقت زیاد در دنیایی که با شرایط واقعی همخوانی ندارد و دسترسی به آن نیز برایش ممکن نیست، ممکن است او را به سوی افسردگی سوق دهد».
تأثیر هوشمند مخرب
استفاده از رسانههای اجتماعی چگونه منجر به تشدید افسردگی میشود؟ چگونه رسانههای اجتماعی میتوانند بر نوجوانان تأثیر منفی بگذارند؟ کارولین میلر، مدیر مؤسسهی «ذهن کودک» در پژوهشی از شواهدی مبنی بر وجود ارتباط بین رسانههای اجتماعی و افسردگی در نوجوانان خبر میدهد. به گفتهی او در چندین مطالعهی اخیر انجامشده در آمریکا افسردگی بین کاربران نوجوان و جوانی که بیشترین زمان را در اینستاگرام، فیسبوک و سایر پلتفرمها میگذرانند، به میزان قابلتوجهی (سیزده تا شصتوششدرصد) گزارش شده است؛ البته که این مطالعات تنها یک همبستگی(نه علیت) را نشان میدهد. افزایش افسردگی در گروه مورد مطالعه همزمان با افزایش استفاده از گوشیهای هوشمند رخ داده است. یک مطالعهی دیگر (افزایش علائم افسردگی، پیامدهای مرتبط با خودکشی و میزان خودکشی در میان نوجوانان ایالات متحده، پس از سال ۲۰۱۰ و پیوندهایی به افزایش زمان پخش رسانههای جدید) در سال ۲۰۱۷ روی بیش از نیممیلیون دانشآموز کلاس هشتم تا دوازدهم انجام شد. شواهد تحقیق افزایش سیوسهدرصدی علائم افسردگی بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ را نشان میدهد. در همین دوره نرخ خودکشی دختران در آن گروه سنی شصتوپنجدرصد افزایش یافته است. گوشیهای هوشمند در سال ۲۰۰۷ معرفی شدند و تا سال ۲۰۱۵ در بسیاری از کشورها مورد استفاده قرار گرفتند. ژان تونگ، روانشناس دانشگاه ایالتی سندیگو و نویسندهی اصلی این تحقیق معتقد است افزایش علائم افسردگی با استفاده از تلفنهای هوشمند مرتبط است.
لزوم روابط همزمان مجازی و حقیقی
روانشناسان معتقدند ارتباطاتی که کاربران رسانههای اجتماعی به صورت الکترونیکی ایجاد میکنند، از نظر احساسی کمتر رضایتبخش است. افزایش افسردگی در بین استفادهکنندگان از فضای مجازی دلیلی است که موجب احساس انزوای اجتماعی بین آنها میشود. «الکساندرا هملت»، روانشناس بالینی در مؤسسهی «ذهن کودک» میگوید: «هرچه با انسانها کمتر به شیوهای عمیق و همدلانه ارتباط برقرار کنید، کمتر از مزایای یک تعامل اجتماعی بهرهمند میشوید. تعاملات سطحیتر احتمال ارتباط کمتری ایجاد میکند. حس ارتباط قوی چیزی است که همهی ما به آن نیاز داریم.» دربارهی استفادهی زیاد از فضای مجازی استثناهایی نیز وجود دارد؛ مثلاً برخی از دختران که کاربران بسیاری از رسانههای اجتماعیاند، اما سطح بالایی از تعامل اجتماعی «رودررو» را نیز حفظ میکنند. مطالعهی ژان تونگ نشان داد که آن دسته از دخترانی که هم در فضای حقیقی و همچنین از طریق رسانههای اجتماعی تعامل دارند، علائم افسردگی کمتری نشان میهند؛ البته باید در نظر داشت که برخی از نوجوانان در برقراری ارتباط با همسالان موفق نیستند. آنها منزویاند یا در مدارس و جامعهی خود احساس پذیرش نمیکنند. ارتباطات مجازی برای این گروه میتواند مفید باشد.
شبکههای اجتماعی و نزول عزت نفس
کاهش عزت نفس در بحث افسردگی باید مورد توجه قرار گیرد. این موضوع در قیاس اشتباه دختران نوجوان با تصاویر هنرمندانهای از کسانی که زیباتر، لاغرتر، محبوبتر و ثروتمندترند، مشهود است. دکتر هملت توضیح میدهد: «بسیاری از دختران با بمباران عکسهایی از سوی دوستانشان که عالیترین عکسها را از خود منتشر میکنند، روبهرو میشوند. آنها افراد مشهور و اینفلوئنسرهایی را دنبال میکنند که فتوشاپ زیادی روی عکسهایشان انجام میدهند و تیمهای آرایش و مو دارند. اگر این مقایسهی روزانه الگوی طبیعی استفادهشان باشد، اعتماد به نفسشان تحت تأثیر قرار میگیرد.» بیشتر جوانان در نظرسنجیها اینستاگرام را به عنوان پلتفرمی که موجب احساس اضطراب، افسردگی و نگرانی دربارهی تصویر بدنشان میشود، معرفی کردهاند. دکتر بابریک، روانشناس خاطرنشان میکند که انتشار یک تصویر عالی در اینستاگرام نهتنها ممکن است موجب احساس ناکافیبودن در بیننده کند، بلکه حتی برای منتشرکننده نیز ناسالم باشد. «کودکان زمان زیادی را برای تولید محتوا و پستکردن تصویر یک زندگی کامل در رسانههای اجتماعی صرف میکنند: “ببین چقدر خوشحالم! ببین چقدر زیبا هستم!” بدون اینکه نگران عدم پذیرش آن از سوی دوستانشان باشند. آنها از طردشدن میترسند. اگر بازخورد مثبتی از حسابهای رسانههای اجتماعی خود دریافت میکنند، ممکن است نگران باشند که لایک از سوی دوستانشان واقعی نباشد».
فعالیت سالم کمتر
عدم فعالیت بدنی و تلاش برای یادگیری مهارتهای جدید و پرورش استعدادها از عوارض گذران وقت زیاد در رسانههای اجتماعی است. فعالیتهایی که منجر به ایجاد حس موفقیت و تقویت بدن نمیشود، از عوامل منجر به افسردگی است. دکتر هملت توضیح میدهد: «اگر زمان زیادی را صرف تلفن خود میکنید، زمان کمتری برای فعالیتهایی خواهید داشت که میتوانند اعتماد به نفس، حس موفقیت و ارتباط ایجاد کنند.» او دربارهی وقتگذرانی کودکان با دستگاههای هوشمند میگوید: «بچههایی که زمان زیادی را با دستگاههای دیجیتال میگذرانند، الزاماً احساس رضایت درونی نمیکنند. بله، هر زمان که اعلان یا لایک روی یک عکس یا درخواست فالو دریافت میکنند، مقداری دوپامین در بدن رها میشود، اما این بیش از آنکه رضایتبخش باشد، اعتیادآور است.»
مدیریت؛ راه برون رفت
شواهد قطعی دربارهی رابطهی مستقیم استفاده از رسانههای اجتماعی و خودکشی وجود ندارد. نتایج زیادی اما از تشدید عوامل منجر به خودکشی پس از استفادهی بیرویه از فضای مجازی و دنیای دیجیتال ذکر شد. روانشناسان توصیه میکنند که برای جلوگیری از افزایش آسیبها والدین به طور منظم نحوه و زمان استفادهی آنها از رسانههای اجتماعی را کنترل کنند. والدین میتوانند با راهکارهایی برای اطمینان از استفادهی سالم از رسانههای اجتماعی گام بردارند.
- تمرکز بر تعادل: مطمئن شوند که فرزندانشان در تعاملهای اجتماعی حضوری شرکت میکنند. آنها را برای انجام فعالیتهایی که به ایجاد هویت و اعتماد به نفس کمک میکنند، ترغیب کنند.
- خاموشکردن اعلانها: توسعهدهندگان برنامهها با اعلانها تلاش میکنند تا کاربران را به سمت خود جذب کنند. آنها میخواهند کاربر هر کاری را که انجام میدهد، قطع کند تا دائماً با تلفنهایشان و برنامههایش مشغول باشند.
- آموزش استفادهی آگاهانه از رسانههای اجتماعی: نوجوانان را تشویق کنند تا با خود دربارهی زمان صرفشده در رسانههای اجتماعی و اینکه چه احساسی در آنها ایجاد میکند، صادق باشند. از تعاملاتی که باعث افزایش استرس یا ناراحتی میشود دوری کنند.
- محدودیت و تعادل استفاده: با جداشدن از رسانهها برای گذراندن اوقات خانوادگی باکیفیت در کنار هم، از جمله شام بدون تلفن و سایر فعالیتها، تأکید کنند. فرزندان شاید مقاومت کنند، اما متوجه مزایای آن میشوند.
- زمان بدون تلفن قبل از خواب: قانون عدم حضور تلفن هوشمند در اتاق خواب را بعد از یک زمان خاص اعمال کنند. از یک ساعت زنگدار قدیمی برای بیدارشدن استفاده کنند.
از: هرانا