م. روغنی
حکومت دینی در چند هفته اخیر با بوق و کرنا و تسهیلات گسترده دولتی و با سوء استفاده از احساسات مذهبی مردم بسیاری را تشویق کرد با لشگر کشی حکومتی به عراق که از بار ایده ئولوژیک و سیاسی خامنهای برخوردار است، همراه شوند. اما رویداد دردناک و جنایت بار ژینا امینی توسط “گشت کشتار” برنامههای خامنهای را برای بهره برداری بیشتر سیاسی و ایده ئولوژیک از این رویداد نقش بر آب کرد. سوء استفاده ابزاری پادشاهان و روحانیت از مذهب شیعه گذشتهای بس دراز دارد که واکاوی کوتاه آن مفید خواهد بود.
پیش درآمد
در گذر تاریخ دو گروه از مذهب شیعه در ایران بهره گیری ابزاری کردهاند. گروه اول شامل پادشاهان مستبد بود که برای مشروعیت بخشی به سلطنت شان خود را فرستاده خدا و پشتیبان دین معرفی میکردند. گروه دوم متشکل از روحانیون بوده است که از دکان مذهب شیعه برای زندگی انگلی خود بهره جستهاند. هر دو گروه به هم نیاز مند بودهاند. پادشاهان از مشروعیت بخشی روحانیون بهره جسته و روحانیون از اسلام پناهی پادشاهان استقبال کردهاند.
اما این رابطه فراز و فرود بسیار داشته است. نادرشاه (به روایتی سکولار)، دخالت روحانیون را در امور سیاست و دولت بر نمیتابید و مشروعیتاش را از زور شمشیر بدست آورد. در دوره وی روحانیون به هند مهاجرت کردند و اداره امور کشور و کشورگشاییها را به وی واگذاردند.
در دوره قاجار ورق برگشت. پادشاهان نالایق و متعصب با دستی باز به روحانیون در دخالت در امور میدان دادند که برای نمونه فتوا و فشارهای آنان سبب شد عباس میرزا با وجود ناتوانی نظامی برای بار دوم وارد جنگ با روسیه شود که به پیمان ترکمن چای انجامید.
همچنین در اثر وادادگی فتحعلی شاه، سید باقر شفتی در اصفهان “حکومت اسلامی” تشکیل داد و پس از مدتی به مصادره اموال مردم، اجرای حدود، اعدام ” مجرمین” و مسلط کردگی لوطیان بر جان و مال مردم روی آورد.(۱) وی حتی با ساخت و پاخت با دولت انگلیس علیه محمد شاه توطئه میچید. محمد شاه و آقاسی، با لشگر کشی به اصفهان به حکومت ارتجاعی و سرکوب گر شفتی پایان دادند.
در دوره قاجار هر دو گروه در ایام عزاداری عاشورا و اربعین، با گسترش تکیهها و اجرای با شکوه تعزیهها از جمله با تشویق به زنجیر و قمه زنی به خرافات دامن زدند. پادشاهان در این مراسم شرکت میکردند و اسلام پناهی شان را به رخ میکشیدند. در زمان رضا شاه همسو با اصلاحات مدرنیستی اش، اجرای عزاداریها و نمایشهای خرافی ممنوع شد.
اسلام سیاسی و اهمیت یافتگی رویدادهای کربلا
با اوج گیری مبارزات مسلحانه در سال ۱۳۴۹، خمینی نیز شعار سرنگونی سر داد و در کتاب ” حکومت اسلامی” همچون کنشگری سیاسی، طلاب را به شورش و ترویج اسلام دعوت و تشویق میکرد و از آنان میخواست برای تربیت ” فدایی و مجاهد” برای اسلام بکوشند. وی در این کتاب همچنین بر اهمیت ” عاشورا ” تاکید بسیار داشت و از آن بهره گیری سیاسی مینمود:
” اسلام را عرضه بدارید و در عرضه آن به مردم، نظیر عاشورا به وجود بیاورید. چطور عاشورا را محکم نگهداشته و نگذاشته ایم از دست برود، چگونه هنوز مردم برای عاشورا سینه میزنند و اجتماع میکنند سلام بر مؤسس آن شما هم امروز کاری کنید که راجع به حکومت موجی به وجود آید…”(۲)
اگر خمینی بهره گیری از رویدادهای کربلا را برای تحریک دینداران علیه شاه و تشکیل حکومت اسلامی لازم میدانست اما خامنهای در دوران رهبریش از عاشورا و اربعین در جهت مشروعیت بخشیدن به نیروهای سرکوب و توجیه راهبردهای داخلی و خارجیاش سوء استفاده امنیتی، سیاسی و ایده ئولوژیک کرده است. پیش از هر چیز ولی مطلقه کوشیده است در فرصتهای گوناگون رویداد کربلا و راهپیمایی حکومتی را بزرگ نمایی کند:
– “اربعین با این حرکتی که عمدتاً بین نجف و کربلا در راه پیمایی هر سال به وجود میآید بینالمللی شد؛ چشمهای مردم دنیا به این حرکت دوخته شد؛ امام حسین (علیهالسّلام) و معرفت حسینی به برکت این حرکت عظیم مردمی بینالمللی شد، جهانی شد. اربعین جهانی شد و جهانیتر هم خواهد شد؛ این خون حسین بنعلی است که بعد از ۱۴۰۰ سال دارد میجوشد و روزبه روز تازهتر میشود، روزبه روز زندهتر میشود؛” (بیانات ۱۳۹۸/۰۶/۲۷)
– خامنهای برای مشروعیت بخشی به نیرویهای سرکوب گر سپاه، از هم زمانی ” روز سپاه” با روز تولد امام حسین استقبال میکند و معنای پاسداری [را] در وجود مقدس سیدالشهداء (سلام الله علیه) ” به شمار میآورد (بیانات ۱۳۹۰/۰۴/۱۳)
– انقلاب ۵۷ را شبیه رویداد کربلا میسنجد و بنا به ادعایش” ملت ایران پشت سر حسین زمان[خمینی؟!] و فرزند ابیعبداللَّه الحسین علیهالسّلام.” انقلاب ۵۷ را به ثمر رسانده است. (بیانات، ۱۳۷۷/۰۲/۱۸)
– دخالت در جنگ داخلی سوریه و پشتیبانی از اسد دیکتاتور و کشتار صدها هزار نفر شبیه رویدادهای کربلا سنجیده میشود.” حرکت شهدای شما [مدافعان حرم] که در این برهه، در خارج از کشور به شهادت رسیدند، درواقع شبیه حرکت آن کسانی است که با جان خودشان توانستند قبر حضرت اباعبدالله را حفظ کنند. یک روز بود که خلفای بنیعبّاس همّت گماشته بودند که قبر مطهّر حضرت اباعبدالله و لابد به تبع آن بقیّه ی قبور مطهّره را از بین ببرند؛ عدّهای با جان خودشان نگذاشتند؛ گفتند اگر بیایید، دستتان را قطع میکنیم، پایتان را قطع میکنیم، شما را به قتل میرسانیم؛ درعینحال رفتند. همان رفتنها بود که حالا به بیست میلیون زائر پیادهی اربعین رسیده.” (بیانات، ۱۳۹۷/۱۲/۲۲)
– خامنهای برای تشویق دینداران به شرکت در راه پیمایی اربعین از دورغ بافی نیز نمیپرهیزد: “اگر خدای متعال مثلاً فرض کنید که ده هزار روز به شما عمر داده باشد، این چند روزی که در حال رفت و آمد به سمت قبر این بزرگوار هستید، جزو اینها حساب نمیشود؛” !!؟ ( بیانات۱۳۹۸/۰۷/۰۱)
– علت اصرار خامنهای بر راه پیمایی اربعین و بزرگنمایی آن از جمله در سوء استفاده ایدئولوژیکش نمایان میشود وی ” راه پیمایی اربعین [را] قوت اسلام…قوت حقیت [و] قوت جبهه مقاومت اسلامی ” میسنجد. ( بیانات، ۱۳۹۸/۰۷/۲۱)
در همین رابطه دم خروس از لای عبا نیز ظاهر میشود و با پشتیبانی از راه پیمایی اربعین و هزینههای سرسامآور راه اندازی آن انتظار دارد که ناکجا آباد “تمدن اسلامی” با این رویداد به تحقق رسد: “این مراسم [راهپیمایی اربعین] را هر چه میتوانید و هر چه میتوانیم، باید پربارتر و معنوی تر کنیم؛ معنا و مضمون این مراسم را باید روز به روز بیشتر کنیم؛ اهل فکر، اهل فرهنگ، اهل اقدام فرهنگی و فکری، برای این حرکت عظیم بنشینند برنامه ریزی کنند. امروز هدف هر مسلمان باید ایجاد تمدن اسلامی نوین باشد؛ ما امروز این را میخواهیم.” (بیانات، ۱۳۹۸/۰۶/۲۷)
راه پیمایی اربعین و سکوت وقیحانه خامنهای در قتل ژینا امینی
پس از یک سال که از انتصاب رییسی قاتل بر مسند ریاست جمهوری میگذرد تحولات راهبردی گوناگونی در جمهوری دینی رخ داده است. با تجاوز پوتین به اوکراین و نیاز روسیه به داشتن شریک جرم در این تجاوز، راهبرد نگاه به شرق و آمریکا و غرب ستیزی با شتاب بیشتری در حال تحقق یافتن است بطوری که خامنهای و رئیسی فیلو روس کاملا به آغوش پوتین پناه بردهاند.
در این بین لشکر کشیهای اربعینی خامنهای به عراق و راهپیماییهای مشابه در داخل بنام ” جاماندگان اربعین” امسال نیز با سرو صدای بیشتر انجام شده است که با هدف قدرت نمایی در برابر عربستان سعودی و مخالفین حضور تروریستی جمهوری اسلامی در عراق، انکار افت دین داری در ایران و ترمیم مشروعیت از دست رفته نظام دینی در داخل و خارج کشور طراحی شده است. این لشگر کشی بر اساس گفته سفیر ایران در عراق حدود ۱۰۰ کشته و بیش از ده هزار بیمار در پی داشته است و شرایط تحقیر آمیز عزاداران در عراق و مرز ایران بی ارزشی جان و کرامت ایرانیان را برای مسئولان و شخص خامنهای نشان میدهد.
در سپهر اجتماعی، راهبردهای زن ستیزانه از راه تشدید تحمیل گسترده تر حجاب اجباری که تازه ترین قربانی آن ” ژینا” (به کردی به معنی زندگی) بود، نمایان تر شده است که خشم بی سابقهای را در داخل و بسیاری از کشورهای جهان علیه شخص خامنهای و نکبت جمهوری اسلامی در پی داشته است.
رئیسی قاتل به وزیر کشور تروریستش فرمان داده است که این رویداد بررسی و گزارش شود. مجلس فرمایشی نیز کمیتهای برای بررسی آن تشکیل داده و دادستان تهران نیز خواستار دریافت فوری گزارش پزشگی قانونی در مورد این قتل شده است. ویدئو سرهم بندی شده نیروی انتظامی و موضع گیریهای برخی از مقامات نظامی و روزنامههای حکومتی نشان میدهد که نتیجه گزارشات خواسته شده احتمالا چیزی جز انکار قتل ژینا امینی این دختر مظلوم و بی پناه بدست گشت کشتار نخواهد بود.
برغم درخواست بررسی این رویداد از سوی برخی از مقامات، خامنهای در نشست عزاداری اربعین در روز شنبه ۱۷ سپتامبر با هیاتهای دانشجویی، با کمال وقاحت و تکبر از واکنش نسبت به قتل ژینا و حد اقل ابراز تاسف و یا همدردی با خانواده این دختر معصوم خودداری کرد. این در حالی است که این رهبر خود کامه اربعین را رویدادی در برابر ” دستگاه ظلم و استکبار و استبداد و اختناق” نامیده است (بیانات ۱۱/۲۸/۱۳۸۷) گویا در فرهنگ و ایدئولوژی این ولایت وقیح آدم کشی و سرکوب و تبعیض تنها از سوی دیگران ” استبداد و اختناق” به شمار میآید.
حجاب که تنها در جمهوری جهل و جنایت، حکومت طالبان و خلافت اسلامی داعش اجباری است پاشنه آشیل خامنهای را تشکیل میدهد. این اجبار به هویت جمهوری دینی تبدیل شده است و اصرار و لجبازی خامنهای در ادامه آن برای نگهداری این هویت ارتجاعی است. این در حالی است که نصیری سردبیر پیشین روزنامه کیهان برپایه نظرخواهی وزارت فرهنگ و ارشاد اعلان کرده است که ۷۰ درصد جامعه ایران با حجاب اجباری مخالف است.(۳) امروزه بسیاری از زنان محجبه نیز مخالفتشان را با این اجبار سرکوبگر مردسالار که علیه دهها میلیون از زنان کشور اعمال میشود در فرصتهای گوناگون ابراز داشتهاند.
خشم ایرانیان از قتل ژینا در اشکال گوناگون از جمله از راه اعتراض در شبکههای اجتماعی، محکومیتهای دسته جمعی از سوی ورزش کاران، هنرمندان، فیلم سازان، و تظاهرات در نقاط مختلف از جمله سقز، سنندج و تهران، اعلان اعتصاب عمومی در روز شنبه در کردستان، ابراز شده و این قتل با اعتراض برخی از مقامات آمریکایی و شور بختانه سکوت کشورهای اروپایی مدعی هوادار حقوق بشر روبرو شده است.
درخواست گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر ایران از سازمان ملل برای تصویب قطنامهای مبنی بر محکوم کردن حجاب اجباری در ایران، تحول امیدوار کنندهای در سطح بینالملل است.
در این میان اپوزیسیون چند پاره ایران سرانجام به صورت یکپارچه از اعتصاب عمومی رو شنبه ۱۹ سپتامبر پشتیبانی کرده است که تحولی امید بخش است. پیکار یکپارچه برای لغو حجاب اجباری که پرچم آن در دست زنان ایرانی است، به عنوان شعار محوری مخالفت با جمهوری دینی در کوتاه و میان مدت میتواند خشم همه گیر را در جهت در هم شکستن اولین خاک ریز هویتی خامنهای هدایت کند. بی تردید ریزش اولین خاک ریز در دراز مدت، به جدایی دین از دولت به عنوان اولین گام در جهت استقرار دمکراسی در ایران خواهد انجامید.
با ابراز همدردی با خانواده ژینا باید امیدوار بود که قتل این دختر معصوم راه گذار از نظام دینی و خرافی ولایت فقیه را هموار خواهد کرد. یادش گرامی باد
شهریور ۱۴۰۱
mrowgahni.com
————————————-
۱. محمود روغنی، فراز و فرود جدایی دین از دولت در ایران، از شاه اسماعیل اول تا ولی مطقه فقیه، ص۵۰
۲. خمینی، حکومت اسلامی، ص ۹۳
۳. براساس آمار وزارت ارشاد، ۷۰ درصد ایرانیان با حجاب اجباری مخالفند
از: ایران امروز