ارتش جمهوری اسلامی در سرکوب اعتراضات مردمی شرکت کرده و یهودستیزی نیز در بین فرماندهان ارشد آن تبدیل به ارزش شده است. حامد محمدی، کارشناس نظامی، میگوید عبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش، تسهیلکننده این وضعیت بوده است.
در تقویم جمهوری اسلامی روز ۲۹ فروردین مصادف با “روز ارتش” است. ارتشی که به گفته امیران آن “انقلابی و مکتبی” و “در کنار سپاه پاسداران، در رکاب ولی امر مسلمین جهان ید واحده” است.
مأموریت اصلی ارتش مقابله با تجاوز نظامی علیه استقلال و تمامیت ارضی ایران است، اما با گذشت ۴۴ سال از عمر انقلاب اسلامی تحت زمامداری علی خامنهای مأموریتهایی بیسابقه به ارتش محول شده که بخشی از آن در عمل پشتیبانی یا مکمل مأموریتهای سپاه پاسداران است.
هرچند رهبر جمهوری اسلامی معتقد است بعد از انقلاب «ارتش در کنار مردم ایستاد و انقلابی ماند و امروز به مراتب انقلابیتر، مؤمنتر و خالصتر از روزهای اول است»، اما واقعیت این است که عمده بودجه نیروهای مسلح خرج سپاه پاسداران میشود.
سهم سپاه در بودجه سال ۱۴۰۲ حدود ۱۱۹ هزار میلیارد تومان است، در حالی که ارتش فقط حدود ۴۹ هزار میلیارد تومان بودجه دارد. این در حالی است که بر اساس آخرین آمار، مجموع پرسنل کادر و وظیفه ارتش حدود ۴۲۰ هزار نفر است، در صورتی که سپاه حدود ۱۹۰ هزار نیرو دارد.
در واقع کمبود بودجه یکی از اصلیترین بحرانهایی است که ارتش با آن روبهروست. به ویژه آنکه بخش عمدهتجهیزات ارتش فرسوده و مستهلک شدهاند و با وجود تحریمها واردات تجهیزات مدرن و قطعات یدکی بسیار محدود است. بنابراین هزینه تعمیر و نگهداری تجهیزات و ادوات افزایشی است.
اعتراف به ناتوانی در بهبود وضعیت
تقریباً اغلب ارتشیها شامل افسران و درجهداران، گذشته از چند گروه خاص، از وضعیت معیشتی خود نارضیاند. عبدالرحیم موسوی، فرمانده ارتش، ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ در مراسم معارفهاش قول داد طی پنج سال وضعیت معیشتی کارکنان ارتش را بهبود بخشد. چهارم مهرماه ۱۳۹۶ “شورای عالی معیشت ارتش” با هدف “کاهش مشکلات معیشتی کارکنان در یک برنامه زمانبندیشده” تشکیل شد.
بسیاری از پرسنل ارتش امیدوار بودند بعد از وعده موسوی حقوق و مزایای آنها افزایش یابد و یا شرایطی فراهم شود که بعد از ۳۰ سال خدمت دوران خانهبهدوشی تمام شود و صاحب مسکن شوند. اما آنچه موسوی به پرسنل وعده داد سراب بود. او ششم مرداد ۱۴۰۱ در یک سخنرانی در جمع فرماندهان و دانشجویان دوره “دافوس” با سرافکندگی به خاطر آنکه نتوانست بعد از پنج سال به قول خود برای برطرف کردن “دغدغه معشیت کارکنان” عمل کند عذرخواهی کرد، اما نگفت چه موانعی برای عدم تحقق وعدهاش وجود داشته است.
مدتهاست ترجیعبند اغلب سخنرانیهای موسوی که در مجیزگویی از خامنهای گوی سبقت را از تمام فرماندهان پیشین ارتش ربوده، سه چیز است: هشدار در مورد تلاش دشمن برای ایجاد اختلاف بین ارتش و سپاه، ضرورت مقابله با نفوذ و براندازی، و محو اسرائیل.
فاصله گرفتن از جایگاه ملی
بسیاری از تحلیلگران معتقدند در دوران فرماندهی موسوی ارتش از جایگاه ملی- میهنی خود بهشدت فاصله گرفته و در عمل تبدیل به سازمانی “بلهقربانگو” شده است.
طبق همین ارزیابی، از یکسو اوضاع کنونی ارتش بر وقف مراد برخی امیران آن و اقلیتی خاص است و از سوی دیگر، اکثریتی بیروحیه و بیرمق که یک چشمشان به فیش حقوقی و کسوراتشان است و چشم دیگرشان به هزینههای سرسامآور زندگی؛ اکثریتی که روزشماری میکنند تا بازنشسته شوند و “شر خدمت” از سرشان کم شود.
بدیهی است بهزحمت میتوان در مورد افزایش انواع جرایم در یگانهای ارتش، از جمله سرقت و اعتیاد، یا افزایش ترک خدمت و بازخرید آمار دقیقی یافت. این وضعیت ابتدا به صورت فردی به جایگاه ارتشیها در بطن جامعه لطمه میزند و سپس به کلیت آن.
نقشآفرینی در سرکوب
یکی از مأموریتهایی که در دوران موسوی به ارتش تحمیل شد، همراه کردن بعضی یگانهای آن با ماشین سرکوب بود؛ رویدادی که پیشتر سابقه نداشت. شش ماه پس از انتصاب او به فرماندهی ارتش، دور جدید خیزشهای ضدحکومتی در ایران از دیماه ۱۳۹۶ آغاز شد. همان موقع زمزمههایی در مورد دخالت نیروهای ارتش در سرکوب اعتراضات در بعضی شهرها از منابع غیررسمی به گوش میرسید.
موسوی ۱۴ دیماه ۹۶ پس از سرکوبها در پیامی خطاب به سردار حسین اشتری، فرمانده وقت نیروی انتظامی، اعتراضات را “فتنهحقیر” خواند و از نیروی انتظامی و بسیج برای آنچه او “در نطفه خفه” کردن آن نامید قدردانی کرد و گفت که “اگر لازم میشد” ارتش نیز این نیروها را همراهی میکرد.
از اولین اقدامات ارتش پس از اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ اجرای طرح “مصباح” بود. محور این طرح مقابله با براندازی در شهرکها و مجتمعهای مسکونی ارتشینشین بود. در نتیجه اجرای این طرح پایگاههای مقاومت بسیج در شهرکهای ارتشیان مستقر شدند.
چند ماه بعد، ۲۷ دیماه ۱۳۹۷، گردهمایی امیران ارتش جمهوری اسلامی با هدف مقابله با براندازی و تغییر نظام برگزار شد. از اصلیترین مسائل مطرحشده در این نشست “نفوذ از طریق اینترنت” بود که موسوی درباره آن گفت: «امروز در عرصه فضای مجازی، سومارها، خرمشهرها و مهرانها در محاصره است و حتی بیم سقوط میرود؛ پس ای لشکر صاحبالزمان آماده باشید.»
بهتدریج گزارشها از همکاری بعضی یگانهای ارتش با سپاه و پلیس در سرکوب اعتراضات بیشتر شد. تا اینکه کیومرث حیدری، فرمانده نیروی زمینی ارتش، ۲۱ اسفند ۱۳۹۹ در یک مصاحبه اعتراف کرد که با موافقت رئیس ستاد مشترک ارتش، پرسنل نیروی زمینی در سرکوب تظاهرات شرکت داشته است.
فرمانده نیروی زمینی حضور میدانی را بخشی از “ولایتمداربودن” و همکاری در “مأموریتهای استنتاجی” خوانده بود. حسین اشتری، فرمانده وقت نیروی انتظامی نیز ۲۱ آذر ۱۳۹۸ در دیدار با فرمانده کل ارتش از همکاری این نهاد در “مدیریت اغتشاشات” تشکر کرد.
در شرایطی که بعد از خیزش “زن، زندگی، آزادی” مردم در خیابان شعار “ارتش تو یار ما باش” سر میدادند، کیومرث حیدری ۱۸ آبان ۱۴۰۱ با تشبیه معترضان به “مگس” تهدید کرد: «اگر امروز یک مقداری آن طوری که جامعه انقلابی مطالبه میکند با این مگسان برخورد نمیشود اراده فرمانده کل قوا است ولی روزی که حضرت آقا فرمان برخورد صادر کنند بدانند که هیچ جایی در این کشور نخواهند داشت.»
نگرانی از ریزش در بدنه ارتش
در چنین شرایطی نگرانی از گسترش اعتراضات اجتماعی و نفوذ آن به بدنه ارتش فزونی گرفت. در همین حال حجتالاسلام عباس محمدحسنی، رئیس پیشین سازمان عقیدتی- سیاسی ارتش جمهوری اسلامی، ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ در جمع کارکنان نیروی دریایی جاسک گفت: «دشمن بطور واضح و روشن به دنبال تغییر نظام است.»
وی تأکید کرد: «دشمن به دنبال شناسایی، پایش و رصد نقاط ضعف و قوت ما است تا با به دست آوردن اطلاعات در زمینه نیروی انسانی، تجهیزات و کاربرد آنها استعداد ما را ارزیابی کند تا ضربه خود را بزند.»
همزمان با خیزش مردمی خیر نیز سیگنالهای نارضایتی در ارتش و همراهی پرسنل با مردم، هر چند خفیف، اما قابل دریافت بود؛ سیگنالهایی که خود را به عنوان مثال در پادگان نیروی زمینی سقز نشان داد. چهارم آبان ۱۴۰۱ پرسنل این پادگان به دهها معترض که در مراسم چهلم مهسا امینی شرکت کرده و به دنبال تیراندازی نیروهای سپاه از بیم جان فرار کرده بودند، پناه دادند.
از جمله مسائلی که ارتش در دوران فرماندهی عبدالرحیم موسوی به آن آلوده شد، امر کمسابقه یهودستیزی بود. موسوی در چند مصاحبه از جمله در یک گفتوگوی تلویزیونی که ۳۱ فروردین ۱۳۹۷ به طور زنده پخش شد، صراحتاً گفت: «بزرگترین آرمان و آرزویم محو و نابودی رژیم صهیونیستی است.»
کیومرث حیدری، فرمانده نیروی زمینی ارتش، نیز به تبعیت از او ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ در یک برنامه تلویزیونی به توصیف قابلیت پهپادهای ”آرش ۲” پرداخت و گفت که این پهپادها «به طور مخصوص برای حمله به حیفا و تلآویو طراحی و تولید شدهاند.»
در همین حال ارتش اوکراین ۲۸ آبان ۱۴۰۱ گزارش داد که جمهوری اسلامی علاوه بر پهپادهای “شاهد ۱۳۶” و “مهاجر” پهپادهای انتحاری “آرش ۲” را به روسیه فروخته است.
این روند باعث شد که موسوی و حیدری به اتهام “نقض حقوق بشر” و به دلیل مشارکت در سرکوب اعتراضات و نیز به خاطر همکاری با سپاه پاسداران برای “ارسال پهپاد به روسیه” در فهرست تحریمهای آمریکا، اتحادیه اروپا و چند کشور دیگر قرار بگیرند.
گرچه روحالله خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با انحلال ارتش مخالفت کرد، اما این نهاد نظامی امروز در باتلاق سپاه پاسداران فرورفته و در چارچوب جمهوری اسلامی راه خروجی برای آن متصور نیست.
بسیاری امیدوارند ارتش روزی در کنار مردم قرار گیرد. چهرههای شاخص اپوزیسیون نیز بارها از ارتشیها خواستهاند تا سپر مردم بیدفاع باشند و دستگاه سرکوب را مختل کنند، اما تحقق چنین گزینهای نیازمند شرایطی خاص و سازماندهی بالایی است؛ امری که وجود آن با تردیدهای جدی همراه است.
از: دویچه وله