سخنان دیروز علی خامنهای درباره برگزاری رفراندوم در ایران بازتاب گستردهای در رسانهها و شبکههای اجتماعی داشت. حرفهای رهبر جمهوری اسلامی با دانشجویان حاوی دو نکته بود نخست اینکه به طرفداران رفراندوم پیام داد که مخالف برگزاری هرگونه همهپرسی در ایران است و دیگر اینکه در قالب پرسشی «مردم» را فاقد «تحلیل مسئله» و به عبارتی صلاحیت تشخیص دانست و گفت «مگر همه مردم که باید در رفراندوم شرکت کنند امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ این چه حرفی است؟»
آیتالله خامنهای یک ماه پیش نیز در اول فرودینماه در مشهد در انتقاد به کسانی که خواهان تغییر مفادی از قانون اساسی شده بودند گفته بود: «این همان حرف دشمنها است، منتهی عنصر داخلی گاهی از روی غفلت، از روی بیتوجهی، گاهی هم با انگیزههایهای دیگر، آن حرف را تکرار میکند».
آقای خامنهای در مشهد اسمی از رفراندوم نبرده و تغییرات در جمهوری اسلامی را مساوی با «تغییر هویت جمهوری اسلامی» دانسته بود. حالا به صراحت سخنانی به زبان آورده که از نظر منتقدان «میخی برتابوت جمهوریت نظام» و تعطیل کردن بندهایی از حقوق مردم در قانون اساسی است.
منتقدانی مانند اکبر اعلمی، نماینده پیشین مجلس و فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به بندهای سوم، ششم و پنجاه ونهم قانون اساسی میگویند آقای خامنهای «پنبه» قانون اساسی را زده است.
اقای اعلمی در کانال تلگرامیاش مینویسد اگر استدلال آقای خامنهای درباره ناتوانی مردم در «تحلیل مسایل» را بپذیریم آن وقت دو همهپرسی در سال ۵۸ برای «جمهوری اسلامی» و تائید «قانون اساسی» و نیز همهپرسی بازنگری قانون اساسی در سال ۶۸ زیر سوال میرود و میپرسد با وجود چنین نگاهی «چرا به آمار مشارکت مردم در این همهپرسیها مباهات میشود!؟»
مقامهای جمهوری اسلامی همواره از رای «آری» ۹۸ درصدی مردم به «جمهوری اسلامی» در سال ۵۸ به عنوان پشتوانه بزرگ مردمی بودن انقلاب یاد میکنند.
رهبر علیه رهبر
فروردینماه جاری، درحالی پایان مییابد که شاهد مواضع صریح و شفاف علی خامنهای با سه مقوله مهم بودیم. او اول فرودینماه با تغییر قانون اساسی مخالفت کرد، پانزدهم فروردینماه، کشف حجاب را «حرام سیاسی و شرعی» خواند و گفت «قطعا» با کشف حجاب برخورد خواهد شد و در این مورد کوتاه نخواهد آمد و بیست و نهم فروردینماه (دیروز) نیز با برگزاری رفراندم مخالفت کرد.
محور سخنان آقای خامنهای که در هر سه مقوله بازتاب زیادی داشت و با حاشیههای فراوانی روبرو شد، خواستههای مردم در مقابل حاکمیت است.
به نظر میرسد در سخنان یک ماهه اخیر رهبر جمهوری اسلامی، انتظارات منتقدان و معترضان به چالش کشیده شده و آنها به صراحت رو در روی هم قرار گرفتهاند و در این میان اصول روشنی از قانون اساسی که به حقوق مردم برمیگردد نادیده گرفته شده است.
آنچه باعث شده علی خامنهای مجبور به چنین رویارویی بیسابقهای با خواستههای طیف وسیعی از مردم شود، جنبش اعتراضی ماههای اخیر است، جنبشی که منجر به عمیقتر شدن شکاف میان دولت-ملت شده است.
از سوی دیگر اگر در گذشته مخالفان برای نشان دادن تناقضها در سخنان آقای خامنهای با اهداف جمهوری اسلامی، متوسل به نقطه نظرات آیتالله خمینی میشدند و سخنان آنها را کنار هم بازنشر میکردند حالا سخنان آقای خامنهای در مردادماه سال۹۳ و خردادماه سال ۹۷ با حرفها دیروزش را کنار هم میگذارند و در فضای مجازی وشبکههای اجتماعی دست به دست میکنند.
آقای خامنهای چندین بارخواهان رفراندوم برای تعیین سرنوشت حکومت فلسطینی شده بود و گفته بود «دموکراسی و مراجعه به آرا عمومی یک شیوه مدرن و پیشرفته است که همه دنیا قبول دارند».
همچنین رهبر جمهوری اسلامی اگر در گذشته از محاسن رفراندوم در جهان گفته بود، در سخنان روز گذشتهاش به گونهای مطرح کرد که برگزاری «همهپرسی» امر نادری در جهان است و برای همه مسایل به کار نمیرود و گفت«مسائل مختلف کشور قابل رفراندوم نیست… ضمن اینکه در کجای دنیا برای همه مسائل رفراندوم برگزار میکنند؟»
در طول عمر جمهوری اسلامی به جز سه همه پرسی اوایل انقلاب، هیچ رفراندومی درباره مسایل سیاستهای کلی و جزیی صورت نگرفته است.
از دیروز که سخنان آقای خامنهای منتشر شده، در شبکههای اجتماعی تعدادی از کشورهای جهان نامبرده میشود که پیوسته مانند کشور سوئیس و یا به تناوب در کشورهای مانند شیلی، ونزوئلا، اکوادور و کشورهای اروپایی رفراندوم برگزار شده است.
گفته شده در شیلی در زمان حکومت ژنرال آگوستو پینوشه در طول ۱۷ سال ۳ رفراندوم، در اروگوئه طی ۳۴ سال ۲۳ رفراندوم ملی، در دوره حکومت چهارده سال هوگو چاوز در ونزوئلا ۵ رفراندوم ملی و در کشور اکوادور نیز ۱۲ رفراندوم در سالهای گذشته برگزار شده است.
میخی بر تابوت جمهوریت
در جریان جنبش اعتراضی ماههای گذشته، فعالان سیاسی و مدنی در داخل و خارج از ایران بارها برای جلوگیری از خونریزی و خروج از «بنبست» در کشور خواهان رفراندوم شدند.
یکی از آخرین نمونهها به ده روز پیش برمیگردد. حسن روحانی، رئیس جمهور سابق ایران در بیستم فروردینماه امسال برای چندمین بار خواستار برگزاری رفراندوم شد. درخواست آقای روحانی برخلاف کسانی مانند میرحسین موسوی که خواهان همهپرسی درباره کلیت نظام هستند، در زمینه مسایل اقتصادی، سیاسی و سیاست خارجی بود.
مهدی نصیری، پژوهشگر دین، امروز در یادداشتی با عنوان «آقای روحانی! با شما بودند، پاسخ بدهید» از حسن روحانی خواست از «زندان، حصر و شکنجه و مرگ در استخر» نترسد.
آقای نصیری به طور تلویحی با اشاره به مرگ مشکوک اکبر هاشمی رفسنجانی در استخر در سال ۹۵، به روحانی گفته «خب گیریم که این تهدیدها عملی شود، آیا ترس از مال و موقعیت و جان در شرایطی که خطری اساسی متوجه کیان کشور و دین باشد، به ویژه برای روحانیت دلیل موجهی برای سکوت است؟»
مدیر مسئول پیشین روزنامه کیهان از حسن روحانی خواسته با آیتالله خامنهای وارد گفتوگو شود و نوشته «آقای روحانی! آیا الان شاهد نیستید که آخرین میخها بر تابوت مردم سالاری در حال کوبیده شدن است و سخنان دیروز رهبری فصل الختام جمهوریت بود؟».
شهابالدینحائریشیرازی، فعال سیاسی و رسانه در مطلبی با عنوان«رفراندوم حق مردم است» در کانال تلگرامی «ویرایش ذهن» خطاب به علی خامنهای نوشته «کسی نگفته در همه مسائل رفراندم کنید گفته شده پس از ۴۴ سال این اصل معطل مانده قانون اساسی لااقل یک بار عملیاتی و در چند مسئله که تبعات سنگینی برای ملت داشته رفراندم شود».
«بامبول رفراندوم»
اکثر روزنامههای مطرح ایران امروز در حالی منتشر شدند که کمترین میزان توجه را به موضوع رفراندوم در سخنان آیتالله خامنهای اختصاص دادند. در حالی که مهمترین نکته خبری دیدار دانشجویان با رهبر جمهوری اسلامی مخالفت صریح او با رفراندوم بود روزنامههای اصولگرا و نزدیک به حکومت مانند وطن امروز، کیهان، رسالت، جام جم، جوان، فرهیختگان، ایران، همشهری و در روزنامهای اصلاحطلب مانند آفتاب یزد، شرق، اعتماد و آرمان ملی تیترهایی به جز رفراندوم را انتخاب کردند و در این میان فقط روزنامههای سازندگی و هممیهن تیتر نخستشان را این موضوع اختصاص دادند.
به نظر میرسد این روزنامهها آگاهانه یا ناآگاهانه نخواستند باعث دامن زدن به موضوع رفراندوم در جامعه و افزایش حساسیتها شوند با وجود چنین حدس و گمانی روزنامه جوان در سرمقاله امروزش به نوعی دلیل و چرایی این موضوع را روشن کرد.
در سرمقاله روزنامه جوان با عنوان « رفراندوم چگونه بامبول میشود» نوشت این ابزار در نظامهای مردم سالار و پارلمانی تعریف و کارکرد خودش را دارد ولی میتواند به عنوان «ترفند سیاسی» و یک «طعمه اساسی» مورد استفاده قرار گیرد.
در سرمقاله روزنامه جوان به قلم غلامرضا صادقیان گفته شده «گاهی رفراندوم بهعنوان بامبول و ترفندی کاملاً تبلیغاتی در دست کسانی قرار میگیرد که در حاکمیت نیستند و میخواهند مشروعیت حاکمیت را زیرسؤال ببرند یا در اقلیت حاکم هستند و برای بیاعتبارکردن یا تضعیف اکثریت حاکم تلاش میکنند».
در ادامه این یادداشت گفته شده اصلاحطلبان هرگاه در قدرت نیستند علیه کل دولت و حاکمیت، رفراندوم را پیش میکشند و رؤسای جمهور سابق و اسبق نیز در وضعیت «خارج از قدرت بودن» به «بامبول رفراندوم» در اغوای افکارعمومی متوسل میشوند و این روزنامه در پایان از میگوید «به دلایل فراوان رفراندوم نباید لقلقه زبان فعالان سیاسی و دانشجویان باشد».