بحران بساز! باج بگیر!

دوشنبه, 11ام فروردین, 1393
اندازه قلم متن

BabakDad10

چیز تازه ای نیست؛ می توان بحران ساخت و امتیاز گرفت. کاری که جمهوری اسلامی در فلسطین و لبنان و سوریه و افغانستان و عراق کرده و امتیازهای فراوانی بابت بحران هایی که ساخته و در خفا آن را مدیریت کرده، کسب کرده است. این بار، هدف مواد مخدر است که می تواند برای غرب خوفناک تر از بمب اتمی باشد. اگر سپاه ترانزیت مواد مخدر به اروپا را “هدفمند” مدیریت کند، باز هم حکومت اسلامی می تواند از غرب امتیاز بگیرد

بالاخره آن سیصد کیلومتر از “مرزهای ترانزیتی مواد مخدر” در استان سیستان و بلوچستان به سپاه پاسداران واگذار شد! سیصد کیلومتر استراتژیکی که با افغانستان و پاکستان همجوار است، دیروز شنبه از نیروی انتظامی (دولت) به سپاه پاسداران (حکومت) واگذار شد. اولین بار چهار ماه قبل، در آذرماه ۹۲ ۱۳ رحمانی فضلی وزیر کشور از همین “۳۰۰ کیلومتر!” سخن گفت. او اشاره کرد که این خط مرزی “امنیت ضعیفی دارد و به درستی کنترل نمی شود و محل نفوذ مواد مخدر به کشور این ۳۰۰ کیلومتر خط مرزی ایران است!” از همان موقع معلوم بود خواب تازه ای برای این قسمت کشده اند. اما برای زمینه سازی، نیاز به یک بازی روانی تازه بود.

اول:

یک روز قبل از این واگذاری مشکوک، در فیسبوک نوشتم که به احتمال زیاد اقدامات افراطی گروه جیش العدل، «زمینه سازی» برای سهم خواهی سپاه پاسداران است. بخشی از آن یادداشت چنین بود: در پشت گروه ‫جیش العدل، من دست یک مافیای بزرگ از ‫سرداران سپاه و ‫بخشی از سران حکومتی را می بینم. بخصوص گروهی که به احتمال فراوان توسط ‫جبهه پایداری و آیت الله ‫‏مصباح یزدی هدایت می شوند و با حمایت مالی تیم ‫‏احمدی نژاد راه اندازی شده اند و تا سهم گروههای افراطی و ‫‏تندرو را از ‫‏دولت روحانی نگیرند، به هر کاری دست خواهند زد. با نگاهی به فرضیات اولیه درباره شکل گیری گروه ‫‏القاعده و طالبان توسط قدرتهای غربی، می توان ظهور گروه جیش العدل را هم در همین راستا ارزیابی و آن را محصول تندروهای حکومتی دانست. پیش بینی منطقی و محتمل این است: ‫ ‏در روزهای آینده، وقتی موج ناامیدی درباره پنج مرزبان اسیر در جامعه بالا برود، سپاه پاسداران در ظاهر با سرعت و در عملیاتی محیرالعقول(!) وارد عمل می شود و احتمالا” ‏اسیران باقیمانده را [به شکلی نمایشی] آزاد خواهد کرد و یا به جیش العدل ضرباتی وارد می کند تا «قدرت نظامی» و شایستگی عملیاتی سپاه را به نمایش بگذارد. سپاه با این کار برای «‫بقاء در قدرت» به ‏ببت رهبری و دولتمردان جدید علامت می دهد و سهم خود را از “مرزها” مطالبه می کند.

جیش العدل شبیه گروه القاعده خیلی ناگهانی زاده شد و خیلی عجیب و زود هم قدرت گرفت. ممکن است این گروه وابسته به هرجایی (داخل یا خارج) باشد؛ اما به این احتمال هم اندکی بیاندیشیم که بخشی از سران حکومت ایران، مادر این طفل خشن باشند. با همان استدلالی که عده ای (از جمله مقامات حکومت ایران) بارها می گفتند که گروههایی مانند طالبان و القاعده را خود آمریکایی‌ها ساخته اند، ممکن است بخشی از تندروهای حکومت ایران از همین سرمشق تمرین کرده باشند تا با ساختن گروههای تندرو و ضدمردمی (اینجا جیش العدل) به هدفهای بزرگتری برسند. چندان بعید نیست بخشهایی از حکومت و سپاه «مادر» گروههایی نظیر جیش العدل باشند. هرچه باشد، منفعت عملیات این گروه به جیب سپاه واریز خواهد شد. / ششم فروردین

***

دوم:

دیروز شنبه واگذاری سیصد کیلومتر از مرزهای حساس ترانزیت مواد مخدر به سپاه قطعی شد و آن شبهه و احتمال را تقویت کرد که کارهای افراطی جیش العدل، به منظور برانگیختن احساسات عمومی و “زمینه سازی” برای هدفی بود که تا اینجا برای سپاه پاسداران درآمدی چند صد میلیارد دلاری خواهد داشت.

اینک سپاه پاسداران به بهانه برخورد قاطعانه با گروگانگیرهای جیش العدل، وارد معرکه شده و در قدم اول، کنترل خط مرزی سراوان یعنی اختیار ورود حداقل «سه هزار تن تریاک» از افغانستان را در دست گرفته است! بر اساس آمار دولتی، فقط یک سوم این مواد مخدر به اروپا ترانزیت می شود و «دو هزار تن تریاک» در داخل کشور به انواع “نشئه جات و مواد مخدر” تبدیل می شوند!

«بهانه» سپاه پاسداران برای مرزبانی از این سیصد کیلومتر استراتژیک و حساس، سرکوب گروههایی نظیر جیش العدل است! گروهی که به احتمال زیاد «دست ساخته» بخشی از سرداران قاچاقچی سپاه است و با فیلمی که از گروگانگیری پنج سرباز بیگناه منتشر کردند، احساسات عمومی را برانگیخته اند. بدیهی است مردم به خاطر اینکه سپاه برای سرکوب جیش العدل وارد عرصه «مرزبانی» شده، خوشحال می شوند و در انتظار عملیات آزادسازی گروگانها هستند. این وسط شاید یک شعبده بازی عملیاتی هم رخ بدهد و سپاه بتواند حضور خود را در مرزهای سراوان توجیه نماید. اما نکته اینجاست که اگر از این خوشحالی کمی به آنسو تر نگاه کنیم، این واقعیت تلخ را می بینیم که «توافق دولت روحانی با سپاه» برای دادن این سهم ویژه، حداقل از آذرماه ۹۲ یعنی چهارماه قبل زمینه چینی شده. همان وقتی که وزیر کشور از مرز سیصد کیلومتری ناحیه سراوان به عنوان «مرزهای ضعیف» نام برد، در واقع در حال زمینه سازی بود تا این واگذاری غیرقانونی به شکلی مقبول و محکمه پسند انجام شود و شک برانگیز هم نباشد.

این وسط کمتر کسی پشت گروه جیش العدل، به اهداف و نیّت “ویژه خواری سپاه” توجهی داشت و همگان بدرستی نگران جان آن پنج اسیر بودند و هستند. اما قربانیان این داستان، فقط “جمشید دانایی فرد” و چهار مرزبان اسیر دیگر نیستند. قربانی ها را به زودی در افزایش آمار قربانیان اعتیاد و درآمدهای بی حساب و کتاب سپاه از راه ترانزیت مواد مخدر خواهیم دید که صدها برابر درآمد اسکله های قاچاق و نفت فروشی، از راه فروش و ترانزیت سه هزار تن مواد مخدر نصیب برادران قاچاقچی خواهد کرد.

بد نیست دو نکته را از نظر دور نگه نداریم:

یک: وقتی فساد در اجزای یک حاکمیت رسوخ می کند، تعجبی ندارد که بشنویم مرزها و مسیرهای حساس ترانزیت مواد مخدر و قاچاق کالا، در برخی موارد با «طرح زوج و فرد» بین نیروی انتظامی و ارتش و سپاه پاسداران (بسیج) تقسیم می شوند. در زمان دولت اصلاحات، در این رابطه تحقیقاتی از دوستانی که در ستاد مبارزه با مواد مخدر داشتم، کردم که هیچ روزنامه ای حاضر نشد یادداشت کوتاهم درباره این فاجعه را چاپ کند. آنجا بود که به تلخی دریافتم باندهای قاچاق مواد، برای عبور سالم و بی خطر از مسیرها با یکی از این نیروهای مسلح مشارکت می کنند و به مقامات رابط ر این نیروها «سهم گذر کالای قاچاق» پرداخت می کنند تا بدون خطر کالای ممنوعه خود را به اروپا منتقل کنند.

گاهی برای “روز مطلوب” یا “مسیر خاص”، بین پلیس و ارتش و سپاه و بسیج اختلاف نظرهایی رخ می داد که باعث می شد باندهای تحت حمایت یکدیگر را هدف بگیرند و منهدم و متلاشی کنند. بخاطر این فساد گسترده در این نهادهای مسلح، مسئله مبارزه با قاچاق مواد مخدر و کالا در کشورمان همچنان لاینحل باقی مانده است. یکی از مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر در دولت اصلاحات یک بار به من گفت: هر وقت شنیدید که یک باند بزرگ مواد مخدر متلاشی شده، بدانید پای دو احتمال در میان است: یا قاچاقچیان “سهم گذر” خود را به موقع و به اندازه نداده اند! و یا اختلالی در تقسیم روزهای زوج و فرد رخ داده و قاچاقچیان بیخبر هم به دام نهاد رقیب افتاده اند! در حقیقت بسته به اینکه یک باند قاچاق تحت حمایت کدام نهاد باشد، و قدرت سیاسی آن نهاد چقدر باشد، تجارت آن باند موفق می شود و یا شکست می خورد!

جالب این است که هم اهالی حاکمیت و هم دولت این واقعیتها را می دانند؛ اما عزم و جرأت برخورد با این فساد گسترده وجود ندارد و البته “سهم” آقایان و بزرگان به صورت جنسی یا نقدی داده می شود.

دو:واگذاری انحصاری سیصد کیلومتری، یعنی اینکه این خط مرزی پر تردّد، در مونوپول و انحصار سپاه در می آید و سپاه با همان «مدیریت غیرپاسخگو» و خودمختاری که دارد، انحصار ویژه و غیرقابل تصوِّری بر تردد مواد مخدر و قاچاق در این خط مرزی مهم خواهد داشت.

سه: اسکله های غیرقانونی سپاه مدتهاست قادر به قاچاق کالا از مسیر خیلج فارس نیست. ناوهای بین المللی مستقر در خلیج فارس بدلیل تحریمهای اقتصادی اجازه تردد کشتی های ایرانی و محموله های قاچاق سپاه را نمی دهند. از طرفی دست سپاه از صدور نفت هم کوتاه است و تحریمهای نفتی و بانکی، این چشمه ثروت را هم به روی برادران بسته است. حالا بازار جدیدی لازم است؛ مدیریت ترانزیت مواد مخدر. سیصد کیلومتر خط مرزی و ترانزیت بی حساب و کتابی که توسط برادران قاچاقچی به ثروتی کلان برای ارسال به حماس و سوریه و لبنان و ماجراجویی های نظامی و سیاسی این نهاد تبدیل خواهند شد. و بدبختانه بازار داخلی پررونق مواد مخدر را هم، پرشمارتر و جامعه جوان ما را بیمارتر از قبل خواهند کرد.

سپاه سهم تازه را از ترانزیت مواد مخدر می خواست که ابتدا بحث آن «سیصد کیلومتر ضعیف!» و استراتژیک توسط وزیر کشور دولت روحانی مطرح شد. سپس تحریک اهل سنت توسط مصباح یزدی و افراد افراطی شروع شد. تحریک مردم محروم سیستان و بلوچستان بیشتر شد. همزمان ۱۴ مرزبان ایرانی کشته شدند و جیش العدل در یک صبحگاه، با دوربین و بدون هیچ مقاومتی وارد چادر خواب پنج سرباز مرزبان شد و آنها را اسیر کرد! حالا مردم نگران ایران، خوشحالند که سپاه وارد معرکه شده تا این مرزبانان بیگناه کشته نشوند. اما همه این دعواها بر سر گرفتن همان خط ترانزیتی بود که باید سهم برادران قاچاقچی می شد. جیش العدل چه مخالف حکومت باشد، و چه دست ساخته خود حکومت و سپاه باشد، فرقی نمی کند. این گروه افراطی این پازل را به نفع مالکیت سپاه بر مرزهای سراوان تکمیل کرد. چیز تازه ای نیست؛ می توان بحران ساخت و امتیاز گرفت. کاری که جمهوری اسلامی در فلسطین و لبنان و سوریه و افغانستان و عراق کرده و امتیازهای فراوانی بابت بحران هایی که ساخته و در خفا آن را مدیریت کرده، کسب کرده است. این بار، هدف مواد مخدر است که می تواند برای غرب خوفناک تر از بمب اتمی باشد. اگر سپاه ترانزیت مواد مخدر به اروپا را “هدفمند” مدیریت کند، باز هم حکومت اسلامی می تواند از غرب امتیاز بگیرد. شاید شعار جمهوری اسلامی در دیپلماسی منحصر به فردش این باشد: بحران بساز، باج بگیر!

فرصت نوشتن، وبلاگ بابک داد

http://babakdad.blogspot.com

فیس بوک همگانی بابک داد
https://www.facebook.com/babakdad.page

لینک منابع:

اعلام وزیر کشور درباره ضعف مرزبانی در سیصد کیلومتر از مرزهای استان سیستان و بلوچستان

http://www.asrkhabar.com/fa/news/30525/%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%AE%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA

خبر واگذاری سیصد کیلومتر از مرزهای سیستان و بلوچستان به سپاه

http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2014/03/140329_saravan_sepah.shtml

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.