آلن فراشون، سرمقاله نویس لوموند گفته است : این روزها دائماً پرسیده میشود که آیا جنگ غزه منطقهای خواهد شد یا نه، در حالی که این جنگ اکنون با موشکپراکنیهای گروههای شبهنظامی ایران بینالمللی شده است. “سرطانی” شدن منازعۀ اسرائیل و فلسطین نتیجۀ عملیات ارتشهای ملی نیست، بلکه ثمرۀ اقدامهای همین گروههای شبه نظامی است که پدرخواندهشان حکومت اسلامی ایران است.
آلن فراشون، سرمقاله نویس لوموند، در مقالهای در شمارۀ امروز این نشریه از جمهوری اسلامی ایران به عنوان پدرخواندۀ شبهنظامیان منطقه تحت عنوان “محور مقاومت” یاد کرده و خاطر نشان ساخته است که گروههای شبه نظامی غیردولتی همواره منشاء جنگها میان دولتها در خاورمیانه بودهاند.
سرمقالهنویس لوموند نوشته است که این روزها دائماً پرسیده میشود که آیا جنگ غزه منطقهای خواهد شد یا نه، در حالی که این جنگ اکنون بینالمللی شده است : از تنگۀ بابالمندب در دریای سرخ تا مرز اسرائیل و لبنان و همچنین سوریه و عراق گروههای شبه نظامی وابسته به ایران سرگرم موشکپراکنی به اهداف مختلف هستند. به گفتۀ سرمقالهنویس لوموند، “سرطانی” شدن منازعۀ اسرائیل و فلسطین نتیجۀ عملیات ارتشهای ملی نیست، بلکه ثمرۀ اقدامهای همین گروههای شبه نظامی است که پدرخواندهشان حکومت اسلامی ایران است.
سرمقالهنویس لوموند در ادامه تصریح کرده است که هیچیک از کشورهای عرب که مناسبات سیاسی با اسرائیل دارند تصمیم نگرفتهاند که در همبستگی با فلسطینیانِ غزه رابطۀ خود را با اسرائیل قطع کنند. در عوض، همۀ کسانی که به کمک حماس شتافتهاند گروههای شبه نظامی ساخته و حمایت شده از سوی حکومت ایران تحت عنوان “محور مقاومت” هستند.
آلن فراشون یادآور شده است که با حملۀ حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر گذشته گروههای شبهنظامی به بازیگران مهم صحنۀ خاورمیانه تبدیل شدند، با این تفاوت که این گروههای شبه نظامی به سلاحهای ارتشهای ملی از قبیل رادار، انواع پهپادها و موشکها از جمله موشکهای بالستیکی مجهر هستند. همین گروهها هستند که به نوشتۀ مقالهنویس لوموند جنگ غزه را در منطقه گسترش داده و رژیمهای خاورمیانه را تضعیف کردهاند. صرف نظر از این که عملیات این گروههای شبهنظامی با یکدیگر هماهنگ باشند یا نه، دو چیز در هر حال روشن است : اول این که اقدامهای آنها بر کل منطقه سنگینی کرده و اثر میگذارند و دو دیگر این که “پدرخواندۀ شبکۀ گروههای شبهنظامی منطقه جمهوری اسلامی ایران است.”
جمهوری اسلامی ایران، به گفتۀ سرمقالهنویس لوموند، نخست در کشورهای خاورمیانه گروههای سیاسی شیعه عرب ایجاد میکند و سپس برای هر کدام از آنها یک شاخۀ نظامی تشکیل میدهد. مسئولیت این اقدام نیز به عهدۀ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که برای نمونه حامی مالی و نظامی مهم حماس است، هر چند گروه حماس یک گروه شبه نظامی سنی مذهب است.
تمام این گروه ها به گفتۀ آلن فراشون بازویهای قدرت منطقهای و اعمال نفوذ جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه به شمار میروند. برای نمونه، ۱۵۰ هزار موشکی که جمهوری اسلامی ایران در اختیار حزبالله لبنان گذاشته در دفاع از حماس به کار گرفته نمیشوند. این موشکها که قادرند شهرهای اسرائیل را آماج قرار دهند، صرفاً برای بازداشتن این کشور از حملۀ نظامی به تأسیسات اتمی تهران در اختیار حزبالله قرار گرفتهاند. به همین دلیل، جمهوری اسلامی ایران، به گفتۀ فراشون، مایل استکه “قدرت آتش حزب الله” دستنخورده باقی بماند. آلن فراشون، در پایان مقالۀ خود نوشته است : “چنانکه تاریخ مرزهای اسرائیل و لبنان از سالهای ۱۹۷۰ثابت کرده، در خاورمیانه عاملهای غیردولتی محرّک جنگ میان دولتها هستند. ممکن است “محور مقاومت” در نتیجۀ جنگ جاری تضعیف شود. اما در حال حاضر آهنگ جنگ در منطقه را همین “محور” تعیین میکند.”