بهرغم کشمکشهای منطقهای، تهران و ریاض همچنان به سمت بهبود روابط و گسترش همکاریهای دوجانبه گام برمیدارند
دیدار شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی با ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری ایران در ریاض. ۱۱ نوامبر ۲۰۲۳. Photo by SAUDI PRESS AGENCY / AFP
دهم مارس جاری، یک سال از مهمترین تحول منطقهای در خاورمیانه، یعنی اعلام آشتی عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران، میگذرد که پیش از آن، روابط دیپلماتیک دو کشور حدود هفت سال قطع بود.
پنج دور مذاکره بین دو طرف، به عادیسازی روابط و بازگشایی سفارتهای ایران و عربستان منجر شد و ۱۰ مارس ۲۰۲۳، تهران و ریاض تصمیم گرفتند به مثابه بخشی از ابتکارعمل چین برای کاهش تنشها در خاورمیانه، روابط دپیلماتیک را از سر گیرند.
همچنین، انتشار بیانیه مشترک سه کشور، از تحول ژئوپلیتیکی جدیدی خبر داد که بر اساس آن، چین میتواند در منطقهای که ایالات متحده مدتی طولانی بر آن مسلط بوده است، نقش بیشتری ایفا کند.
پس از گذشت یک سال، بررسی و ارزیابی مهمترین پیامدها و آثار توافق آشتی بین دو طرف حائز اهمیت است؛ بهویژه از این رو که توافق پکن، مهمترین تحولی است که منطقه در سالهای اخیر و در بحبوحه گرایش جمهوری اسلامی ایران به سمت سیاست حسن همجواری و بهبود روابط با برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس، مانند امارات متحده عربی، شاهد بوده است.
در پیوند با سیاست داخلی و منطقهای، حرکت در مسیر عادیسازی روابط و ترجیح دیپلماسی بر هر مسیر غیرمسالمتآمیز دیگر، هریک از دو طرف اهداف خود را دارد و با گذشت زمان، گامهایی برداشته شده است که بیانگر پایبندی هر دو جانب به حرکت بیشتر به سمت بهبود روابط است.
شاهزاده فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان سعودی، پس از هفت سال قطع رابطه، سفری تاریخی به ایران داشت و شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، نیز در حاشیه اجلاس سران کشورهای اسلامی در ریاض که در پی آغاز جنگ در غزه برگزار شد، با ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی ایران، دیدار کرد.
افزون بر این، تهران و ریاض به ابتکارهایی دست زدند که به گسترش روابط، افزایش بازدیدکنندگان و سفرهای تجاری بین دو کشور میانجامد و از جمله، میتوان به تصمیم جمهوری اسلامی ایران به معافیت اتباع عربستان سعودی از روادید اشاره کرد. همچنین، محمد آرام، معاون بانک مرکزی ایران، به منظور توسعه روابط بانکی به ریاض سفر کرد و به دعوت عربستان سعودی، یک هیئت نظامی ایرانی نیز از نمایشگاه تجهیزات دفاعی ریاض (EDEX) دیدار کرد.
نکتههای یادشده نشان میدهند که دو طرف برای حفظ مسیر عادیسازی روابط، تمایل کافی دارند. اما پیامدهای این توافق برای منطقه چیست؟ در پاسخ میتوان گفت که اهداف مثبتی وجود دارند که هر دو طرف به آنها دست یافته و از آنها بهره بردهاند. جمهوری اسلامی ایران کوشید از این فرصت به نفع سیاست حسن همجواری که منافع تهران را تامین میکند، سود ببرد.
این توافق اعتبار سیاسی جمهوری اسلامی ایران را بالا برد و باعث شد تهران بتواند روابط دیپلماتیک را با برخی کشورها، مانند مصر که روابط خوبی با آن نداشت، تقویت کند؛ هرچند، قاهره بدون شتاب و با نوعی احتیاط با این موضوع برخورد کرد. افزون بر این، تهران مراکش و بحرین را نیز به گام برداشتن به سمت بهبود روابط دیپلماتیک فرا خواند.
در پی انعقاد توافق پکن، منطقه خلیج فارس به مرحلهای از آرامش گام نهاد، تنشها کاهش یافت و حملههای شبهنظامیان وابسته به تهران به زیرساختهای کشورهای منطقه متوقف شد. همچنین، جمهوری اسلامی ایران تهدید خطوط کشتیرانی ار در تنگه هرمز کاملا متوقف کرد. این اقدام میتواند به آغاز گفتوگوی امنیتی بین کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، عراق و ایران منجر شود.
این توافق به سود برخی از کشورهای عربی منطقه نیز بود. عراق که برای نزدیک کردن دو کشور همسایهاش میکوشید، به این هدف دست یافت. همچنین، در پی این توافق، ریاض توانست سوریه را به آغوش جهان عرب بازگرداند و مسیر را برای دستیابی مجدد دمشق به کرسی این کشور در اتحادیه عرب هموار کند. این امر توانایی سوریه را برای ایجاد توازن بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای عربی تقویت کرد و به کاهش بار کنترل ایران بر سوریه و پایان انزوای عربی دمشق انجامید.
بهرغم حمله اسرائیل به غزه و گذشت چندین ماه از شروع جنگ، عربستان سعودی و ایران توانستند روابط دیپلماتیک خود را حفظ کنند، و این به معنای آن است که توافق پکن، برای برقراری ثبات در سراسر خاورمیانه مفید است. با این حال، هنوز چالشهای بسیاری در این مسیر وجود دارد که از جمله، میتوان به ادامه راهبرد منطقهای تهران و اهداف آن در خاورمیانه اشاره کرد.
با اینکه حملههای شبهنظامیان حوثی به خطوط کشتیرانی در دریای سرخ، منافع کشورهای عربی را در این ناحیه، از جمله عربستان سعودی، به خطر میاندازد، رژیم ایران به حمایت از شبهنظامیان حوثی در زمینههای مختلف ادامه میدهد. البته نقش تهران در حملههای [حوثیها در] دریای سرخ بر هیچ کسی پوشیده نیست، و بسیاری از نشستها و سازمانهای بینالمللی دخیل در امنیت دریایی بینالمللی نیز جمهوری اسلامی ایران را مقصر دانسته و از تهران خواستهاند که مسئولیت رفتار حوثیها را در دریای سرخ بپذیرد، و حتی چین هم در این زمینه به تهران هشدار داد.
افزون بر این، با اینکه تداوم حملههای گروههای شبهنظامی وفادار به تهران علیه نیروهای آمریکایی در سوریه و عراق میتواند منطقه را به سمت جنگ منطقهای سوق دهد که برای همه زیانبار باشد، رژیم جمهوری اسلامی ایران همچنان به حمایت از این نیروها ادامه میدهد.
از سوی دیگر، حضور فرماندهان سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران و پایگاههای این کشور در سوریه باعث شده است که قلمرو سوریه پیوسته هدف حمله اسرائیل قرار گیرد. در نتیجه، دمشق به جای اینکه فرصتی برای احیای روابط منطقهای خود پیدا کند، گرفتار رویارویی رژیم ایران و اسرائیل است.
به نظر میرسد که جمهوری اسلامی ایران بدون تلاش در راستای دستیابی به ثبات منطقهای، راهبردی را دنبال میکند که هدف آن ادغام رژیم ایران در قدرتهای منطقه در سراسر خاورمیانه است. با این حال، عربستان سعودی به امید دستیابی به ثبات و توسعه منطقهای برای کشورهای این پهنه، پیوسته بر تداوم توافق و همزیستی با جمهوری اسلامی ایران تاکید میکند.
برگرفته از ایندیپندنت عربی
از: ایندیپندنت فارسی