محمدجواد مظفر
«این عجب بین که چهها می شنویم؟!»
🔹 اینگونه بهنظر میرسد که ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم داده و دانشجویان آمریکائی را در اعتراض به جنایات اسرائیل در غزه به صحنه آورده تا سوژه جدید و دندانگیری نصیب صاحبان قدرت و رسانههای وابسته و صداوسیمای به واقع میلی کشورمان شود.
🔹 از بالا تا پایین در حمایت از اعتراضات دانشجویی در آمریکا داد سخن دهند و صدها بار فیلم دستگیری تأسفبار یک خانم استاد دانشگاه توسط پلیس آمریکا را در ساعات مختلف از شبکههای گوناگون سیمای میلی نمایش دهند.
🔹 مقامات از ردههای بالا تا پایین برای محکومیت دولت آمریکا با یکدیگر مسابقه گذاشته و هرکدام تلاش میکنند از جملات تندتری علیه آنها استفاده کنند.
🔹 شهردار تهران هم که نشان داده تخصص اصلیاش تولید پوستر و بنر و تابلوی تبلیغاتی عمدتاً در جهت اهداف سیاسی است؛ در کوتاهترین زمان ممکن در و دیوار شهر را پر از پوسترهای برخورد پلیس آمریکا با دانشجویان کرده است.
🔹 آقای رئیسی که همواره سخنان نغز میگویند، در اینباره اظهار کردند که:«بدون تردید این خیزش و بیداری در مقابل ظلم و جنایت و سلطهگری با اعمال خشونت، ضرب و شتم و بازداشت اساتید و دانشجویان حامی مظلومین غزه خاموش نخواهد شد!»
🔹 عجبا از این همه غوغا که این بار مرغ پخته را هم به خنده که نه به گریه واداشته است.
🔹چرا که این مواضع و سخنان به فاصله کوتاه زمانی از جریان «جنبش مهسا» بیان شده که در این نوشته میخواهم که صرفنظر از کف خیابان، لطف کنند و آمار دانشجویان کشتهشده، آسیبدیده، چشمان نابینا شده دختران و پسران، تعداد دانشجویان دستگیر شده و مدت زمان زندانی بودن آنان و از آن مهمتر تعداد استادان زن و مرد را که تنها به جرم حمایت و همراهی با دانشجویان، از دانشگاه اخراج کردند اعلام کنند. «تا سیه روی شود هر که در او غش باشد!»
🔹 البته از نگاه صاحبان قدرت هر تجمع و اعتراض دانشجویی به سیاستهای حاکم در ایران کار دشمن! و تجمع و اعتراض دانشجویان آمریکایی کاملاً مستقل و برآمده از احساسات انسان دوستانه آنان است!!
🔹 واقعا مردم ایران و افکار عمومی در منظر حاکمان چگونه ارزیابی می شوند؟!
آیا اذهان جامعه خصوصاً جوانان طعم تلخ بیرحمانهترین سرکوب در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ را فراموش کرده و همدل و همراه با آقایان در این شو تبلیغاتی خواهند شد؟ آینده نه چندان دورحاصل این خوش باوری نسنجیده را نشان خواهد داد.
🔹 پیامبر کجائی؟! تا به اینان بگوئی:«رطب خورده منع رطب چون کند؟!!!»
از: گویا