علیرضا کاظمی گفته بود کتب درسی را متناسب با «فرهنگ ایثار و شهادت بازبینی و تکمیل» میکند
وزیر پیشنهادی آموزشوپرورش در مراسم «نواختن زنگ ایثار و مقاومت در مدارس» مهرماه ۱۴۰۰-خبرگزاری میزان
حدود سه سال قبل، وقتی موج ششم همهگیری کرونا در ایران اوج گرفت، هزاران دانشآموز بهدلیل فقدان دسترسی به امکانات آموزش آنلاین از تحصیل محروم شدند، بسیاری از والدین برای خرید گوشیها و تبلتهای ارزانقیمت در بازارهای موبایل سردرگم میچرخیدند و خطر حضوری شدن مدارس، بهرغم تکمیل نشدن واکسیناسیون، کودکان و خانوادهها را تهدید میکرد، مهمترین دغدغه علیرضا کاظمی، سرپرست وقت آموزشوپرورش، تدوین کتب درسی مطابق با «فرهنگ ایثار، شهادت و حجاب» بود. اکنون مسعود پزشکیان، رییس دولت چهاردهم، او را برای تصدی وزارت آموزشوپرورش به مجلس شورای اسلامی معرفی کرده است.
علیرضا کاظمی در استان خراسان رضوی متولد شده است، تحصیلات حوزوی دارد و طی سالهای متمادی پستهای مدیریتی مختلفی در وزارت آموزش و پرورش داشته است.
برخی کارشناسان حوزه آموزش او را از سیاستگذاران اصلی آموزش در جمهوری اسلامی میدانند و معتقدند کاظمی، بهخصوص طی مدتی که معاون پرورشی وزیر آموزشوپرورش بود، در تزریق ایدئولوژی مطلوب حکومت به محتوای آموزشی مدارس نقش داشت.
علیرضا کاظمی در دولت یازدهم با حکم علیاصغر فانی، وزیر وقت آموزشوپرورش، برای تصدی مقام مدیریت کل آموزشوپرورش خراسان رضوی به مشهد رفت، اما در دولت دوم حسن روحانی با حکم محمد بطحایی، نخستین وزیر آموزشوپرورش دولت دوازدهم، به تهران آمد و معاون پرورشی این وزارتخانه شد.
ماموریت اصلی کاظمی تغییر گسترده محتوای درسی مدارس به سمت آموزشهای ایدئولوژیک و مبتنی بر سیاستهای جمهوری اسلامی بود. بر همین اساس نام و آثار بزرگان ادبیات فارسی از حافظ و سعدی گرفته تا محمود دولتآبادی و نیما یوشیج از کتابهای درسی مدارس حذف شد تا فضای کافی برای جای دادن محتوای ایدئولوژیک فراهم شود. در همان زمان مدیرکل تالیف کتب درسی آموزشوپرورش نیز بهصراحت گفت: «نام بردن از شهید حججی بر حافظ و سعدی اولویت دارد.»
در جمهوری اسلامی آموزشوپرورش نهادی حکومتی است و سیاستهای کلی آن را علی خامنهای تعیین میکند. وزیر آموزشوپرورش نیز با نظر و تایید او انتخاب میشود.
علیرضا کاظمی، برادر محمد کاظمی، معاون فرمانده کل سپاه و رییس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران است. پیشینه خانوادگی وزیر پیشنهادی آموزشوپرورش نزدیکیاش را به حلقه اصلی قدرت در نظام حکمرانی خامنهای نشان میدهد.
ابراهیم رئیسی، رییس دولت سیزدهم، سال ۱۴۰۰، وقتی که اسامی وزیران پیشنهادیاش را به مجلس فرستاد، نتوانست برای حسین باغگلی، وزیر پیشنهادی آموزشوپرورش، رای اعتماد بگیرد. دومین وزیر پیشنهادی او مسعود فیاضی نیز از مجلس رای اعتماد نگرفت.
رییس دولت سیزدهم، که برای انتخاب وزیر مورد اعتماد در وزارتخانه کلیدی آموزشوپرورش دچار چالش شده بود، علیرضا کاظمی را پس از سالها سیاستگذاری در دالانهای وزارتخانه از سایه خارج کرد و به او حکم سرپرستی وزارت آموزشوپرورش را داد.
علیرضا کاظمی، در سه ماهی که سرپرست وزارت آموزشوپرورش بود، جنجالهای زیادی به پا کرد. روبهروی خانوادهها و فرهنگیان ایستاد و معلمان و دانشآموزان را به اخراج تهدید کرد.
او در آبان ۱۴۰۰ حکم سرپرستیاش را از ابراهیم رئیسی گرفت. درست در زمانی که موج ششم همهگیری کرونا در ایران اوج گرفته بود. تاخیر در تامین واکسن، روزانه دهها شهروند را به کام مرگ میفرستاد. نبود امکانات آموزش آنلاین به ترک تحصیل حدود پنج میلیون دانشآموز منجر شده بود و معلمان درمورد اجرایی نشدن طرح رتبهبندی معترض بودند.
علیرضا کاظمی در یکی از جنجالیترین اقدامها آب پاکی را روی دست معلمان ریخت و گفت که در بودجه ۱۴۰۰ منابع کافی برای اجرای این لایحه پیشبینی نشده است.
در همان محدوده زمانی، درحالیکه واکسیناسیون معلمان و دانشآموزان تکمیل نشده بود و خانوادهها نگران سلامت فرزندانشان بودند، بازگشایی زودهنگام مدارس را در دستور کار گذاشت و دانشآموزان را تهدید کرد که چنانچه در کلاسهای حضوری مدارس شرکت نکنند برایشان غیبت ثبت میشود.
او به سخنان یکی از نمایندگان کمیسیون آموزش مجلس که گفت حضور دانشآموزان در مدارس اختیاری است و اگر خانوادهای از سلامت فرزندش نگران است میتواند از ترکیب حضوری و مجازی استفاده کند، چنین واکنش نشان داد: «اگر ما مسئول بازگشایی هستیم مردم باید حرف ما را گوش بدهند.»
اقدام به بازگشایی مدارس در اوج همهگیری کرونا در حالی بود که گزارشها نشان میداد فضای فیزیکی مدرسهها برای بازگشایی آماده نیست، آموزشوپرورش هزینه تامین بهداشت مدارس را پرداخت نمیکرد و مدیران مدارس حتی برای خرید مواد شوینده هم مشکل داشتند.
آسیبهای روحی و روانی که میلیونها دانشآموز در همهگیری کرونا متحمل شدند نیز ضرورت برنامهریزی مناسب برای درمان آسیبهای آنان را ایجاب میکرد. وزارت آموزشوپرورش، طبق اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی، همچنین موظف بود برای بازگشت کودکان محروم از تحصیل به چرخه آموزش اقدام کند.
علیرضا کاظمی درباره ترک تحصیل کودکان به ارائه آمار مخدوش متوسل شد و ادعا کرد که یک میلیون دانشآموز در دوران همهگیری ترک تحصیل کردهاند. این آمار واکنش تند فعالان حقوق کودک را در پی داشت. آنها تاکید کردند که سه و نیم تا پنج میلیون دانشآموز از آموزش محروم شدهاند.
روزنامه جهان صنعت نیز به نقل از فعالان آموزش گزارش داد که «آمار ترک تحصیل دانشآموزانی که ترک تحصیل کردهاند از پنج میلیون نفر هم عبور میکند.
برای کاظمی نه ترک تحصیل کودکان اهمیت داشت نه آسیبهای روحی و روانی که متحمل شده بودند. آموزش ایدئولوژیک و مبتنی بر سیاستهای جمهوری اسلامی در اولویت برنامههای او بود و ابایی نداشت از اینکه این مساله را بهصراحت نیز بیان کند.
در همان روزهایی که فعالان حقوق کودک نگران بودند کودکان بازمانده از تحصیل قربانی کار و ازدواج زودهنگام شوند، سرپرست وقت وزارت آموزشوپرورش از ورود درس «استکبارستیزی» و «شناسایی اسناد لانه جاسوسی» به کتابهای درسی مدارس خبر داد و گفت که هدف از این کار آشنایی دانشآموزان با «خباثث استکبار جهانی» است.
او یک بار دیگر نیز در سخنانی مهمترین ماموریت این وزارتخانه را «نگاه تربیتی به جنگ» توصیف کرد و گفت: «نباید از این موضوع غفلت کرد چه معلم در کلاس درس باشیم یا عضو عادی بسیج باشیم، باید این ماموریت را به نحو احسن انجام دهیم.»
کاظمی در دوره سه ماهه مسئولیتش در سرپرستی وزارت آموزشوپرورش نیز به وابستگان حکومت اطمینان داد کتب درسی را متناسب با «فرهنگ ایثار و شهادت بازبینی و تکمیل خواهد کرد. او پیشتر هم گفته بود که برای تدوین محتوای حجاب در کتابهای درسی دهها ساعت وقت گذاشته و این موضوع را «در ۱۱ کتاب درسی و ۲۷ عنوان درس» گنجانده است.
همچنین در شرایطی که فعالان کودک از فقدان دسترسی کودکان مناطق محروم به امکانات آموزش آنلاین سخن میگفتند، کاظمی در پی آن بود که در سامانه شاد «زنگ نماز» به راه اندازد. پیش از آن نیز زنگ نماز را در کلاسهای حضوری مدارس اجباری کرده بود.
پس از مشخص شدن وزیر آموزشوپرورش، کاظمی از این وزارتخانه به ستاد مبارزه با مواد مخدر رفت و سمت معاونت گرفت.
درحالیکه حکومتیها سعی دارند سابقه حضور امنیتی کاظمی در وزارت آموزشوپرورش را به حساب تجربه کاریاش بگذارند، فعالان آموزش هشدار میدهند که احتمالا دوره دیگری از آموزش مبتنی بر ایدئولوژی و سیاست در راه است و کودکان با هجمههای بیشتری از تبلیغات حکومتی و شستوشوی مغزی در مدارس مواجه خواهند شد.
ایندیپندنت