جامعه ایران خوشحال از پایان دیکتاتوری اسد و امیدوار به تغییر بزرگ

سه شنبه, 20ام آذر, 1403
اندازه قلم متن

شکست حماس و حزب‌الله و سقوط اسد بی‌ثمری حمایت‌های مالی و نظامی جمهوری اسلامی از گروه‌های خارجی را نشان داد

تصویری از خیزش سراسری ۱۴۰۱ در تهران‌ــ اقتصاد۲۴

سقوط دیکتاتوری خاندان اسد در سوریه که بیش از نیم‌ قرن طول کشید، فقط برای مردم این کشور مهم و سرنوشت‌ساز نبود. کمی آن‌سوتر در داخل جغرافیای ایران نیز میلیون‌ها نفر رخدادهای این کشور را با دقت دنبال می‌کردند و گروه‌های مختلف فکری، سیاسی و اجتماعی تحلیل‌های متنوع و گاه متفاوتی از آنچه در سوریه اتفاق افتاد، ارائه می‌دهند، اما تقریبا همه آن‌ها تاثیر سقوط دیکتاتوری بشار اسد بر سرنوشت جمهوری اسلامی را یادآور می‌شوند. این گزارش به بررسی روح کلی جامعه ایران طی روزهای اخیر اختصاص دارد.

«صبح یکشنبه هجدهم آذر وقتی خبر سقوط دیکتاتوری بشار اسد فراگیر شد، بسیاری از مردم ایران این خبر را با خوشحالی برای یکدیگر بازگو می‌کردند و تقریبا در هر محفل و جمعی صحبت از این بود که حالا دیگر نوبت خامنه‌ای است و کار جمهوری اسلامی هم دیگر تمام است». این‌ها را معلم میانسالی ساکن شهر شیراز به ایندیپندنت فارسی می‌گوید و می‌افزاید: «روز یکشنبه تقریبا هرجا رفتم، از دفتر معلمان مدرسه گرفته تا صف صندوق فروشگاه زنجیره‌ای کوروش، مردم درباره سقوط بشار اسد صحبت می‌کردند.»

این معلم شیرازی می‌گوید روز یکشنبه و پس از آن، امید را در میان اطرافیان و محیط پیرامونش دید؛ چرا که پس از سال‌ها سرکوب و محدودیت‌های اجتماعی و مدنی متعدد، حالا سقوط اسد را نمادی از امکان‌پذیر بودن سرنگونی خامنه‌ای می‌دانند.

مالک یک فروشگاه لباس‌فروشی در اصفهان نیز درباره تاثیر سقوط اسد بر جامعه ایران می‌گوید: «مردم به‌صراحت از شروع دوباره اعتراض‌های داخلی می‌گویند و به یقین رسیده‌اند که جمهوری اسلامی برخلاف آنچه ادعا می‌کند، طبل توخالی است و سرنگونی‌ آن آنقدرها که ما فکر می‌کنیم، سخت نیست.»

این شهروند اصفهانی باور دارد که ابلاغ قانون حجاب اجباری و افزایش قیمت بنزین «دو حرکت انتحاری» رژیم ایران‌ در ماه‌های آینده خواهند بود که زمینه سقوط دیکتاتوری خامنه‌ای را فراهم می‌کنند.

«ایرانیان اکنون با نگاهی توام با امید، نگرانی، خوشحالی و ابهام به آنچه در سوریه و منطقه می‌گذرد نگاه می‌کنند و کمتر کسی است که بتواند با قطعیت، آینده ایران را پیش‌بینی کند اما جمهوری اسلامی مردم را به جایی رسانده که هر شکل دیگری را جز بقای این رژیم ترجیح می‌دهند و ضرب‌المثل بالاتر از سیاهی رنگی نیست، عبارت پرتکراری است که مدام در کوچه و بازار می‌شنویم.» این سخنان کارمند بازنشسته‌ای ساکن غرب تهران است. او که می‌گوید پس از سقوط اسد، امید به تغییرات اجتماعی و سیاسی به‌طرز چشمگیری در میان ایرانیان افزایش یافته است.

به گفته یک وکیل دادگستری ساکن تهران نیز پس از سقوط بشار اسد در سوریه احساسات آزادی‌خواهانه بسیاری از مردم تحریک و تقویت شد و آن‌هایی که امکان هرگونه تغییر در ساختار سیاسی را به دلیل سرکوب خشونت‌آمیز حاکمیت بعید می‌دانستند، تحولات اخیر را نشانه‌ای از امکان تغییر در ایران قلمداد کردند.

این وکیل دادگستری طی روزهای اخیر با افرادی برخورد داشته که با قطعیت می‌گفتند در صورت شروع دوباره اعتراض‌ها به خیابان می‌آیند، زیرا به این باور رسیده‌اند رخدادهای دومینووار یک سال گذشته از کشته‌ شدن اعضای ارشد حماس و حزب‌الله گرفته تا سقوط بشار اسد، جمهوری اسلامی را به‌شدت تضعیف کرده است.

«مردم ایران به همان میزان که از سقوط بشار اسد در سوریه خوشحال‌اند و به سقوط جمهوری اسلامی امیدوار شده‌اند، از اینکه سال‌ها دارایی‌شان صرف گروه‌های نیابتی در منطقه و بقای بشار اسد شد خشمگین‌اند و روزی را انتظار می‌کشند که خامنه‌ای و دم‌ودستگاهش بابت این حاتم‌بخشی‌ها از جیب ملت پاسخگو باشند». این‌ها گفته‌های یک دانشجوی دکترای علوم اجتماعی در تهران است.

به گفته این شهروند، شکست حماس و حزب‌الله و سقوط اسد بی‌ثمری حمایت‌های مالی و نظامی جمهوری اسلامی از گروه‌های خارجی را نشان داد. در حالی‌ که این منابع می‌توانست در داخل کشور برای بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی مصرف شود.

سقوط دیکتاتوری بشار اسد در شبکه‌های اجتماعی فارسی‌زبان نیز یکی از مهم‌ترین موضوع‌ها بود. بسیاری از کاربران سقوط بشار اسد را مقدمه‌ای بر آزادی مردم ایران دانستند و با هشتگ‌هایی مانند «سقوط دیکتاتور» از این اتفاق استقبال کردند.

برخی دیگر نیز سقوط اسد را با اعتراض‌های داخل ایران مرتبط کردند و با هشتگ‌هایی مانند «نوبت خامنه‌ای» به این موضوع واکنش نشان دادند. عده‌ای از کاربران هم هشتگ‌هایی مانند «پایان نفوذ منطقه‌ای» و «هدررفت میلیاردها دلار از جیب مردم ایران» را فراگیر کردند. تقریبا تمامی این کاربران این موضوع را یادآور شدند که حمایت از دیکتاتوری بشار اسد با وجود اوج بحران‌های اقتصادی در ایران، ادامه یافت.

از طرفی، شماری از کاربران سقوط بشار اسد را دستمایه طنز و کنایه‌های سیاسی قرار دادند و به مقایسه وضعیت بشار اسد با دیگر رهبران هم‌پیمان جمهوری اسلامی پرداختند. بسیاری کاربران شبکه‌های اجتماعی نیز سقوط اسد را نمادی از امکان تغییر در حکومت‌های استبدادی منطقه از جمله جمهوری اسلامی دانستند و با هشتگ «سقوط دیکتاتور بعدی» به خامنه‌ای کنایه زدند.

از: ایندیپندنت


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

یک نظر

  1. به نظر بنده،هر نوع مقایسه ای بین وضعیت فعلی و ساختار طبقاتی کشور ایران با کشور سوریه،مقایسه ای بی معنا و بی ربط هست و باعث گمراهی خواننده می شود.در سوریه مشکلات معیشتی اکثریت طبقه متوسط را درگیر خود کرده بود ولی الان اکثریت طبقه متوسط در ایران و به ویزه مدیران و کارمندان رسمی بانک ها و نیز مدیران و کارمندان رسمی شرکت هایی مثل شرکت های خودروسازی و نفت و گاز و پتروشمی و غیره از زندگی مرفه و اشرافی برخوردارند و به نوعی جانشین شاهزاده های قاجاری شده اند،چه بسا وضعیت زیست آنها از شاهزادگان قجری هم به مراتب بهتر هم باشد.الان هر مدیر و کارمند رسمی در ایران از حقوق و مزایای عالی،چندین خانه مسکونی و چندین خودرو برخوردار هست و اغلب هم در گاو صندوق خانه خود مقدار کلانی طلا و ارز هم احتکار کرده است.وقتی اکثریت طبقه متوسط یک کشور وضعیت مالی خوبی دارد و در رفاه بالایی زندگی می کند نمی توان از آنها انتطار هیچ کنش اعتراضی را انتطار کشید.همانطور که ما در سالهای اخیر شاهد کوچکترین اعتراضی از سوی طبقه متوسط ایران نبودیم.اعتراضات سالهای اخیر در ایران، عمدا منحصر به اقلیت بسیار کوچکی از جوانان عصبی و ناراحت و جاه طلب و متوهم و آرزومندی بود که اغلب در خانواده های از هم پاشیده پرورش یافته بودند و جز عربده کشی و فحاشی عصبی به همه چیز و همه کس،کنش اعتراضی دیگری را بلد نیستند.با این اوصاف،هر نوع مقایسه ای بین ایران و سوریه بی مورد بوده و سبب گمراهی خوانندگان می شود.خیلی از ایرانی های خارج نشین هنوز از وضعیت مالی طبقات داخل ایران بی خبر هستند و آرزوها و توهمات خود را به جای واقعیت به خورد خواننده می دهند.