خیرالله خیرالله: جمهوری اسلامی چه زمانی به شکست در سوریه اذعان می‌کند؟

دوشنبه, 17ام دی, 1403
اندازه قلم متن

خیرالله خیرالله

همین بس است که سوریه دیگر مستعمره جمهوری اسلامی نیست و دیگر از قلمرو این کشور به‌عنوان گذرگاهی برای انتقال سلاح و موشک به حزب‌الله لبنان استفاده نمی‌شود

اصابت گلوله بر تصویر دیواری بشار اسد‌ــ Hasanbstmr1/X

در انتظار روشن شدن وضعیت منطقه‌ای که در حال گذراندن مرحله‌ای دشوار و پیچیده است، این پرسش مطرح می‌شود که جمهوری اسلامی چه زمان به ابعاد خساراتی که متحمل شده است‌ــ به‌ویژه در سوریه‌ــ پی خواهد برد؟

برخی مقام‌های ارشد جمهوری اسلامی از پذیرش اینکه سوریه را که از اولین روزهای تاسیس رژیم جدید آیت‌الله خمینی در سال ۱۳۵۷ متحدشان بود، از دست داده‌اند، به‌وضوح امتناع می‌ورزند. از پیروزی انقلاب خمینی علیه شاه زمان زیادی نگذشته بود که ایران وارد جنگ با عراق شد و سوریه در کنار جمهوری اسلامی ایستاد. این جنگ هشت سال تمام طول کشید و در نهایت با پیروزی نسبی عراق به پایان رسید، اما صدام حسین ابعاد یا معنای واقعی آن را درک نکرد. عراق هشت سال در دو جبهه ایران و سوریه جنگید. حافظ اسد هرگز در حمایت از رژیم جمهوری اسلامی تردید نکرد. او در دستیابی جمهوری اسلامی به موشک از لیبی نقش اساسی ایفا کرد و تهران با همین موشک‌ها بغداد و سایر شهرهای عراق را هدف قرار داد.

رخدادهای سال ۲۰۲۴ را نمی‌توان صرفا به خروج جمهوری اسلامی از سوریه و شکست حزب‌الله در لبنان محدود کرد. سال ۲۰۲۴ نه‌تنها برای خاورمیانه، بلکه برای جهان سالی استثنایی بود. این سال را می‌توان سال بازگشت ترامپ به کاخ سفید و نگرانی اروپایی‌ها از این بازگشت نام گذاشت؛ به‌ویژه اینکه ترامپ به دنبال معامله‌ای با روسیه است که به ضرر اوکراین تمام می‌شود. با این حال، رئیس‌جمهوری آینده آمریکا آثار چنین معامله‌ای را که پاداشی برای ولادیمیر پوتین محسوب می‌شود، نادیده می‌گیرد. این در حالی است که پوتین جنگی را علیه یک کشور مستقل اروپایی به راه‌ انداخت که به ضرر همه کشورهای قاره کهن منجر شد.

از سوی دیگر و با توجه به اینکه دو کشور بزرگ اروپا، یعنی آلمان و فرانسه، با بحران‌های عمیق داخلی دست و پنجه نرم می‌کنند، انعقاد چنین توافقی می‌تواند امنیت اروپا و آینده روابط اروپا و آمریکا را به شدت آسیب‌پذیر کند. آلمان که در آستانه برگزاری انتخابات پارلمانی که در فوریه آینده برگزار می‌شود، قرار دارد، با بحران ظهور راست افراطی و خطراتی که این تحول احتمالی برای آلمان و اروپا با همراه دارد، مواجه است. در حالی که فرانسه با چالش ناتوانی نهادهای جمهوری پنجم که شارل دوگل بنا گذاشت، روبرو است و حضور امانوئل مکرون در کاخ الیزه فرانسه را با این واقعیت سیاسی جدید مواجه کرده است که نهادهای دولت کنونی توان سازگاری با آن را ندارند. در غیاب تغییرات اساسی و اصلاحات عمیق در سطح نهادهای جمهوری با سیستم نیمه‌ریاستی که شارل دوگل ساخت، فرانسه اینک در یک حلقه بسته سرگردان است و بعید به نظر می‌رسد که این کشور تاثیرگذار در اروپا بتواند به‌ این زودی از تنگنای این بحران خارج شود.

خاورمیانه هم در سال ۲۰۲۴، با فرازونشیب‌هایی بی‌سابقه و تحولی بزرگ که یحیی سنوار با راه‌اندازی عملیات «طوفان‌الاقصی» آغاز کرد، روبرو شد. سنوار آن‌قدر عمر نکرد که ببیند با منطقه چه کرد؛ زیرا این ماجراجویی بزرگ تنها به ویرانی نوار غزه منتهی نشد، بلکه رژیم ۵۴ ساله بعثی سوریه را هم که در محور جمهوری اسلامی می‌چرخید، سرنگون کرد.

اگرچه سوریه در دوران حافظ اسد هم یکی از متحدان منطقه‌ای جمهوری اسلامی به شمار می‌رفت، پس از به قدرت رسیدن بشار اسد در سال ۲۰۰۰، سوریه در تمامی ابعاد به جمهوری اسلامی وابسته شد. حافظ اسد به‌رغم نزدیکی با جمهوری اسلامی، رویکردی را دنبال می‌کرد که به او فرصت می‌داد از کشورهای عربی، به‌ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس، باج‌خواهی کند، اما بشار اسد در همه زمینه‌ها تسلیم خواسته‌های جمهوری اسلامی شد و کشورش را قربانی اهداف منطقه‌ای رژیم ایران کرد.

یکی دیگر از پیامدهای عملیات طوفان‌الاقصی، فروپاشی حزب‌الله لبنان بود. به‌ویژه اینکه حسن نصرالله، رهبر پیشین این سازمان، به بهانه حمایت از غزه، جنگ علیه اسرائیل را از جنوب لبنان آغاز کرد، در حالی که به عواقب دشوار این جنگ که به دستور جمهوری اسلامی شروع کرد، واقف نبود.

جمهوری اسلامی با گشودن جبهه جنوب لبنان قصد داشت به واشینگتن بفهماند که تصمیم گسترش دامنه جنگ غزه در دست تهران است، نه در دست تل‌آویو و دولت نتانیاهو، اما در واقع تمامی جنگ‌هایی که جمهوری اسلامی در منطقه به راه انداخت، به ضرر خودش تمام شد.

امروز جمهوری اسلامی در حال از دست دادن همه چیز است و گواه این باخت اظهارات اخیر علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی است که همچنان از بازگشت به موقعیت پیشین در سوریه صحبت می‌کند. این بدان معنا است که جمهوری اسلامی به عمق آنچه در سوریه می‌گذرد، پی نبرده یا نمی‌خواهد به این واقعیت اذعان کند که سوریه را از دست داده است؛ در حالی که مردم سوریه که به‌تازگی از شر رژیم خانواده اسد و سلطه جمهوری اسلامی رهایی یافته‌اند، احساس آزادی و آرامش می‌کنند و این پیروزی بزرگ را در همه جا جشن می‌گیرند.

اسرائیل با تارومار کردن حماس و حزب‌الله لبنان و سوق دادن رژیم بشار اسد به سمت سقوط، ثابت کرد که می‌تواند هم‌زمان در چند جبهه بجنگد و به نتایج مثبتی دست یابد.

البته ترکیه که در تلاش برای گسترش دامنه نفوذش در خاورمیانه است، از شکست پروژه توسعه‌طلبانه جمهوری اسلامی در منطقه حداکثر استفاده را خواهد کرد. امروز خاورمیانه واقعیت جدیدی را شاهد است که به هیچ صورت نمی‌توان آن را انکار کرد و یا نادیده گرفت. همه می‌دانند که سقوط رژیم اسد جمهوری اسلامی را وادار به عقب‌نشینی از سوریه کرد، در حالی که ترکیه جایگزین ایران در سوریه شد. این رویداد نه‌تنها برجسته‌ترین تحول ۲۰۲۴ در خارومیانه بود، بلکه در سال ۲۰۲۵ هم به‌عنوان مهم‌ترین رخداد منطقه باقی خواهد ماند.

با توجه به تحولات اخیر سوریه، پرسش‌های متعددی مطرح می‌شود که هنوز پاسخ آن‌ها مشخص نیست: ترکیه با کارت سوریه چه می‌کند و رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری این کشور، از شکست جمهوری اسلامی در منطقه در چه زمینه‌های بهره‌برداری خواهد کرد؟

بعید نیست که ترکیه در سوریه سیاستی را دنبال کند که از سیاست جمهوری اسلامی در سوریه منطقی‌تر باشد. رژیم ایران نتوانست این واقعیت را بپذیرد که با حذف اکثریت سنی در سوریه نمی‌تواند در بافت جمعیتی آن کشور تغییراتی ایجاد کند که به نفع تهران باشد.

بنابراین سال ۲۰۲۵، سال ظهور قدرت ترکیه در منطقه در ازای افول هژمونی جمهوری اسلامی خواهد بود. با این حال، موفقیت ترکیه هم با توجه اقتصاد ضعیف آن، به توانایی آنکارا در همگرایی با قدرت‌های تاثیرگذار عربی و کنار گذاشتن اندیشه سیاسی و ایدئولوژی سازمان اخوان‌المسلمین بستگی دارد. آیا اردوغان به این واقعیت پی برده که با پروژه اخوان‌المسلمین هرگز نمی‌توان سوریه را به کشوری مدرن تبدیل کرد و جامعه متنوع آن را که سال‌ها متحمل ظلم، خشونت و بی‌عدالتی رژیم اسد پدر و پسر شده است، به ساحل آرامش و رفاه سوق داد؟

با توجه به تلاش دولت جدید سوریه برای بهبودی روابط با عربستان سعودی، چنین به‌نظر می‌رسد که ترکیه عملا به دنبال اجتناب از تجربه جمهوری اسلامی در سوریه است. ترکیه به این واقعیت پی برده است که برای عبور از بحران و بهبودی اوضاع سوریه باید به دنبال جلب همکاری جهان عرب، به‌ویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و مصر بود.

متاسفانه هنوز جمهوری اسلامی به این واقعیت اذعان نکرده است که آنچه در سوریه رخ داد به معنای پایان هژمونی رژیم ایران در آن کشور است. همین بس است که سوریه دیگر مستعمره جمهوری اسلامی نیست و دیگر از قلمرو این کشور به‌عنوان گذرگاهی برای انتقال سلاح و موشک به حزب‌الله لبنان استفاده نمی‌شود.

برگرفته از روزنامه الرای

از: ایندیپندنت 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.