ایرانیان با اسرائیلی ها سر جنگ ندارند

شنبه, 18ام مرداد, 1393
اندازه قلم متن

behrooz-behbudi

رهبر مستبد جمهوری اسلامی طبق روال سالهای گذشته همزمان با بمبارانهای غیرانسانی و محکوم شده ساکنان نوار غزه توسط ارتش اسرائیل با اعلام اینکه مسلمانان جهان باید فلسطینی‌ها را برای گسترش این کارزار مسلح کنند، در تلاش بوده است از این نمد خونین برای خود کلاهی در جهت مشروعیت نداشته خود بسازد.

در حقیقت خامنه‌ای با دمیدن بر آتش این تراژدی انسانی نه رحمی بر قربانیان هر دو سوی این ماجرا دارد و نه کمترین اهمیتی به عواقب فاجعه‌بار آن برای ملت ایران می‌دهد.

تاریخ گذشته و معاصر ایران نشان می‌دهد که بر خلاف جنگ طلبی‌های سران جمهوری اسلامی که متاسفانه زیر نام «دفاع از انسانیت» تئوریزه می‌‌شود، ملت ایران همواره منادی صلح و سازش و ارزش گذاری بر همزیستی و محکوم کردن جنگ بوده است.

هنگامی که در اوایل دهه ۵۰ خورشیدی رژیم گذشته تصمیم گرفته بود دو هزار و پانصدمین سال تاسیس امپراتوری هخامنشیان را جشن بگیرد، برگزارکنندگان این مراسم با درج آگهی در مطبوعات بین‌المللی اعلام کردند هر شهروند غیر ایرانی در جهان که نام او کوروش (بنیانگزار این امپراتوری) یا نوع خارجی این اسم است می‌تواند با تماس با آنها یک مدال طلای یادگاری این مراسم را دریافت کند. بنابر آمار منتشر شده در آن زمان، نزدیک به ۳۰۰۰۰ نفر از سراسر جهان به این آگهی پاسخ دادند و بیش از نیمی از آنها از یهودیان ساکن اسرائیل بودند. البته این رقم برای ایرانیان چندان هم تعجب آور نبود.

از کورش کبیر در کتاب دینی یهودیان به طور مشخصی به عنوان یک ناجی و آزاد کننده یهودیان از اسارت فراعنه یاد شده است. تا جایی که بسیاری از یهودیان حتی به دیده یک پیامبر به او می‌نگرند.

در زمانهای نزدیک‌تر، هنگامی که هیتلر در سال ۱۹۴۱ میلادی فرانسه را به اشغال خود درآورد، سرکنسول ایران در پاریس با اعطای تابعیت ایرانی به هزاران یهودی ساکن این کشور موفق شد بر طبق کنوانسیون‌های بین‌المللی آنها را از فرانسه خارج و به ایران بفرستد تا از چنگال فاشیست‌های نازی جان سالم بدر ببرند.
سرزمین ایران برای قرنهای متمادی دارای دومین بزرگترین جمعیت یهودیان دنیا پس از خود کشور اسرائیل بوده است.

حس میهن پرستی یهودیان ایرانی به زادگاه تاریخی خود زبانزد مردم ایران است. با یک چنین پیشینه‌ای از تاریخ روابط حسنه و همزیستی میان ایرانیان و قوم یهود جای این سئوال باقی می‌ماند که چگونه امروز بعضی از رهبران اسرائیلی ایران را «دشمن شماره یک» و «تهدید اصلی بر علیه موجودیت خود» قلمداد می‌کنند؟

پاسخ به این پرسش در پیدایش رژیمی است که پس از «انقلاب اسلامی» بر ایران و ایرانی حاکم شده است. جمهوری اسلامی از فردای به قدرت رسیدن خود سیاست خارجی مسئولانه رژیم گذشته را که بر مبنای حفظ منافع ملی و تقویت صلح و ثبات در منطقه پرآشوب خاورمیانه بود به «فلسطینی کردن» سیاست خارجی کشور ما تبدیل کرد. هدف اصلی از این عوامفریبی سیاسی سرپوش گذاشتن بر سرکوب مخالفان داخلی رژیم و حمایت و پشتیبانی از سازمانهای ارتجاعی و رادیکال مذهبی در کشورهای مسلمان همجوار و دوردست بوده است. سازمانهای بنیادگرا مورد حمایت رژیم در لبنان و عراق و افغانستان و سوریه نیز در پاسخ به حاتم بخشی‌های مالی و نظامی رژیم عملاً همواره در کنار آن بر علیه جنبش آزادیخواهی مردم ما قرار گرفته‌اند و شریک جرم آن در سرکوب‌های خونین سالهای گذشته محسوب می‌شوند.

حقوق انسانی ملت فلسطین و حق مسلم داشتن یک سرزمین مشخص برای آنها در کنار مردم اسرائیل همواره مورد سوءاستفاده رژیم‌های فاسد و سرکوبگر جهان اسلام قرار گرفته است و نتیجه آن تا کنون چیزی جز افزودن بر مصائب ملت ستمدیده فلسطین نبوده است.

مردم ایران بدون شک نسبت به این مصائب و خونریزی‌ها بی توجه به ملیت فلسطینی یا اسرائیلی همنوعان خود احساس همدردی می‌کنند و خواهان پایان یافتن این تراژدی هستند. با این حال آنها حاضر به قبول این نیستند که پایشان به داخل جنگی کشیده شود که فرصت طلبان سیاسی طرفین از جمله سران جمهوری اسلامی تدارک آن را می‌بینند.

ترجمه مقاله دکتر بهبودی منتشر شده در وبسایت خبری یاهو
از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.