به تازگی ویدیویی در فضای مجازی منتشر شده که از آزار یک نوجوان دارای معلولیت به نام «ابوالفضل» خبر میدهد.
بر اساس این ویدیو، نوجوانی به نام ابوالفضل که در «آسایشگاه معلولان حکیم» در کرج نگهداری میشود، پس از ضربوشتم دچار شکستگی پا شده است.
خواهر این نوجوان در ویدیویی که در صفحه شخصی خود در اینستاگرام منتشر کرده، اعلام میکند که پزشکی قانونی آثار ضربوجرح را تایید کرده و شکستگی پای ابوالفضل در نتیجه کتکخوردن توسط کادر آسایشگاه رخ داده است. این روایت، نگرانیها درباره نحوه نظارت بر مراکز نگهداری افراد دارای معلولیت و امنیت جسمی ساکنان این مراکز را تشدید کرده است.
یک خیر و فعال حقوق کودک به ایران وایر میگوید: «آزار و شکنجه معلولان در آسایشگاه معلولین حکیم در کرج مسبوق به سابقه است و سازمان بهزیستی علیرغم اطلاع از این شرایط اقدامی انجام نمیدهد.»
زیبا جلیلی فعال حقوق کودکان با نیازهای ویژه به خصوص اوتیسم نیز با تایید این موضوع میگوید: «نبود نظارت سازمان بهزیستی بر این مراکز به چالش و بحران جدی تبدیل شده است.»
***
خواهر ابوالفضل، نوجوان ۱۷ ساله دارای معلولیتی که در آسایشگاه باغستان کرج نگهداری میشده، با انتشار ویدیوهای متعدد از شهروندان درخواست کرده است با حمایت از او و خانوادهاش، امکان شنیدهشدن صدای این نوجوان معلول را فراهم کنند.
او میگوید مشکل برادرش فلج مغزی یا سیپی (CP) است. این اختلال حرکتی جزو گروهی از اختلالات حرکتی مزمن و غیر پیشرونده است که به دلیل آسیب به مغز در دوران جنینی، نوزادی یا اوایل کودکی ایجاد میشود. این بیماری بر توانایی کنترل عضلات، تعادل و هماهنگی بدن تأثیر گذاشته و منجر به سفت شدن عضلات اسپاستیسیتی، حرکات غیرارادی یا مشکلات حرکتی میشود. اگرچه آسیب مغزی بدتر نمیشود، اما عوارض آن ممکن است در طول زندگی تغییر کند.
به گفته خواهر ابوالفضل، این نوجوان علاوه بر معلولیت، توانایی تکلم نیز ندارد و به دلیل ابتلا به بیماری سیپی، خانواده امکان نگهداری او را در منزل نداشتهاند. او در ویدیوهای منتشرشده توضیح میدهد که با در اختیار داشتن اسناد و مدارک پزشکی، از مسوولان آسایشگاهی که برادرش در آن نگهداری میشده، شکایت کرده است.
این زن جوان در روایت خود میگوید شش روز پس از سپردن برادرش به آسایشگاه، با مادرش تماس گرفتهاند و گفتهاند حال ابوالفضل خوب نیست، چند روزی است غذا نمیخورد و احتمالاً از درد پا رنج میبرد. به گفته او، زمانی که خانواده به مرکز مراجعه کردند، ابوالفضل را دیدند که به تخت چسبیده و قادر به حرکت نیست؛ در حالی که پیش از آن، او هم میتوانست بنشیند و هم از پاهایش استفاده کند.
به گفته خواهر ابوالفضل، مادرش به همراه یکی از کارکنان آسایشگاه، این نوجوان را به بیمارستان البرز منتقل کردند. پزشک معالج در بیمارستان اعلام کرده که زانوی ابوالفضل شکسته و استخوان زانو بهطور جدی خرد شده است. این آسیب پس از مراجعه به پزشکی قانونی نیز مورد تایید قرار گرفته است.
او همچنین میگوید با گذشت بیش از یک ماه از این اتفاق، آسایشگاه نهتنها هیچگونه پیگیری یا تماسی برای اطلاع از وضعیت ابوالفضل نداشته، بلکه خانواده را به دلیل انتشار ویدیوها مورد تهدید قرار داده و از آنها پرسیده است چرا این موضوع را رسانهای کردهاند.
او در توضیحات تکمیلی خود میگوید سازمان بهزیستی در پاسخ به پرسش خبرنگاران اعلام کرده است که تاکنون مدرکی دال بر مقصر بودن فرد یا نهادی در این ماجرا مشاهده نکردهاند. به گفته این فرد، چنین موضعگیریای در حالی مطرح شده که خانواده ابوالفضل مدارک پزشکی و تاییدیه پزشکی قانونی درباره آسیبهای وارد شده را در اختیار دارند.
به گفته خانواده ابوالفضل، این مرکز ماهانه ۱۰ میلیون تومان از خانواده برای نگهداری او دریافت میکند و علاوه بر آن، بابت پوشک و اقلام مصرفی نیز حدود ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان هزینه جداگانه مطالبه میشود. همچنین این مرکز برای نگهداری ابوالفضل، حدود ۱۰ میلیون تومان نیز از سازمان بهزیستی دریافت میکند.
آزار معلولان در مراکز دولتی و خصوصی در این سالها به کرات گزارش شده است.
پیشتر «کمپین معلولان» با انتشار ویدیویی که حاوی تصاویر خشونت آمیز است، با اشاره به ضرب و جرح معلولان ذهنی در کمپ «نیلوفران آبی بوشهر» گزارش داد: «براساس ۲۰ دقیقه فیلم و گزارشات رسیده به کمپین، در مرکز نگهداری و توانبخشی نیلوفران آبی بوشهر، معلولان مورد ضرب و جرح، اذیت و آزار و بدرفتاری وحشتناک و همچنین سوءتغذیه و وضعیت بد بهداشتی قرار دارند. هنوز مسوولان سازمان بهزیستی هیچ توضیحی در این باره ندادهاند.»
ششم مهرماه امسال، درسا، دختر هفتساله بیسرپرست با معلولیت ذهنی و جسمی که در «مرکز توانبخشی مهر کلار» نگهداری میشد، بهدنبال بروز خونریزی به بیمارستان منتقل شد. طبق گزارش پزشکی قانونی، او دچار آسیب شدید و ترکخوردگی استخوان لگن شده بود.
روزنامه «هممیهن»، در گزارشی مفصل از این پرونده نوشت بررسیها حاکی از آن است که مدیر زن و میانسال این مرکز بهعنوان عامل آزار درسا شناسایی شده است. این فرد در ابتدا بازداشت شد، اما پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد شد و در حال حاضر در انتظار برگزاری جلسه دادگاه قرار دارد.
خواهر ابوالفضل در یکی از ویدیوهای خود میگوید: «مسوولان این آسایشگاه من و خانوادهام را تهدید کردهاند تا شکایتمان را پس بگیریم.» به گفته این زن جوان، مدیران مرکز نسبت به رسانهای شدن خبر شکستگی پای برادرش نگرانی جدی دارند. او از شهوندان میخواهد به او کمک کنند تا بتواند مقدمات تعطیلی دایمی این مرکز را فراهم کند و کارزار توقف فعالیت آسایشگاه حکیم کرج را شروع کنند.
تعطیلی راهحل نیست؛ وقتی نبودِ نظارت، مراکز نگهداری معلولان را ناامن کرده است
زیبا جلیلی، فعال حقوق کودکان با نیازهای ویژه، در واکنش به این موارد میگوید: «من موافق تعطیلکردن این مراکز نیستم، چون بسته شدن آنها میتواند چندین کودک و خانواده را با چالشهای جدی روبهرو کند. بهنظر من، راهحل این است که تلاش کنیم این مراکز به فضاهایی امن و استاندارد تبدیل شوند.»
او با انتقاد از وضعیت نظارت میافزاید: «متاسفانه رییس سازمان بهزیستی کشور درباره همین مراکزی که باید تحت نظارت باشند، اظهاراتی مطرح کرده و گفته است ما از این حرفها گوشمان پر است و نیرو نداریم. این نوع نگاه، عملاً به معنای نادیدهگرفتن مسوولیت نظارتی و رها کردن کودکان و خانوادهها در برابر خطر است.»
او در ادامه سخنانش با رد این ادعاها میگوید: «این صحبتها درست نیست.» به گفته زیبا جلیلی، «جواد حسینی»، رییس سازمان بهزیستی، بهجای تمرکز بر مسایل و نیازهای افراد دارای معلولیت، توجه خود را به حوزه سالمندی معطوف کرده است؛ در حالی که شرایط این دو گروه اساساً قابل مقایسه نیست.
این فعال حقوق کودکان با نیازهای ویژه تأکید میکند: «یک سالمند، دستکم در بسیاری موارد، اندوختهای برای سالهای پایانی عمر دارد یا از حمایت فرزندان برخوردار است، اما فرد دارای معلولیت اغلب از چنین پشتوانهای محروم است؛ نه امکان اشتغال پایدار دارد، نه بیمه مؤثر و نه چشمانداز روشنی برای آینده.» به گفته او، آینده افراد دارای معلولیت بهمراتب مبهمتر و آسیبپذیرتر از سالمندان است.
جلیلی با اشاره به چالشهای ساختاری موجود میافزاید که این تفاوتها بارها نادیده گرفته شده و حتی رییس سازمان بهزیستی نیز در یکی از سخنرانیهای خود بهطور تلویحی به کمبود منابع و اولویتبندیهای نادرست اشاره کرده؛ موضوعی که به باور او، به تداوم بحران در مراکز نگهداری افراد دارای معلولیت دامن زده است.
او در ادامه تأکید میکند که وجود آزار و اذیت در برخی مراکز قابل انکار نیست، بهویژه در مواردی که کودکان دارای بیشفعالی شدید یا اختلالات حاد مانند اوتیسم طیف شدید هستند؛ شرایطی که به گفته او، در صورت نبود نظارت مؤثر، زمینه بروز چنین اتفاقاتی را افزایش میدهد.
این فعال حقوق کودکان با نیازهای ویژه تصریح میکند: «مساله اصلی، نبود نظارت جدی سازمان بهزیستی بر عملکرد مراکز است، نه تعطیلکردن آنها. بستن یک مرکز، مشکل را حل نمیکند؛ چون دهها مرکز دیگر همچنان فعالاند.» به باور او، راهحل پایدار، اصلاح ساختار مراکز، ارتقای استانداردها و نظارت مستمر است.
او همچنین پیشنهاد میدهد خانوادههایی که فرزندانشان در این مراکز نگهداری میشوند، با تشکیل هیاتهای نظارتی متشکل از خود خانوادهها نقش فعالتری در پایش عملکرد مراکز داشته باشند تا امکان نظارت مردمی و پاسخگویی افزایش یابد.
یک فعال حقوق کودک و خیرِ حوزه نگهداری از کودکان بیسرپرست که بهدلیل ملاحظات امنیتی نامش در این گزارش ذکر نمیشود، میگوید: «متاسفانه این آسایشگاه سابقه مناسبی ندارد و بروز چنین اتفاقاتی هم چندان غیرمنتظره نیست؛ چرا که هیچ نظارت مؤثری بر عملکرد آن وجود ندارد.» او تاکید میکند که این وضعیت فقط به یک مرکز محدود نیست و میافزاید: «شرایط در برخی مراکز وابسته به بهزیستی حتی بدتر از این آسایشگاههاست.»
این فعال حقوق کودک با اشاره به گزارشهای مکرر آزار افراد دارای معلولیت در آسایشگاه حکیم کرج میگوید: «با وجود ثبت و اعلام این تخلفات، مسوولان مراکز با بیاعتنایی کامل به فعالیت خود ادامه میدهند.» به گفته او، «خشونت، ضربوشتم و حتی تعرض در برخی از این مراکز به وضعیتی عادی تبدیل شده»؛ مسالهای که به باور او، ریشه در فقدان نظارت، پاسخگویی و سازوکارهای بازدارنده دارد.
تجاوز، ضربوجرح و سکوت؛ واقعیت تلخ مراکز نگهداری معلولان
در سالهای گذشته گزارشهای بسیاری از برخورد خشونتآمیز، آزار و اذیت و تعرض و تجاوز به افراد دارای معلولیت در مراکز نگهداری، منتشر شده است. عمده این گزارشها مربوط به افراد معلولی است که در مراکز دولتی نگهداری میشوند.
یکی از واکنشبرانگیزترین این گزارشها مربوط به اسفند سال ۱۴۰۲ است که موارد متعددی از تعرض، تجاوز، ضرب و جرح و گرفتن شهریههای نامتعارف در مرکز نگهداری بیماران اعصاب و روان مردان «مهرآفرین کرج»، تحت نظر سازمان بهزیستی منتشر شد.
تیر ۱۴۰۲ نیز گزارشی از آزار معلولان مرکز توانبخشی «فاطمه الزهرا» در جهرم از سوی کارکنان و مرداد همان سال ویدیویی از برخورد خشونتآمیز با افراد دارای معلولیت ذهنی در یک مرکز نگهداری واقع در بوشهر منتشر شد.
۲۷آذر ۱۴۰۳نیز رئیس موسسه تحقیقات جمعیتی ایران گفت در سال ۱۴۰۲، یک نفر از هر شش فرد ۶۰ سال و بالاتر، نوعی سوء استفاده را در محیطهای اجتماعی تجربه کردهاند.
۲۲آذر امسال «خبرآنلاین»، در گزارشی از خشونتهای رخ داده در مورد زنان دارای معلولیت، نوشت: «اگرچه سازمان بهزیستی تاکنون آماری در رابطه با خشونتهای رخ داده در مورد زنان دارای معلولیت منتشر نکرده اما پژوهشهای دانشگاهی نشان میدهند زنان دارای معلولیت به دلیل دو عامل «زن بودن» و «معلولیت داشتن»، دو تا چهار برابر بیشتر از سایر زنان در معرض خشونت قرار میگیرند.»