زیستن در شکاف‌ها؛ تحلیل نقش دو جریان سلطنت‌طلب و مجاهدین خلق

چهارشنبه, 3ام اردیبهشت, 1404
اندازه قلم متن

مقدمه

در طول چهار دهه گذشته، فضای سیاسی ایران نه‌تنها تحت تأثیر سیاست‌های داخلی جمهوری اسلامی بوده، بلکه از دخالت‌ها و صف‌بندی‌های خارجی نیز تأثیر پذیرفته است. در این میان، برخی جریان‌های اپوزیسیون تلاش کرده‌اند از تضادهای بین‌المللی برای کسب قدرت بهره‌برداری کنند. دو نمونه شاخص این رویکرد، جریان سلطنت‌طلب و سازمان مجاهدین خلق هستند که به‌جای پیوند با جامعه مدنی ایران، در اساس جایگاه خود را در شکاف‌های ژئوپلیتیک جست‌وجو کرده‌اند

اتکا به شکاف‌های خارجی به جای مشروعیت داخلی

هر دو جریان سلطنت‌طلب و مجاهدین خلق، بدون برخورداری از پایگاه اجتماعی مؤثر در داخل کشور، کوشیده‌اند خود را به‌عنوان جایگزین جمهوری اسلامی معرفی کنند. این تلاش‌ها عمدتاً مبتنی بر برون‌گرایی سیاسی و اتکا به حمایت قدرت‌های خارجی بوده است. آنان همواره امیدوار بوده‌اند که با افزایش تنش‌ها، آغاز یک جنگ یا فروپاشی رژیم، امکان دست‌یابی به قدرت از طریق حمایت خارجی برایشان فراهم شود.

نادیده‌گرفتن سایر نیروهای سیاسی و مطالبات مردم

این جریان‌ها نه‌تنها دیگر نیروهای سیاسی و مدنی ایران را نادیده گرفته‌اند، بلکه همواره از درک و پاسخ به خواست‌های مردم نیز سر باز زده‌اند. هرگاه جنبشی مردمی سر بر آورده، یا در پی مصادره آن برآمده‌اند یا با کم‌اهمیت جلوه دادن آن، در مسیر آن اختلال ایجاد کرده‌اند.

بازتعریف موقعیت در تنازعات بین‌المللی

سازمان مجاهدین خلق در دوران جنگ ایران و عراق، به‌طور آشکار در کنار رژیم بعث عراق قرار گرفت. پس از سقوط صدام، این سازمان به‌سرعت خود را در مدار سیاست‌های ایالات متحده و برخی جریان‌های نومحافظه‌کار در غرب تعریف کرد. سلطنت‌طلبان نیز، به‌ویژه طی دو دهه اخیر، نقش فعالی در تحریک به تقابل نظامی یا فشار حداکثری از سوی اسرائیل و آمریکا علیه ایران ایفا کرده‌اند.

مخالفت با مذاکره و ترجیح فشار حداکثری

در مقاطع مختلف، این دو جریان آشکارا با هرگونه تلاش برای مذاکره یا کاهش تنش میان جمهوری اسلامی و قدرت‌های غربی مخالفت کرده‌اند. آنان با شعارهایی چون «سر مار در تهران است» خواستار تحریم‌های فلج‌کننده و حتی حمله نظامی به ایران شده‌اند. در حالی که چنین سیاست‌هایی اغلب منجر به فشار بر مردم عادی و تضعیف نیروهای دموکراتیک داخلی شده‌اند.

مذاکره و توافق خواست ملت و نیروهای جمهوریخواه است

جامعه مدنی و تشکل های آن،جنبش زن، زندگی، آزادی و کلا نیروهای جمهوری خواه ایران، خواهان مذاکره و توافق با جامعه جهانی و پایان تنش ها از یک طرف و پایان دادن به سرکوب ها، اعدام ها، پایان دادن به حجاب اجباری و آزادی زندانیان سیاسی و بهبود زندگی مردم هستند. همچنین مسئول همه بحران های آفریده شده در این ۴۶ سال را استبداد دینی حاکم دانسته و خواهان پایان دادن به استبداد دینی حاکم و گذار از جمهوری اسلامی هستند.

نتیجه‌گیری

در شرایط کنونی که چشم‌انداز مذاکره و تنش‌زدایی در حال تقویت است، این دو جریان در موقعیتی دشوار قرار گرفته و می گیرند. با محدود شدن نقش این جریان‌ها، فرصت بیشتری برای رشد جنبش‌های دموکراتیک، آزادی‌خواهانه و جمهوری‌خواهانه فراهم می شود. آینده سیاسی ایران باید بر پایه اراده مردم در داخل کشور رقم بخورد، نه در حاشیه شکاف‌های ژئوپلیتیکی که به نوبه خود می تواند کشور را با مخاطرات بزرگی از جمله جنگ خارجی و تا حتی جنگ داخلی همراه سازد. استبداد دینی حاکم مسوول اصلی همه بحران های کشور است و زودتر از همه می بایست به کناری نهاده شود و در این مسیر است که گذار از جمهوری اسلامی ممکن می گردد.

مزدک لیماکشی


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.