امروز یا فردا !
جوجه ای در میان علف های بلند، تنهاست.
جیک جیک کنان، گاهی نوک بر دانه ای
گاهی نوک بر آب.
می داند اگر برگردد، خواهد شنید از مادر،
اگر گربه تو را بگیرد چه؟ یا روباه،
یا قرقی، و یا افتی در چاه!!
مانند همیشه خواهم گفت؛
می دانم مرا دوست داری اما،
به یاد بیاور مرغان دگر را،
چاقو بر گلو، پر ــ پر،
چه امروز، چه روز دگر،
امروز تو عزا دار منی، من فردا.
۱۹ ژوئن ۱۹۹۰ ــ بلژیک ــ اردوخانی
از: وبلاگ اردوخانی