عطا محامد: تحریم‌های جدید واشنگتن؛ درباره دست‌پرورده‌‌های جمهوری اسلامی در عراق چه می‌دانیم؟

پنجشنبه, 27ام شهریور, 1404
اندازه قلم متن
ایران وایر ، عطا محامد

وزارت خارجه آمریکا ۲۶شهریور۱۴۰۴(۱۷سپتامبر ۲۰۲۵)  اعلام کرد که چهار گروه شبه‌نظامی شیعه همسو با جمهوری اسلامی، یعنی گروه‌های «حرکت النجباء»، «کتائب سیدالشهداء»، «حرکت انصارالله الاوفیاء» و «کتائب الامام علی» را رسماً در فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی قرار داده است. این گروه‌ها به‌عنوان بازوی «مقاومت اسلامی در عراق» شناخته می‌شوند و بنا بر گزارش واشنگتن، سال‌ها تحت آموزش و تسلیح سپاه قدس و حزب‌الله لبنان قرار داشته‌اند.

تصمیم واشنگتن برای تحریم این گروه‌ها صرفا یک اقدام نمادین نیست، بلکه ادامه‌ی سیاست فشار حداکثری آمریکا برای تضعیف محور مقاومت در عراق تلقی می‌شود. آمریکا می‌کوشد با خشکاندن منابع مالی و مشروعیت‌زدایی از این گروه‌ها، هم توان عملیاتی آن‌ها را در میدان کاهش دهد و هم پیامی بازدارنده به تهران برساند. 

تحریم‌های تازه و جدال موشکی

سیاست آمریکا پس از جنگ ۱۲ روزه همچنان اعمال فشارحداکثری بر ایران است. واشنگتن در ۲۵ شهریور شبکه‌ای از واسطه‌های مالی ایرانی شامل چهار فرد و ۱۲ شرکت را که با فروش نفت، منابع مالی کلانی در اختیار سپاه پاسداران قرار می‌دهد، تحریم کرد. به گفته وزارت خارجه آمریکا، افراد و شرکت‌هایی در هنگ‌کنگ و امارات بخشی از این شبکه‌اند که با ایجاد شرکت‌های پوششی و حساب‌های برون‌مرزی، صدها میلیون دلار از عایدات نفتی را به نیروی قدس سپاه و وزارت دفاع ایران منتقل کرده‌اند. واشنگتن می‌گوید این پول‌ها نه‌تنها صرف توسعه برنامه‌های تسلیحاتی می‌شود، بلکه برای پشتیبانی از گروه‌های نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه نیز به کار گرفته شده است.

هم‌زمان با این تحریم‌ها، «اورشلیم پست» در گزارشی توضیح می‌دهد دولت آمریکا معافیت سال ۱۳۹۷ برای فعالیت‌های عمرانی مرتبط با بندر چابهار را لغو کرد؛ اقدامی که از ۷ مهر ۱۴۰۴ اجرایی می‌شود و می‌تواند همکاری‌های اقتصادی افغانستان با ایران را نیز تحت تأثیر قرار دهد. این تصمیم تازه در ادامه سیاست فشار حداکثری تعریف شده و پس از آن صورت می‌گیرد که وزارت خزانه‌داری آمریکا در تیرماه ۱۴۰۳، ۲۲ نهاد دیگر در هنگ‌کنگ، امارات و ترکیه را به همین دلیل تحریم کرده بود. در مجموع، واشنگتن تلاش دارد با بستن مسیرهای مالی خارجی، جریان سرمایه‌ای را که جمهوری اسلامی از نفت به سپاه پاسداران منتقل می‌کند، مختل کند.

تصمیم آمریکا به تحریم این چهار گروه شبه نظامی در عراق زمانی گرفته شد که «مارکو روبیو» وزیرخارجه آمریکا در خاورمیانه بود. وی در این سفر تنها به تحریم نیروهای نزدیک به جمهوری اسلامی نپرداخت بلکه از خطر قدرت موشکی جمهوری اسلامی نیز سخن گفت. روبیو برنامه موشکی حاکمیت ایران را «خطری غیرقابل‌قبول» توصیف کرد و گفت «یک ایران هسته‌ای، تحت حاکمیت روحانیون رادیکال شیعه، که نه‌فقط احتمالاً سلاح هسته‌ای در اختیار دارد بلکه موشک‌هایی هم دارد که می‌تواند این سلاح‌ها را به نقاط دور منتقل کند، خطری غیرقابل‌قبول است؛ نه فقط برای اسراییل، نه فقط برای ایالات متحده، بلکه برای جهان» وی تلویحا از محدود کردن این برنامه سخن می‌گوید، موضوعی که تهران به شدت با آن مخالف است.

«اسماعیل بقایی» سخنگوی وزارت خارجه ایران، در واکنش به این اظهارنظر وزیرخارجه آمریکا گفت: «بیخود گفته است. آمریکا قرار نیست درباره توانمندی‌های دفاعی ملتی که تصمیم گرفته استقلال خود را به هر قیمتی حفظ و روی پای خود بایستد و در مقابل زیاده‌خواهی و تعرض و تجاوز بیگانگان از جمله آمریکا و رژیم صهیونیستی ایستادگی کند، نظر بدهد.» او در عین حال تاکید کرد « در هر اقدام نظامی رژیم صهیونیستی علیه هر کشور منطقه‌ای، قطعا آمریکا مسئولیت دارد.»

جمهوری اسلامی و تامین مالی تروریسم

«میعاد ملکی»، مقام پیشین وزارت خزانه‌داری آمریکا، اخیرا در یک مصاحبه گفت تحریم‌ها باعث شده بخش عمده درآمد نفتی جمهوری اسلامی در شبکه‌های فاسد قاچاق از بین برود و «از هر پنج بشکه نفتی که صادر می‌کنند فقط پول یک بشکه نصیب‌شان می‌شود». او تأکید کرد این مبالغ نیز به جای مردم صرف تقویت نظام و فشار بر جامعه می‌شود، در حالی‌که بنیادهای زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی بخش‌های کلیدی اقتصاد را در اختیار گرفته و آن‌ها «از مردم می‌دزدند و در تأمین مالی تروریسم مشارکت می‌کنند».

تامین مالی تروریسم، موضوعی است که واشنگتن بارها به آن اشاره کرده است. در ۲۰ شهریور وزارت خزانه‌داری آمریکا از اعمال تحریم علیه ۳۲ فرد و نهاد، و شناسایی چهار کشتیِ مربوط به حوثی‌های یمن خبر داد. این اقدام بزرگ‌ترین بسته تحریمی آمریکا علیه حوثی‌ها تا کنون بود. در توضیح این تحریم‌ها معاون وزیر خزانه‌داری در امور تروریسم اعلام کرد: «حوثی‌ها همچنان با هماهنگی رژیم ایران، پرسنل و دارایی‌های ایالات متحده را در دریای سرخ تهدید می‌کنند، به متحدان ما در منطقه حمله می‌کنند و امنیت دریایی بین‌المللی را تضعیف می‌کنند».

در ۳۰ مرداد، زمانی که آمریکا ۱۳ شرکت مستقر در هنگ کنگ، چین، امارات و جزایر مارشال به دلیل همکاری با جمهوری اسلامی تحریم کرد نیز دلیل مشابهی داشت. «اسکات بسنت»، وزیر خزانه‌داری ایالات متحده، آن زمان در بیانیه‌ای گفت: «اقدام امروز توانایی تهران را برای تأمین مالی برنامه‌های تسلیحاتی پیشرفته، حمایت از گروه‌های تروریستی و تهدید امنیت نیروهای ما و متحدان‌مان کاهش می‌دهد.»

بسنت پیش از این گفته بود: «رژیم ایران به‌شدت بر شبکۀ بانکداری در سایۀ خود برای تأمین مالی برنامه‌های بی‌ثبات‌کنند هسته‌ای و موشک‌های بالستیک خود متکی است، نه برای منافع مردم ایران.» او تاکید کرد: «وزارت خزانه‌داری همچنان بر مختل کردن این زیرساخت‌های پنهان که به ایران امکان تهدید ایالات متحده و متحدانش در منطقه را می‌دهد، متمرکز است.»

همه این تحریم‌ها و اظهارنظر در رابطه با حمایت ایران از محور مقاومت در حالی رخ می‌دهد که جمهوری اسلامی همچنان برای نگه داشتن «محور مقاومت» در تلاش است. سفر اخیر «علی لاریجانی»، دبیر شورای عالی امنیت ملی، به لبنان و دیدار او با مقامات مختلف لبنان و عراقی نیز بخشی از این رویکرد است.

چرا تحریم علیه عراق؟

بعد از آنکه «احمد الشرع» در سوریه به قدرت رسید و اسراییل مناطق مختلفی در این کشور را مورد هدف قرار داد، بسیاری گمان می‌کردند که عراق کشور بعدی است که در آن اتفاقات سیاسی و اجتماعی رقم خواهد خورد یا مورد تهاجم اسراییل قرار خواهد گرفت. این نگرانی‌ای بود که برخی از چهره‌ها و جریان‌های نزدیک به جمهوری اسلامی نیز آن را مطرح کردند. احتمالا به همین خاطر نیز «محمدرضا رادان»، فرمانده نیروی انتظامی ایران به دیدار سران حشدالشعبی رفت.

با حمله اسراییل به دوحه این موضوع باردیگر مطرح شده است. روزنامه «الاخبار» لبنان، به  گزارش منابعی از کمیته دفاع مجلس عراق، خبر داد که پس از حمله به قطر، این کشور می‌تواند «هدف بعدی» اسرائیل باشد و تل‌آویو احتمال دارد با حملات هوایی پایگاه‌های حشدالشعبی، و متحدان محور مقاومت را هدف بگیرد؛ موضوعی که به گفته سازمان اطلاعات عراق ناشی از نگاه اسراییل به بغداد به‌عنوان مرکز برجسته فعالیت ایران و عمق راهبردی حزب‌الله است. این گزارش هشدار می‌دهد تهدید علیه عراق تنها بیرونی نیست و می‌تواند از طریق نفوذ داخلی یا تحریک جریان‌های سلفی دنبال شود؛ حمله به عراق، به‌معنای نزدیک‌شدن اسراییل به مرزهای ایران و تضعیف عمق استراتژیک تهران است.

حالا به نظر می‌رسد واشنگتن با این اقدام می‌خواهد شبکه نظامی–مالی ایران در عراق را منزوی کند و هزینه حمایت تهران از محور مقاومت را بالا ببرد تا هم توان عملیاتی این گروه‌ها را کاهش دهد و هم پیام بازدارندگی به ایران منتقل کند. در عین حال که از اسراییل نیز حمایت می‌کند. وزارت خارجه آمریکا می‌گوید این گروه‌های تحریم شده همه از سوی جمهوری اسلامی پشتیبانی می‌شوند و به رهبر این کشور وفادار هستند. 

مهمترین گروهی که میان گروه‌های شبه نظامی تحریم شده به «سیدعلی خامنه‌ای» وفادار است «حرکت النجبا» است. این گروه در سال ۱۳۹۲ تاسیس شده است و بین سه تا پنج هزار نیرو در اختیار دارد. آن‌ها مأموریت اصلی خود را اخراج نیروهای آمریکا و ائتلاف از عراق و سوریه می‌دانند. گفته شده است از مهر ۱۴۰۲ تاکنون بیش از ۱۵۰ حمله علیه آمریکا و متحدانش انجام داده‌اند. این گروه پیش‌تر در جنگ سوریه نیز در حمایت از «بشار اسد»، رییس‌جمهور پیشین سوریه، جنگید. حرکت النجباء به‌عنوان «بی‌پروا‌ترین نیروی نیابتی ایران» شناخته می‌شود و فرماندهانش نقش مستقیمی در توزیع پهپادها و موشک‌های ایرانی در عراق داشته‌اند.

«کتائب سیدالشهداء» یکی دیگر  از گروه‌های شاخص محور مقاومت در عراق است که از دل «کتائب حزب‌الله» بیرون آمد و از همان ابتدا با حمایت مستقیم سپاه قدس و حزب‌الله لبنان شکل گرفت. بنیان‌گذار اصلی آن «ابو مصطفی الشیبانی» بود که پس از حاشیه‌نشینی در کتائب حزب‌الله، تمرکز خود را بر جنگ سوریه گذاشت و ده‌ها نفر از نیروهایش در کنار ارتش اسد کشته شدند. رهبری گروه سپس به «ابو علاء الولائی» رسید که امروز به‌عنوان چهره اصلی کتائب سیدالشهداء شناخته می‌شود. این گروه که تیپ چهاردهم حشدالشعبی را در اختیار دارد، عملاً بخشی از ساختار امنیتی عراق به شمار می‌آید، اما در عمل بارها زنجیره فرمان دولتی را نادیده گرفته و از تهران دستور مستقیم گرفته است. امروزه این گروه یک بازوی سیاسی با نام «المنتصرون» دارد و همین ترکیب نظامی–سیاسی، آن را به یکی از پرنفوذترین و خطرناک‌ترین نیابتی‌های جمهوری اسلامی در عراق بدل کرده است.

در جریان مبارزه با داعش در عراق و پس از فرمان جهادی که توسط «آیت‌الله سیستانی» صادر شد، گروه «کتائب امام علی» شکل گرفت؛ نیرویی که ابتدا به‌عنوان بخشی از «حشدالشعبی» وارد میدان شد اما خیلی زود فراتر رفت و به یکی از نزدیک‌ترین بازوهای جمهوری اسلامی و حزب‌الله لبنان تبدیل شد. رهبری این گروه با «شبل الزیدی» است؛ فرمانده‌ای که علاوه بر سابقه نظامی، به‌عنوان تاجر بزرگ نفت، زمین و مخابرات نیز شناخته می‌شود و نقشی کلیدی در شبکه‌های مالی و تسلیحاتی سپاه قدس ایفا کرده است. کتائب امام علی با اعزام نیرو به سوریه، حفاظت از حرم «سیده زینب» را دستاویز مشروعیت قرار داد و در کنار نیروهای ایرانی و حزب‌الله جنگید. مهمترین چهره رسانه‌ای این گروه «ابو عزرائیل» است که نامش در جنگ داخلی سوریه نیز شنیده شد. از ۲۰۲۰ به بعد، این گروه بیش از پیش به فعالیت‌های اقتصادی و سیاسی روی آورد و به «حزب‌اللهی اقتصادی» شهرت یافته است.

«انصارالله الاوفیاء»، که امروز به‌عنوان تیپ نوزدهم حشدالشعبی شناخته می‌شود، از دل جریان «صدر» در عراق بیرون آمد و از سال ۱۳۸۵ فعالیت خود را زیر نظر سپاه آغاز کرد. رهبری آن با «حیدر الغرّاوی» است که پس از جدایی از جریان صدر، این گروه را در مرز سوریه مستقر کرد و وفاداری‌اش به ایران را با سرکوب معترضان عراقی و مشارکت در جنگ سوریه نشان داد. این گروه نه‌تنها در عملیات‌های مرزی علیه آمریکا و نیروهای دموکراتیک سوریه شرکت داشته، بلکه در سرکوب خونین جنبش «تشرین» عراق نیز متهم به نقش مستقیم است. واشنگتن مدعی است نیروهای این گروه در حمله به پایگاه آمریکایی در اردن نیز دخیل بوده است.

آمریکا با تحریم این گروه‌ها می‌کوشد محور مقاومت را در عراق تضعیف کند. این موضوع برای جمهوری اسلامی که از مرزهای غربی خود نگرانی دارد، اقدام جدی‌ای محسوب می‌شود. فشار آمریکا صرفاً یک اقدام تحریمی نیست بلکه بخشی از آماده‌سازی برای تغییر موازنه میدانی است؛ موازنه‌ای که اگر عراق دچار ضربه شود، جمهوری اسلامی نسبتا آسانتر در خطر آسیب‌پذیری قرار خواهد گرفت.

 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.