فرزاد صیفیکاران، راستیآزمایی بیبیسی
«برای من جهنم آن لحظهای نبود که اسرائیل حمله کرد، جهنم برای من آن لحظهای بود که در [سلول] را به رویمان باز نمیکردند.»
این روایت مطهره گونهای، فعال سیاسی است که در زمان حمله اسرائیل به زندان اوین در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندانی بود.
مطهره گونهای در یک مصاحبه اختصاصی به بیبیسی فارسی میگوید زمانی که سیاهی یک سایه آخرالزمانی با صدای انفجارهای پیدرپی بر بالای زندان همهجا را فرا گرفت، فکر میکرد «زندگیاش به پایان» رسید. لحظههایی که به همراه دیگر زندانیان «به درهای بسته سلولهای انفرادی تاریک و مملو از دود میکوبیدند، اما زندانبانها در را برای آنها باز نمیکردند.»
روز دوم تیر ۱۴۰۴، آخرین روز جنگ اسرائیل و ایران، پایتخت ایران زیر شدیدترین حملات هوایی قرار داشت. زندان اوین هم در میان اهدافی بود که اسرائیل کاتس، وزیر دفاع اسرائیل از آنها به عنوان «نمادهای سرکوب دولتی در قلب تهران» نام برد.
یکی از زندانیان سیاسی سابق که نخواست نامش فاش شود و هنگام حمله در نزدیکی زندان اوین بود، به بیبیسی گفت: «هر کسی حتی یک روز در زندان اوین بوده، رویای باز شدن درها و آزادی را داشته، اما حمله به سر در زندان اوین، آن رویا را به کابوسی تمام عیار بدل کرد.»
بدون اینکه زندانیان آزاد شوند، زندان اوین حدود دو ماه خالی از زندانی شد، زیرا شدت حمله اسرائیل به قدری خرابی به بار آورد که در نتیجه آن به گفته رئیس سازمان زندانها، همه زندانیان به زندانهای دیگر منتقل شدند.
ارتش اسرائیل همان روز حمله در بیانیهای اعلام کرد به دلیل انجام «عملیاتهای اطلاعاتی از جمله ضدجاسوسی علیه دولت» به زندان اوین حمله کرده است و این حمله «دقیق انجام شد تا در حد امکان از آسیب به غیرنظامیان زندانی در داخل زندان جلوگیری شود.»
۱۰۰ روز از حمله اسرائیل به زندان اوین گذشته است. این حمله چنان مرگبار بود که زندان اوین را به تنها مکان با بیشترین کشته غیرنظامی در جریان جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و ایران تبدیل کرد. به گفته مقامهای قوه قضائیه ایران، ۸۰ کشته غیرنظامی حاصل این حمله بود و همچنان هویت برخی از کشتهشدگان نامشخص است.
بخش راستیآزمایی بیبیسی فارسی با بررسی تصاویر ماهوارهای، فیلمهای منتشر شده و گفتوگو با شاهدان عینی و زندانیان به جزئیات تازهای از این حمله دست یافته است و هویت سه نفر از کشتهشدگان، از جمله یک زندانی دوتابعیتی ایرانی-آمریکایی را شناسایی کرده است.
منبع تصویر،MAXAR / BBC
چه قسمتهایی از زندان اوین آسیب دید؟
بر اساس گفتههای منابع مختلفی که با بیبیسی فارسی گفتوگو کردند، زندان اوین حوالی ساعت ۱۲ ظهر با دستکم شش پرتابه هدف قرار گرفت.
یک فایل صوتی از تماس تلفنی ضبط شده زندانیان که دقایقی پس از حمله صورت گرفته به دست بیبیسی رسیده که در آن زندانیان از شنیده شدن صدای چندین انفجار مهیب و تخریب بندهای مختلف زندان سخن میگویند.
یکی از زندانیان بند چهار در این مکالمه ضبط شده میگوید: «اینجا داخل بند شیشهها شکسته، طوری که همه گلدانهایم پرت شد وسط اتاق.»
این زندانی سیاسی در ادامه به زخمی شدن برخی از زندانیان محبوس در بند چهار اشاره میکند.
ابتدا تصور بر این بود که تنها ورودی اصلی زندان و دادسرای شهید مقدس مورد حمله قرار گرفته است، اما بررسیهای بخش راستیآزمایی بیبیسی بر اساس تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که دستکم به شش نقطه در زندان اوین حمله شده است.
بررسیهای ما تایید میکند که در این ۶ نقطه، دستکم ۲۸ ساختمان در داخل مجموعه زندان، از جمله سر در اصلی، دادسرای شهید مقدس، خوابگاه سربازان، بهداری، ساختمان اداری، بند قرنطینه، بند دو الف، بند ۲۰۹، بند ۴، بند زنان، انبار، سالن ملاقات و دادسرای شهید کچویی آسیب دیدند.

خانواده یکی از زندانیان سیاسی که لحظاتی پس از حمله خود را مقابل زندان اوین رسانده بود، شرایط را برای بیبیسی اینگونه بازگو کرد: «وقتی من رسیدم هنوز نیروهای امنیتی نیامده بودند. راه کوچکی کنار دادسر باز شده بود، از آنجا افراد بیرون میآمدند و میگفتند همهجا جسد افتاده، چند تا زندانی هم در میانشان بود. ولی قصد فرار نداشتند؛ شوکه شده بودند و نمیدانستند چه کار کنند. یکی از نیروهای امنیتی که آنجا بود، داد میزد فقط مراقب باشید امنیتیها فرار نکنند، منظور آنها از امنیتی، زندانیان سیاسی است.»
در این حمله در ورودی اصلی زندان اوین، با دادسرای شهید مقدس و دیوار کنار آن، و همچنین در دوم یا داخلی زندان که بین بند قرنطینه و ساختمان اداری است، بر اثر حمله از بین رفت. در ضلع شمال شرقی نیز دیوار پشت بندهای ۲۴۰ و ۲۴۱ و همچنین در ورودی سالن ملاقات، سالن ملاقات و دادسرای شهید کچویی طوری تخریب شده که به نظر میرسد ارتش اسرائیل قصد داشته از دو سمت زندان مسیر فرار ایجاد کند.
به گفته قوه قضائیه در نتیجه حمله اسرائیل به زندان اوین ۷۵ زندانی فرار کردند که برخی از آنها بازداشت یا خودخواسته به زندان برگشتند.
منبع تصویر،MAXAR / BBC
دو مکان مورد حمله در نزدیکی ساختمان اداری و بین در داخلی (دوم) و بند قرنطینه زندان، محدودهای است که بیشترین تراکم ساختمان و افراد را داخل زندان اوین دارد. در این بخش از زندان ساختمانهای اداری، بهداری، بندهای ۴ و ۶، بند زنان، بند ۲۰۹، بند دو الف، آشپزخانه، گارد زندان، قرنطینه و ساختمان حفاظت قرار دارند.
چه کسانی کشته شدند؟
بنا به گفته قوه قضائیه ایران در حمله به زندان اوین ۸۰ نفر شامل کارکنان زندان، زندانیان، کادر درمان، سربازان وظیفه، خانواده زندانیان و ساکنان محلههای اطراف اوین کشته شدند.
سازمان زندانها اعلام کرده پنج زندانی از جمله کشته شدگان هستند، اما اسامی آنها را منتشر نکرده است.
مسعود بهبهانی، شهروند دوتابعیتی ایرانی آمریکایی و همسر کتایون ریاحی بازیگر سینما، یکی از زندانیانی بود که بیبیسی توانسته هویت او را تایید کند.
یکی از اعضای خانواده آقای بهبهانی به بیبیسی گفت که درباره نحوه مرگ او به آنها اطلاعات کافی داده نشده است، اما درباره نحوه مرگش دو روایت شنیدهاند، یکی اینکه «در زمان حمله اسرائیل با قفسه سینه به زمین برخورد میکند که در نتیجه آن سکته میکند» و روایت دوم اینکه «در زمان انتقال زندانیان به زندان تهران بزرگ دچار سکته میشود که نهایتا به دلیل عدم رسیدگی مناسب به کما میرود.»

مسعود بهبانی چند روز بعد از سکته قلبی در بیمارستان درگذشت. آقای بهبهانی از کارآفرینان سرشناس جزیره کیش بود و چند سال پیش زمانی که از آمریکا به ایران بازگشته بود با اتهامهای مالی بازداشت شد.
علیرضا بختیار، فرزند محمدباقر بختیار، زندانی سیاسی و جانباز جنگ ایران و عراق به بیبیسی گفت که در اثر شدت حمله تعداد زیادی از زندانیان به اطراف پرت و زخمی شدند.
«از آنجایی که چندتا از انفجارها نزدیک به بند چهار بود، تقریبا همه افراد به زمین و دیوار خوردند. سمت چپ پدرم بر اثر موج انفجار آسیب دید. وقتی زندانیان به زندان تهران بزرگ منتقل شدند، پدرم به دلیل آسیبی که دیده بودند بستری شدند.»
یکی از زندانیان سیاسی بند چهار به بیبیسی گفت که وقتی بر اثر ریختن دیوارها زندانیان توانستند از بند بیرون بیایند، به کمک پزشکان و پرستارهایی که در بهداری زندان زیر آوار گیر کرده بودند، شتافتند.
دکتر سعیده مکارم، پزشک داوطلب بهداری زندان اوین که بر اثر حمله به شدت مجروح شده بود، بعد از حمله در صفحه اینستاگرامش نوشت: «همان زندانیانی که درمانشان کرده بود من را را نجات دادند.»
یکی از پرتابههای اسرائیل مستقیم به ساختمان اداری زندان اوین اصابت کرد و آن را کاملا از بین برد. از آنجایی که این حمله در ساعات اداری اتفاق افتاد، تعداد زیادی در ساختمان اداری کشته شدند.
منبع تصویر،UGC
آروین (پیمان) محمدی ۳۷ ساله، یکی از افرادی است که در ساختمان اداری کشته شد و بیبیسی توانسته هویت او را تایید کند. همسر آقای محمدی به بیبیسی فارسی گفت در روز حمله «آروین به زندان اوین رفته بود تا برای پدرش وثیقه بگذارد و با مرخصی اضطراری در ایام جنگ او را آزاد کند.»
به گفته همسر آروین محمدی، بر اثر انفجار، پیشانی، قفسه سینه و پاهای او دچار آسیب شدید شده بود.
بند زنان نیز با وجود اینکه فاصله زیادی با محلهای اصلی انفجار داشت، بر اثر شدت انفجار آسیب زیادی دید.
از بند زنان فیلم و عکسی منتشر نشده، اما بیبیسی به اطلاعاتی دست یافته که حاکی است سقف و دیوارهای بند زنان آسیب دیده است.
یکی از زنان زندانی لحظه حمله را برای بیبیسی اینگونه بازگو کرده است: «لحظه اول چند انفجار پشت هم رخ داد و حدود دو دقیقه صدای انفجار میآمد. اول روی تخت ماندیم چون شیشهها خرد شده بود، بعد لباس پوشیدیم و همه با هم کمک کردیم مسنترها را پایین بردیم. هیچکس از {کارکنان} زندان به ما کمک نکرد و در را به رویمان بستند و گفتند نمیتوانید بیرون بیایید.»
آتنا دائمی، زندانی سیاسی سابق به بیبیسی گفت که بند زنان ابتدا کارگاه خیاطی بوده، به همین دلیل ساختمان آن مانند دیگر بندهای زندان مستحکم نیست: «سال ۹۰-۹۱ وقتی این بند باز شد فقط یک اتاق داشت، وقتی تعداد زندانیان بالا رفت و جمعیت زیاد شد دیواری را خراب کردند و اتاق پشت آن باز شد و به همین صورت اتاقهای دیگر اضافه شدند. سقف بند زنان یک سقف کاذب بود و همیشه صدای راه رفتن موش و کبوتر و این چیزها را میشنیدیم؛ اینقدر نازک بود.»
هنگام حمله اسرائیل به زندان اوین، کودکی یک سال و نیمه به نام تسنیم به همراه مادرش نیسمه اسلامزهی، زندانی امنیتی بلوچ، در اتاق قرنطینه بند زنان بود. این کودک بعد از حمله به همراه مادرش به بند مادران زندان قرچک ورامین منتقل شد.
کشتهشدگان حمله اسرائیل به افرادی که در داخل محوطه زندان بودند محدود نماند. مهرانگیز ایمنپور، هنرمند، نقاش و از ساکنان محله اوین، از دیگر کشته شدگانی است که بیبیسی توانسته هویت او را تایید کند.
رضا خندان مهابادی، نویسنده و همسر سابق مهرانگیز ایمنپور به بیبیسی گفت که منزل خانم ایمنپور در کوچه توتستان در نزدیکی ضلع شمالی زندان اوین (روبهروی در سالن ملاقات) واقع است. در روز حمله مهرانگیز ایمنپور از منزل خارج شد تا دستمزد کارگری که در خانهاش کار کرده بود را بپردازد: «در راه برگشت بمباران شروع شد، در بالایی زندان اوین که نزدیک به سالن ملاقات است منفجر شد و در اثر ترکشهای این انفجار ایشان متاسفانه کشته میشود.»
به گفته آقای خندان مهابادی شدت انفجار حتی شیشههای منزل مهرانگیز ایمنپور که حدود ۲۰۰ متر از زندان اوین فاصله دارد را شکسته بود.
منبع تصویر،UGC
رضا خندان مهابادی میگوید: «زنی از خانهاش بیرون میرود و اینقدر مطمئن است بر میگردد که تلویزیون خانهاش را خاموش نکرده بود. ولی این عدم وجود امنیت، آسیبهای روحی بسیاری میزند، این مرگی که بالای سر جامعه بال بال میزند و هر لحظه ممکن است به آنها نزدیک شود، بدترین اذیت است.»
در گواهی فوت مهرانگیز ایمنپور که به رویت بیبیسی رسیده است، علت مرگ «حادثه انفجار و صدمات متعدد» نوشته شده است.
قوه قضائیه، سازمان زندانها و رسانههای ایران روی حمله زندان اوین و کارکنان کشته شده زندان مانور زیادی دادند و برای آنها چندین مراسم بزرگداشت برگزار کردند، اما هیچ اشارهای به دیگر کشته شدگان نکردند و آمار و اسامی دقیق آنها تاکنون منتشر نشده است.
پنج مددکار و ۱۳ سرباز وظیفه هم در میان کشتههای حمله ارتش اسرائیل به زندان اوین هستند.

افراد دیگری نیز در حمله زندان اوین کشته شدند، از جمله مهراد خیری، کودک ۵ ساله و فرزند زهرا عبادی مددکار زندان اوین که پیکرش بعد از سه روز از زیر آوار بیرون کشیده شد. لیلا جعفرزاده، مادر کودکی یک ساله بود که برای آزادی همسرش به زندان رفته بود تا وثیقه بگذارد. هاجر (هستی) محمدی برای آزادی یک زندانی در زندان اوین بود و علیاصغر پازوکی هم برای انجام امور اداری در دادسرای کچویی بود.
زندانیانی که به کمک زندانبانها شتافتند
مطهره گونهای که ۱۰ روز پیش از حمله بازداشت و به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ برده شده بود، در گفتوگو با بیبیسی لحظه حمله را اینگونه توصیف کرده است: «صادقانه بگویم اشهدم را خواندم، موقعی که سومین انفجار را شنیدم، صد در صد مطمئن بودم که دیگر راهی وجود ندارد و من همینجا دفن میشوم. با تمام توانم فقط به در میکوبیدم که باز کنند و باز نمیکردند، آیفونها از کار افتاده بودند، نزدیک یکی دو دقیقه فقط به در میکوبیدم و میدیدم که همه دارند به در میکوبند و هیچکس جواب نمیدهد، همان موقع دنیا برای من تمام شد و گفتم این پایان زندگیات بود و همینجا باید از همه چیز خداحافظی کنی.»
یکی دیگر از زندانیان سیاسی به نام ارغوان فلاحی که در اثر حمله در سلولش باز شده بود، در سلول مطهره گونهای را باز میکند. به گفته مطهره گونهای دود خفه کنندهای همهجا را گرفته بود و آنها سعی کردند تمام سلولها را بگردند تا کسی جا نماند.

مطهره گونهای روایت میکند که با وجود دود خفهکنندهای که بند ۲۰۹ را پر کرده بود، پاسیارها (زندانبانها) تلاش داشتند مانع از خروج زندانیان شوند و برخی از بازجوهای جوان نیز زندانیان را تهدید میکردند، با اینحال زندانیان به بازجوها و پاسیارها کمک کردند: «صحنههای هولناکی بود، من دلم واقعا پاره پاره شد وقتی جوان بازجویی که شاید ۲۰ سال داشت را دیدم که آنقدر ترسیده بود گریه میکرد. بعضی از بچههای ۲۰۹ چادر آورده بودند و با آن زخم فردی که هر روز در این پروسه ناعادلانه، غیرمنصفانه و غیرانسانی قوه قضائیه مشارکت میکند را بستند. یک خانم پاسیار ترسیده بود و ما رفتیم به او آب قند دادیم و آرامش کردیم. در آن لحظات همدیگر را انسانیتر نگاه میکردیم.»
در بند ۴ نیز که تعداد زیادی زندانی سیاسی، امنیتی، خارجی، دوتابعیتی و مالی حضور داشتند، شرایط مشابهی وجود داشت.
حسین رزاق، زندانی سیاسی سابق به نقل از زندانیان میگوید که موج انفجار شیشهها را شکسته بود: «زندانیان فریادهای ناله را از داخل کتابخانه میشنیدند، گویا قفسه کتابها برگشته بود و برخی آنجا مصدوم شده بودند. اما زندانیان بند ۴ به کمک بازجوهای بند ۲۰۹ رفتند که مجاورت بند ۴ است.»
آیا زندان اوین میتواند هدف نظامی باشد؟
ارتش اسرائیل در روز حمله به زندان اوین در بیانیهای ادعا کرد انجام «عملیات اطلاعاتی علیه دولت اسرائیل، از جمله ضدجاسوسی در مجموعه زندان» علت حمله هوایی به زندان اوین بود.
اما پرسشهای مهمی همچنان بیپاسخ ماندهاند: دقیقا به چند نقطه و با چه سلاحی به زندان اوین حمله شد؟ منظور از فعالیتهای اطلاعاتی علیه اسرائیل در زندان چیست و آیا ارتش اسرائیل مرگ غیرنظامیان را پیشبینی کرده بود؟ اینها سوالاتی است که بیبیسی چندین بار با ارتش اسرائیل در میان گذاشت، اما ارتش اسرائیل به این سوالات پاسخی نداد.
سازمانهای عفو بینالملل و دیدبان حقوق بشر در گزارشهای مفصلی حمله به اوین را مصداق «جنایت جنگی آشکار» و آن را «غیرقانونی» دانستند.
حمله به زندان اوین با واکنشهای گسترده داخلی و بینالمللی همراه بود. ثمین الخیطان، سخنگوی دفتر حقوق بشر سازمان ملل گفت زندان اوین «هدف نظامی» نیست و این حمله را «نقض جدی قوانین بشردوستانه بینالمللی» دانست.

اما بر اساس قوانین بینالمللی منظور از اهداف «نظامی و غیرنظامی» در منازعههای مسلحانه چیست؟
تام دننبام، استاد حقوق بینالملل در دانشگاه استنفورد به بیبیسی گفت: «یک هدف غیرنظامی هر هدفی تعریف میشود که معیارهای لازم برای تبدیل شدن به هدف نظامی را نداشته باشد و در جایی که تردیدی وجود دارد که آیا یک هدف مشخص هدف نظامی محسوب میشود یا نه، باید آن را غیرنظامی فرض کرد.»
آقای دننبام میگوید: «زمانی که قصد داریم یک هدف مورد بررسی قرار بگیرد که در چه شرایطی به هدف نظامی تبدیل میشود، قانون در حقوق بینالملل بشردوستانه میگوید باید دید آیا آن هدف از نظر ماهیت، مکان یا استفاده، بهطور مؤثر به اقدام نظامی کمک میکند یا نه، بهگونهای که در این مورد، نابودی آن، مزیت نظامی مشخصی برای طرف مهاجم به همراه داشته باشد.»
آقای دننبام توضیح میدهد که هر قسمت از مجموعهای مانند اوین باید جداگانه ارزیابی شود تا مشخص شود آیا آن بخش «بهطور مؤثر» به عملیات نظامی کمک میکرده و نابودیاش واقعاً مزیت نظامی قابلتوجهی برای طرف مهاجم، یعنی اسرائیل، ایجاد میکرد.
به گفته تام دننبام بر اساس اطلاعات فعلی «همه کشته شدگان غیرنظامی بودند، زیرا نگهبانان، زندانیان، ملاقاتکنندگان و افراد حاضر در محل در این زمینه همگی غیرنظامی محسوب میشوند.»
از: بی بی سی