ار اف ای – ناصر اعتمادی
گزارشهای تازه از رسانههای اسرائیلی از تحولی آشکار در نگاه تلآویو نسبت به حکومت ایران خبر میدهند. بهگفتهٔ مقامهای ارشد امنیتی، هدف اسرائیل «برچیدن کامل رژیم ایران» تا پایان ریاستجمهوری دونالد ترامپ است، در حالیکه برخی منابع دیگر از «زمان محدود برای وارد آوردن ضربهای تعیینکننده» سخن میگویند. با اینهمه، هنوز تردیدهایی جدی نسبت به امکان «سرنگونی حکومت ایران از راه حملهٔ نظامی» وجود دارد و کارشناسان نسبت به خطر گرفتار شدن در یک جنگ بیپایان هشدار میدهند.

گزارشها از تلآویو حاکی است که اسرائیل قصد دارد تا پایان دورهٔ ریاست جمهوری دونالد ترامپ، حکومت ایران را سرنگون کند. بهگزارش شبکهٔ «کان» (Kan) در اسرائیل، یک مقام بلندپایهٔ دولتی که نامش فاش نشده، گفته است که هدف نهایی اسرائیل «برچیدن کامل رژیم ایران» تا پایان دورۀ ریاست جمهوری دونالد ترامپ است.
به گفتهٔ این مقام اسرائیلی، حکومت ایران پس از جنگ دوازده روزهٔ ژوئن گذشته که در جریان آن بخش بزرگی از توان موشکیاش را از دست داد، بهطور شبانه روزی در حال بازسازی و تجهیز سامانههای پیشرفتهٔ موشکی خود است. این منبع افزوده است که دستگاههای امنیتی اسرائیل با دقت «تمام تحولات میدانی و صنعتی ایران» را زیر نظر دارند.
یک منبع امنیتی دیگر نیز به شبکهٔ تلویزیونی کانال ۱۳ گفته است که در صورت بروز درگیری جدید، «پاسخ اسرائیل بهمراتب شدیدتر و گستردهتر از دورهای پیشین خواهد بود» و ارتش این کشور خود را برای نبردی طولانیتر از جنگ دوازده روزهٔ تابستان گذشته آماده کرده است.
برخی رسانههای دیگر اسرائیلی مانند Emess تأکید میکنند که ساختار امنیتی اسرائیل پس از جنگ دوازده روزهٔ ژوئن گذشته سیاست مهار ایران را به سمت «برچیدن کامل رژیم» ایران سوق داده است. به گزارش این منابع، نهادهای اطلاعاتی اسرائیل در هفتههای اخیر شاهد افزایش چشمگیر فعالیتهای موشکی و دفاعی ایران بودهاند. از دید مقامهای امنیتی اسرائیلی، این روند نه نشانهٔ ضعف، بلکه بیانگر «احیای توان ضربتی ایران» است.
برخی منابع عبری حتی از «افق ۲۰۲۸» سخن گفتهاند و اشاره کردهاند که در صورت پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آینده، اسرائیل زمان بیشتری برای تحقق این هدف در اختیار خواهد داشت. در این چارچوب، ایدهٔ سرنگونی رژیم ایران دیگر یک رؤیای سیاسی نیست، بلکه در گفتمان امنیتی اسرائیل به صورت «گزینهٔ قابل بررسی» مطرح شده است.
در همین حال، روزنامۀ ژروزالمپست نوشته است که مقامات اسرائیلی بر این باورند که با حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید و همسویی کامل واشنگتن با تلآویو، فرصت محدودی برای وارد آوردن «ضربهٔ تعیینکننده» به رژیم ایران وجود دارد. در روایت این رسانه، اما، تمرکز نه بر تغییر رژیم از درون، بلکه بر استفاده از فرصت سیاسی به منظور تضعیف توان هستهای و موشکی ایران است. درواقع، ژروزالم پست هدف را نه «براندازی»، بلکه «تغییر رفتار» رژیم ایران میبیند، هر چند از مسیر قدرت نظامی، نه دیپلماسی.
با این حال، هنوز صداهایی در دستگاه رسمی امنیتی و سیاسی اسرائیل وجود دارد که نسبت به «سرنگونی رژیم ایران از راه حملهٔ نظامی» تردید دارند. خود وزیر دفاع اسرائیل، ایسرائیل کاتس با صراحت پس از جنگ دوازده روزه گفته بود: «این طور نیست که ما هدف سرنگونی رژیم را برای خود تعیین کرده باشیم. از هوا، سرنگون کردن یک رژیم کار سادهای نیست.»
به نظر می رسد که سیاست اسرائیل در برابر رژیم ایران اکنون در میانهٔ یک دوگانگی آشکار قرار دارد. این دوگانگی، خود بازتابی از وضعیت متناقض اسرائیل در صحنهٔ منطقهای است: کشوری که از یک سو میخواهد تهدید ایران را برای همیشه از میان بردارد، اما از سوی دیگر میداند که ورود به پروژه «تغییر رژیم» میتواند بیثباتیای گستردهتر از وضعیت کنونی به همراه آورد. با این حال، بحث دربارهٔ «سرنگونی رژیم ایران» اکنون فقط یک شعار سیاسی نیست، بلکه به بخشی از گفتار امنیتی و برنامهریزی استراتژیک اسرائیل تبدیل شده است، هر چند در لایههای رسمیتر دولت و ارتش، هنوز نوعی ترس از دام جنگی بیپایان وجود دارد که ممکن است به جای براندازی حکومت ایران، منطقه را در ورطهٔ بیثباتی تازهای فروبرد.
روزنامهٔ نیویورک تایمز روز یکشنبه گزارش داد که حکومت ایران به طرز چشمگیری تولید موشکهای بالستیک خود را افزایش داده است و «بسیاری از منابع ارشد نظامی و اطلاعاتی» در منطقه معتقدند که وقوع جنگ تازه میان ایران و اسرائیل «تنها مسئلهٔ زمان است».
