اسلامی گفته بود که ساختمان این مرکز ساختهشده و اما هنوز ادوات غنیسازی اورانیوم در آن نصب نشده است.
اگر اظهارات او دقیق بوده باشد، ایران بر اساس تفسیری که از معاهده پادمان دارد، خود را موظف نمیدانسته که از زمان تصمیم به ساخت این مرکز، آژانس را مطلع کند و این کار را تا سه ماه پیش از واردکردن مواد شکافت پذیر اتمی، به تاخیر میاندازد؛ اما بااینهمه این مرکز برای قدرتهای جهانی ناشناخته نبود گرچه ایرانیان اسمی از آن تاکنون نشنیدند: تاسیسات کوه کلنگ یا «کلنگ گزلا».
در نزدیکی نطنز کمی دورتر از فردو
بااینکه تنش بین ایران و آژانس در ماههای اخیر و مدتها پیش از حمله اسراییل و آمریکا بالاگرفته بود، هنوز اسمی از این مرکز در گزارشهای آن نیست.
یک مرکز مرموز زیرزمینی که در همسایگی تاسیسات اصلی غنیسازی اورانیوم ایران یعنی نطنز و کمی دورتر از مرکز غنیسازی فردو که یک تاسیسات پشتیبانی است، قرار دارد که هردوی آنها در عملیات «چکش نیمهشب» توسط ایالاتمتحده بمباران شدند.
علیرغم تحولات مهم در برنامه هستهای ایران در سالهای اخیر، اطلاعات دقیق درباره این سایت محدود، مبهم و عمدتا بر اساس تصاویر ماهوارهای و تحلیلهایی است که از روی این تصاویر انجام میشود؛ اما آنچه روشن است مرکز کلنگ گامبهگام در حال تبدیل به یکی دیگر از اختلافات در مناقشه هستهای ایران است.
جایی برای مونتاژ ماشینهای غنیسازی
از ابتدا مرکز کوه کلنگ از سوی ایران جایی برای مونتاژ سانتریفیوژ یا ماشینهای غنیسازی اورانیوم عنوان شد. محلی بهدوراز دید و احتمال حمله که پس از انفجار و آتشسوزی در مرکز مونتاژ سانتریفیوژها واقع در مجتمع غنیسازی نطنز، برای این کار در نظر گرفته شد.
این مرکز روی زمین بود و بسیار آسیبپذیر اما ظاهرا پسازآن ایران به فکر ایجاد یک مجموعه زیرزمینی جدید افتاد.
مشابه فردو که البته نهایتا از حمله نظامی در امان نماد اما بههرحال آرامش خاطر بیشتری به جمهوری اسلامی میداد.
ازآنجاکه قرار نبوده مواد اتمی وارد این تاسیسات شود و درواقع کارگاه ماشینسازی عنوانشده، کمتر حساسیت برانگیخته است.
سومین مرکز غنیسازی اورانیوم ایران؟
پس از حملات هوایی آمریکا به سه مرکز نطنز، اصفهان و فردو این احتمال مطرح شد که ممکن است مرکز کلنگ به محل جایگزین یا «پناهگاه» برای برنامه هستهای تبدیل شود. جایی که ایران میتواند فعالیتها را ادامه دهد با تصور اینکه در معرض حملات هوایی آسیبپذیر نیست.
آیا مرکز کوه کلنگ همانجایی است که اسلامی یک روز پیش از شروع جنگ ۱۲ روزه گفته بود بهزودی بهعنوان سومین مرکز غنیسازی اورانیوم ایران تجهیز میشود؟ این احتمال منتفی نیست اما «عباس عراقچی» وزیر خارجه ایران پس از شروع آتشبس به روزنامه «فاینشنال تایمز» گفته بود که آمریکا بهجایی که قرار بود مرکز سوم غنیسازی اورانیوم باشد هم حمله کردند.
موضوعی که در فضای ملتهب آن روزها دیده نشد؛ اما تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که مرکز کلنگ هدف حمله نظامی قرار نگرفت. آیا عراقچی پاسخی شتابزده به سوالی غیرمنتظره داده یا ترجیح داده بگوید اصلا همهچیز از بین رفته است؟ بههرحال گفته او درباره مرکز کلنگ صدق نمیکند.
آیا این گفته مشابه اظهارات اولیه ایران است که گفته بود در جریان عملیات چکش نیمهشب، ذخایر اورانیوم غنیشدهاش آسیبندیده اما بعدا بهمرور حرف خود را تغییر داد؟ این احتمال هم وجود دارد که مقامهای جمهوری اسلامی در وضعیت آشفتهای که قرار گرفتند مجبور شدند بنابر وضعیت، مواضعشان را تصحیح کنند یا بهطور مصلحتی تغییر بدهند. بهاینترتیب هیچ ابهامی درباره مرکز کوه کلنگ کمتر نشده است.
ادامه ساختوساز در مرکز کوه کلنگ
تصاویر ماهوارهای ماههای اخیر که موسسه علوم و امنیت بینالملل منتشر و تحلیل کرده نشان میدهد که ایران حتی پس از جنگ ۱۲ روزه همچنان ساختوساز در مجموعه کوه کلنگ را ادامه میدهد؛ فعالیتهایی که روند آن پیش از جنگ و عملیات شیران غران اسراییل و چکش نیمهشب آمریکا هم از روی تصاویر ماهوارهای قابلمشاهده بود.
بر اساس آخرین دادههای موجود تا مهرماه امسال یا سپتامبر ۲۰۲۵، فعالیتهای قابلرویت ایران بیانگر ورود این مجموعه به مراحل پایانی ساخت است؛ ازجمله تکمیل اقدامات امنیتی. بااینحال، تصاویر هیچ نشانهای از گسترش ابعاد پروژه یا افزایش سرعت کار را نشان نمیدهند و مهمتر از همه، نشانی از توان ایران برای بازسازی سریع بخشهایی از برنامه هستهای که در حملات آسیبدیدهاند، دیده نمیشود.
«دونالد ترامپ» رییس جمهور آمریکا بارها تهدید کرده است که اگر جمهوری اسلامی بازسازی تاسیسات اتمی بمبارانشدهاش را شروع کند، آمریکا تردیدی برای حمله مجدد و فوری به آن نخواهد داشت.
بااینحال تداوم تلاش ایران برای ساخت مرکز کوه کلنگ میتواند با این هدف باشد که یا تهمانده داراییهای حساس خود را در این سایتی که اکنون بهشدت زیر نظر است تجمیع کند که البته خطر قرار دادن اهداف باارزش همچون ذخایر اورانیوم غنیشده را در معرض حملات بعدی افزایش میدهد، آنهم در شرایطی که کشور هنوز درگیر آواربرداری و انتقال تجهیزات است ــ یا اینکه مسیر طولانیتری را برای ایجاد ظرفیتهای جدید طی کند.
ظرفیتی که هرگونه تجهیز خارجی یا قطعاتی که در صنایع غیرنظامی ایران تولیدشده باشند باید زیر شدیدترین کنترلها برای حفظ کیفیت و جلوگیری یا خنثیسازی خرابکاری احتمالی قرار بگیرند.
زیر ذرهبین و مصون از حمله در جنگ ۱۲ روزه
بررسیهای ماهوارهای تا قبل از جنگ ۱۲ روزه حاکی از آن بود که این تأسیسات هنوز عملیاتی نشده و فعالیتهای اخیر هم همین ارزیابی را تأیید میکند. همین موضوع میتواند یکی از دلایل عدم حمله هوایی به این مرکز در جنگ باشد؛ هرچند احتمال حمله غیرمتعارف همچنان رد نشده و حتی گمانههایی درباره چنین حملهای مطرحشده است.
در کنار این مجموعه، کوهستان جنوب نطنز یک تونل قدیمیتر مربوط به حدود بیست سال را هم در خود جایداده که فعالیتهای عمرانی در آن کاملاً مشهود عنوانشده است؛ ازجمله تقویت ورودی تونلها. پرسش کلیدی این است که آیا ایران توانسته پیش از عملیات اسراییل و آمریکا تجهیزات یا مواد حساس هستهای ازجمله ذخایر اورانیوم غنیشده را به آن منتقل کند یا نه.
موسسه علوم و امنیت بینالملل میگوید تغییراتی در دپو و پشته خاک نزدیک ورودیهای این مجموعه دیده میشود که احتمالاً نشانگر اتمام کار روی ورودی اصلی و پوشاندن سازه نگهدارنده تونل کمکی با سنگ است. حضور مصالح ساختمانی متعدد در محوطه ورودیها نیز گواه تمرکز ایران بر تکمیل سازههای موجود است، نه حفاری بیشتر.
تصاویر ماهوارهای تابستان امسال و پس از جنگ نشان میدهد ایران ورودیها و فضاهای جنبی تونل قدیمی را با صفحات ضخیم بتنی تقویت و سپس با خاک پوشانده است؛ اقدامی که عموماً برای افزایش مقاومت در برابر حملات هوایی یا عملیات خرابکارانه انجام میشود. این تقویتها شباهت آشکاری با اقداماتی دارد که ایران پیش از حمله آمریکا به سایت فردو انجام داد، آنجا که دریچههای تهویه با لایههای بتنی تقویتشده بودند.
انباری از تجهیزات نجاتیافته از جنگ؟
شتاب ایران برای اجرای چنین اقداماتی در نطنز بعد از جنگ اخیر، پرسش مهمی را مطرح میکند: آیا ایران پیش از حملات، موفق شد مواد حساس یا تجهیزات کلیدی را به داخل این تونل منتقل کند؟ این پرسش زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که یک تصویر ماهوارهای ۲۸ خرداد یا ۱۸ ژوئن ۲۰۲۵ یعنی پنج روز پس از شروع جنگ، یک کامیون را در حال خروج از محوطه تونل، حدود ساعت ۹ صبح، ثبت کرده است؛ صحنهای که به گمانهها درباره انتقال اضطراری مواد حساس دامن زده است.
«رافائل گروسی» مدیرکل آژانس تاکنون بارها گفته که ایران باید وضعیت اورانیوم غنیشده خود را به آژانس اطلاع دهد و جمهوری اسلامی هر بار گفته که هدف حمله قرارگرفته و ذخایر اورانیوم آن زیر آوار جنگ باقیمانده است. گروسی میگوید اینکه کشوری هدف حمله قرارگرفته توجیهی برای عدم همکاری نیست چراکه ایران هنوز عضو معاهده منع گسترش سلاحهای اتمی است و باید با آژانس همکاری موثر داشته باشد.