
حمید آصفی
🔻 «با تحریم زندگی کنید» — اما زندگی برای حاکمان است یا نان برای مردم؟
🔻 عراقچی گفت «تحریم را میفهمم» مردم گفتند ما دردش را میفهمیم.
✍️ «من میدانم تحریم چیست»، اما پرسش اینجاست: دانستن از جنس کدام زیست است؟ دانستن بر میز ریاست یا دانستن پشت یخچال خالی خانواده کارگر؟ دانستن میان اسکورت و جلسه یا دانستن در صف نان ساعت پنج صبح؟ اینجا فاصله میان تجربه و تماشا عمیقتر از آن است که با یک جمله پوشانده شود. تحریم برای مردم «سوختن» است، برای حکومت «بودجهبندی».
✍️ وقتی مسئول میگوید «با تحریم باید زندگی کرد»، یعنی فقر را طبیعی کنیم، یعنی بحران را ابدی کنیم، یعنی درد را عرف کنیم. این همان زبانیست که رنج را تئوریزه میکند و مشقت را تقدیس. واژههایی چون «برکات تحریم» واژگان عجیبیاند؛ مثل باران روی آتش، مثل لبخند روی قاب سوخته. تحریم برای مردم «نیمعمر» است، برای سیاستورزان «نیممصلحت».
✍️ تحریم نه آموزگار است، نه موهبت؛ تحریم معلول سیاست فرسوده است و محصول لجاجت راهبردی. کشوری که به جای تعامل، ایدئولوژی را سرمایه تلقی کند؛ به جای توسعه، مقاومت اقتصادی را بنای بقا قرار دهد؛ دیر یا زود هزینه را از جیب مردم میگیرد. آنجا که دیپلماسی با ایدئولوژی درآمیزد، اقتصاد به گروگان تبدیل میشود و ملت، گروگانگیر و گروگانگیرنده را همزمان میپردازد.
✍️ اگر تحریم «درس» است، پس چرا دانش آن به سفره مردم منتقل نمیشود؟ چرا سرب از آسمان معیشت میبارد؟ چرا تورم، گرسنگی و بیکاری، همقافیه با تحریماند؟ تحریم نه درس اقتصاد است، نه مدرسه مقاومت؛ تحریم حفرهایست که حکمران از بالایش عبور میکند و مردم از درونش سقوط.
✍️ تحریم را میشود فهمید، اگر درد را زیست کرد. اگر کودک بیمار در صف دارو ایستاد، اگر بازنشسته شرم از نان قرضی کشید، اگر کارگر ته جیبش را گشت و چیزی نیافت. آنگاه شاید جمله «با تحریم باید زندگی کرد» نه تکرار، که ترک بردارد. تحریم را کسی میفهمد که از «برکت» آن، فقط گرانی، ناامیدی و مهاجرت سهم برده باشد.
#حمید_آصفی
https://t.me/hamidasefichannel2
صفحه یوتیوب
https://youtube.com/@hamidasefi-mf3jo